گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- حجتالاسلام «علی شیرازی» جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع؛ مکتب، یک طرح جامع و منسجم است که هدف آن، کمال انسان و تامین سعادت همگانی است. اسلام، یک مکتب است؛ مکتب تئوری پیروزی انسانیت بر حیوانیت، علم بر جهل، عدالت بر ظلم، مساوات بر تبعیض، تقوا بر بی بندوباری، و توحید بر شرک.
مکتب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، از مکتب اسلام الهام گرفته است؛ مکتبی که راه خود را به سوی دلها و فکرها گشود و با عقبه فکری و معنوی قدرتمند و غنی، دلها را به خود جذب کرد.
این مکتب اولاً متکی و مبتنی بر یک جهانبینی است که این جهانبینی عبارت از توحید است.
توحید یعنی اعتقاد به اینکه کهکشانها و سحابیها و حفرههای بزرگ آسمانی و کرات و میلیونها منظومه شمسی، ساخته و پرداخته یک فکر و اندیشه و تدبیر و قدرت است، که به آن خدا میگویند.
توحید همان اعتقاد به خدا، بندگی خدا و کفر به طاغوت و استکبار است.
توحید رکن اصلی بینش و نگاه و تلقی اسلامی است که امام بر اساس آن نظام جمهوری اسلامی را در ایران به وجود آورد.
دومین شاخص این مکتب، که اصلیترین نقطه در مبانی و نظرات بنیانگذار جمهوری اسلامی میباشد، مسئله اسلام ناب محمدی (ص) است.
اسلام ناب، اسلام ضد استکبار است. اسلام ضد سلطهطلبی بیگانگان است، اسلام ضد دخالت قدرتهای بیگانه در امور داخلی کشورهاست، اسلام ضد زانو زدن در مقابل دشمن است، اسلام ضد فساد و ضد بیبندوباری است، ضد ویژهخواری است، ضد تحجر است، ضد اشرافیگری است، ضد اختلاف طبقاتی است، ضد فاصلههای بین فقیر و غنی است، اسلام طرفدار محرومان و مظلومان است، اسلام مستضعفین است، اسلام حامی ملت فلسطین است، اسلام پرهیزکاری است، اسلام مردمسالاری است، اسلام صفا و معنویت است، اسلام عارفان مبارزهجو است، اسلام رنجدیدگان تاریخ است، اسلام «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» است، اسلام منزه از ریا و خدعه و فریب است، اسلام پیامبر و اولیاء است، اسلام ولایت فقیه است.
سومین ویژگی این مکتب، حرکت بر مدار ولایت اولیای الهی و معصومین است که مایه سیر در ملکوت، تربیت معنوی، تزکیه نفس و نیل به مقصد اسنی و مرصد اعلی خواهد بود.
امام خمینی (ره) به مدح ائمه (ع) حساسیت فوقالعادهای داشت و معتقد بود که برای اهل بیت، مقامهایی در سیر معنوی هست که ادراک آن از طاقت بشر خارج و فوق عقول اصحاب عرفان است.
شاخص دیگر این مکتب، بعد معنویت است؛ یعنی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران صرفاً با تکیه بر عوامل مادی، راه خود را پی نمیگرفت. ایشان اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوی، اهل توجه و تذکر و توسل و توکل و خشوع و تضرع و اشک و ذکر بود. اهل اعتماد به خدا، استمداد از خدا و اهل عبادت و شبزندهداری و نماز شب بود.
مظهر معنویت در بنیانگذار جمهوری اسلامی، در درجه اول، اخلاص او بود. ایشان، کار را برای خدا انجام میداد و به دنبال عمل به تکلیف بود و تکلیف الهی برای آن فقیه بزرگ و عارف عامل، کلید سعادت به حساب میآمد.
بعد دیگر مکتب امام خمینی (ره)، بعد عقلانیت است. به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات، در این مکتب مورد ملاحظه بوده است.
انتخاب مردمسالاری دینی، سرسختی و عدم انعطاف در مقابله با دشمن، عدم اعتماد به مستکبران جهانی، تزریق روح اعتماد به نفس و خود اتکایی و تفهیم تعلق کشور به مردم، از مظاهر روشن عقلانیت در مکتب حیات بخش بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.
در مکتب امام، رأی مردم، به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. ایشان با همین نگاه، معتقد بود که با اراده مردم میشود در مقابل همه قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد و آنان را قلع و قمع کرد.
یکی دیگر از شاخصهای مکتب امام، بعد عدالت است. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با همه وجود متوجه به بعد عدالت اجتماعی بود و به مسئولین اصرار داشت که به محرومین و ضعیفان برسید و خدمات عمومی را به اقصی نقاط کشور ببرید و از اشرافیگری و تجملات و اسراف پرهیز کنید.
دنیاگریزی و دل نبستن به دنیا، ویژگی دیگر مکتب امام خمینی (ره) بود. ایشان مظهر پارسایی، زهد و بی اعتنایی به دنیا بود و تعلقات و تکلفات دنیوی، اصلاً برایش ارزش نداشت و معتقد بود: هرچه توجه به این دنیا باشد، علاقه به این دنیا باشد، سختتر میگذرد.
امام خمینی (ره) که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال میکرد و کار اصلی او، بنای یک نظم مدنی - سیاسی، بر اساس عقلانیت و شریعت اسلامی بود.
ایشان با همین نگاه، نظام پادشاهی و طاغوتی را ریشهکن نمود و به جای آن، نظامی دینی، از طریق مردمسالاری و انتخابات، پایهگذاری کرد؛ تا اسلام حقیقی را به جامعه بشری معرفی نماید.
امام خمینی (ره) مهمترین فلسفه تشکیل حکومت اسلامی از سوی پیامبر اکرم (ص) را ابلاغ اسلام ناب معرفی میکند و میفرماید: قیام و حرکت پیامبر در تشکیل حکومت برای آن بود که بتواند اسلام را به مردم ابلاغ کند و آنان را به سوی توحید دعوت کند.
ویژگی دیگر مکتب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، دشمنشناسی است. امام، دشمن را میشناخت، روشهای سیاسی و روشهای تبلیغاتی آنها را میفهمید، میشناخت و در مقابل آنها محکم میایستاد.
رمز پیشرفت و موفقیت ایشان در این بود که دشمن را شناخت و با همه قدرت و استقامت، بدون کمترین اعتماد به مستکبرین و ستمگران، با آنان مبارزه کرد و بر آنان غالب شد.
شاخص بعدی مکتب امام، صبر و مقاومت است. هیچ حادثه سنگینی نبود که بتواند او را شکست بدهد و او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار کند.
امام، مقاومت را از قیام عاشورا آموخت و منطبق با متن قرآن و سنت پیامبر اکرم (ص) و اولیای الهی (ع)، دستور داد همه در برابر مستکبرین و منادیان نظام سلطه بایستند و خود نیز در این مسیر الگوی جامع صبر و مقاومت شد.
گفتمان مقاومت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، موازنه قدرت و معادلات سیاسی قدرتهای سلطهگر را تغییر داد و به انسانهای مسلمان و مظلومان جهان قدرت و عزت بخشید و منشأ تأثیرگذاری در عصر معاصر شد.
شاخص بعدی، نگاه جهانی مکتب امام خمینی (ره) است. مخاطب ایشان در سخن و ایده سیاسی، بشریت بود و خیر و استقلال و عزت و ایمان، و زندگی توحیدی را برای همه انسانها و تمام امت اسلامی میخواست و در صدد گسترش نفوذ اسلام ناب در جهان و کم کردن سلطه جهان خواران و مستکبرین، و در صدد خشکانیدن ریشههای فاسد رژیم صهیونیستی بود و میگفت: امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است، و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد.
یک شاخص دیگر در مکتب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مسئله جاذبه و دافعه امام خمینی (ره) است.
معیار و مبنای جاذبه و دافعه امام، اسلام ناب محمدی (ص) بود؛ همان امامی که مردم را از هر قوم و گروه و طایفه و مذهبی، با آغوش باز میپذیرفت، کمونیستها و لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غرب را طرد کرد و از خود جدا نمود.
امام در دایره مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعه خود را اعمال میکرد. این یک شاخص عمده از مکتب اوست.
در مکتب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، استکبارستیزی، انقلابیگری، عدالتطلبی، دوری از اشرافیگری، سادهزیستی، نفی سکولاریسم اخلاقی و اباحیگری، دفاع از مظلومان جهان، ایستادگی در برابر دشمن، رواج اخلاق فاضله، وحدت، برابری و برادری، نفی وابستگی سیاسی، بصیرت، دشمنشناسی و دشمنستیزی، تقوا و تعبد، و روحیه شهادتطلبی، جزء ارزشهای پذیرفته شدهای است که باید آنها را به کار بندیم و از آنان پاسداری کنیم.
انتهای پیام/ 200