روایتی از زندگی دانشجوی شهید "احمد خلیقی"

از دانشگاه علم و دانش تا دانشگاه ایثار و شهادت

دانشجوی شهید "احمد خلیقی" با ترک دانشگاه علم و دانش به دانشگاه جبهه ها پیوست و در کرخه نور جاودانه شد.
کد خبر: ۵۲۵۴۷
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۷ - 09September 2015

از دانشگاه علم و دانش تا دانشگاه ایثار و شهادت

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از گرگان، شهید "احمد خلیقی" از شهدای استان گلستان است که در سطور زیر زندگینامه پربارش را مرور می کنیم:

شهید احمد خلیقی دهم شهریورماه سال 1336 در شهر سبزوار و در یک خانواده متدین، متولد شد. مقطع ابتدایی را در همان شهرستان به پایان رسانید و سپس به همراه والدین خود، به شهر گنبد کاووس مهاجرت نمود و تا اخذ دیپلم، در همان شهر به تحصیل مشغول شد. در سال 1356 پس از اخذ مدرک دیپلم و شرکت در آزمون سراسری دانشگاه، در رشته علوم تغذیه دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شد و بدین ترتیب تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز نمود اما از صحنه فعالیت های سیاسی کناره گیری نکرد، به همین دلیل در خرداد ماه سال 1357 به دست ساواک دستگیر و زندانی شد اما پس از مدتی از زندان آزاد گردید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به همراه دانشجویان دیگر، جهاد دانشگاهی را تشکیل دادند و در این راه تلاش های زیادی از خود نشان دادند. بعد از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها، جهت ادامه فعالیت های انقلابی اش وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال1360 به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردید و پس از گذشت چند روز، در منطقه کرخه نور، دهم شهریورماه سال 1360 به درجه رفیع شهادت نایل و پیکر مطهرش در گلزار شهدای امامزاده یحیی بن زید شهرستان گنبد کاووس به خاک سپرده می شود.

وصیت نامه شهید احمد خلیقی

"ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین (بقره-250 )  پروردگارا صبری به ما ده و قدم هایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پیروزمان کن".

بار خدایا، تو ما را از عدم آفریدی و بر سستی بنا نهادی و از آب اندک و بی ارزش خلق نمودی، پس ما را به جز به یاری تو توانایی نیست. پس ما را با توفیق خود کمک کن و به راه راست راهنمایی فرما.

شکر خدای را که این توفیق نصیبم شد تا برای مقابله با کفار بعث در جبهه نبرد حق و باطل حضور پیدا کنم. امیدوارم که با نثار خون بی مقدار خویش، در راه دین حق و مکتب توحید، توانسته باشیم وظیفه خود را به انجام برسانیم. اکنون جبهه حق به رهبری زعیم عالیقدر، امام خمینی در مقابل اتحاد شوم دشمنان داخلی و خارجی، استوار ایستاده است و هر روز برای فراگیر شدن اسلام در سراسر جهان در جهت آماده نمودن زمینه برای ظهور ولی عصر امام مهدی (عج) به پیش می رود. از خانواده ام و کلیه دوستان می خواهم که به ندای پیامبر گونه امام خمینی همیشه گوش فرا داده و در خط اصیل اسلام که همان خط امام می باشد، حرکت کنند و از وابستگی فکری به عوامل شرق و غرب خودداری کنند که انحراف از خط امام، باعث تباهی است. شما با یاری رساندن به کلیه افراد و ارگان هایی که در خط امام می باشند وظیفه خویش را انجام دهید.

از پدر و مادرم می خواهم که پس از شهادتم، صبر پیشه کنند که خدا افراد صابر را دوست می دارد. این سخن سرور شهیدان حضرت سید الشهدا امام حسین (ع) است که می فرماید: اگر بدن ها برای موت خلق شده اند پس کشته شدن با تیر و شمشیر در راه خدا فضیلت دارد. اگر لیاقت شهادت داشتم و خداوند متعال این فیض عظیم را نصیبم ساخت، جنازه ام را برای دفن به امامزاده یحیی ابن زید علیه السلام ببرید. از پدر و مادر و خواهر و برادرانم و کلیه افراد فامیل و دوستانم و هر کسی که من نسبت به آن ها بی احترامی کرده و یا ضرر و زیانی به آن ها رسانیده ام و یا کوتاهی درباره آن ها کرده ام معذرت می خواهم و از آن ها طلب عفو و بخشش می کنم و انتظار دارم برای من دعا و طلب آمرزش کنند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار