گروه حماسه و جهاد دفاعپرسـ سیده فاطمه کیایی؛ در بین سرفصلهای دروس علوم ارتباطات و رشته خبرنگاری درسی داشتیم به نام «خبرنگاری بحران» که در ذیل خبرنگاری جنگ تعریف میشد، یادش بخیر، ما فقط تعریفی از آن شنیدیم و کمی درباره سرگذشت خبرنگاران جنگ خواندیم و هیچ وقت به طور جدی به آن ورود نکردیم. غافل از اینکه بحران در کشوری چون ایران که به لحاظ موقعیت ژئوپلوتیکی، محیط زیستی و... مستعد است. بحران نه اتفاق غریبی است و نه دور، ضمن اینکه هر اتفاق کوچکی اگر مورد غفلت و بی توجهی قرار گیرد میتواند به بحران تبدیل شود. خراب شدن چند ساعته متروی تهران، سیلابهای فصلی استانهای شمالی و جنوبی، ریزش ساختمان متروپل آبادان و سقوط هواپیما اتفاقاتی هستند که در اطراف ما رخ میدهند و شرایط خاصی را در کشور ایجاد میکنند.
در کشوری که موضوعات کوچک قابل تبدیل شدن به بحران است خبرنگاری بحران بیش از اینکه یک تعریف در کار خبر باشد یک نیاز است، نیازی که از یک سو خبرنگاران آگاه به حوزه اجتماعی و حوادث را به کسب اطلاعات بیشتر در حوزه خبرنگاری بحران سوق میدهد و از سوی دیگر متولیان عرصه خبر و رسانه را بر آن میدارد تا با تربیت خبرنگاران ماهر در حوزه بحران فضای رسانهای در شرایط اضطراری را کنترل کنند.
بخش اعظم مدیریت بحران یعنی مدیریت افکار عمومی که در حوزه کار رسانه است. در شرایط بحران شایعات به صورت قارچگونه رشد میکنند، اخبار ناگوار فکر و روان مردم را از هر طرف تحت فشار میگذارد، آستانه تحمل افراد پایین آمده و با کوچکترین جرقهای امکان شعلهور شدن آتش خشم و کینه و اعتراض وجود دارد این رسانهها هستند که با میدانداری و نشر اخبار دقیق و درست میتوانند از جهتی افکار عمومی را آرام کرده و از جهت دیگر برای عبور از بحران و رسیدن به ساحل آرامش جهت دهند.
امروز با وجود شبکههای اجتماعی که هرکس رسانه خودش را دارد و از طرفی رسانههای خارجی به دنبال فرصتی برای گرفتن ماهی از آب گل آلود زمانهای بحران هستند کار اصولی و روایتهای دقیق، درست و جامع از اهمیت ویژهتری برخوردار است.
در حادثه متروپل آبادان و حوادث مشابه که در عرض چند ثانیه بخش بزرگی از افکار عمومی را درگیر خود میکند این رسانهها هستند که باید در خط مقدم آواربرداری از ذهن و افکار مردم حاضر شوند و در کنار نیروهای امداد کار مهم خبررسانی را انجام دهند. در همین حادثه متروپل آبادان دیدیم که رسانههای معاند چقدر زود وارد کارزار شدند. در کنار همه روایتهای درستی که برخی از چهرههای اینستاگرامی، نویسندگان و روایتگران از حادثه بیان کردند همچنان جای خبرنگاران بحران در روایت متروپل خالی بوده و هست.
هر اتفاق ناگوار و بحرانی از چند مرحله تشکیل شده است. ابتدا وقوع حادثه، سپس کمکرسانی و امداد و بخش مهمتر که پس از پایان کار امدادرسانی آغاز میشود پیگیری حادثه و افشای فساد و پشت پرده وقوع حوادث است. به جز حوادث غیر مترقبه و طبیعی، بخش دیگر حوادث نتیجه اشتباهات فردی و سازمانی است که باید ریشههای آن را پیدا و نابود کرد. کار خبرنگاری بحران علاوه بر پوشش میدانی و درست وقایع پیگیری حادثه است. حلقه مفقودهای که بسیاری از بزرگان رسانه در بین اخبار و گزارشهای خبرنگاران ایرانی به آن گله مندند.
ما هرچند به روایتهای مردمی این روزهای واقعه متروپل در هر حادثه و بحران نیاز داریم، روایتهایی که نگاههای مختلف را نسبت به یک واقعه و از زوایای گوناگون نشان میدهد، اما جای خبرنگاری بحران و لزوم پرداختن به این حوزه از پوشش اخبار را نمیگیرد. خبرنگاری بحران شامل ظرافتهای خبری به همراه پیگیریهای قوی رسانهای در خصوص علل بروز حادثه و پیشگیری از حوادث مشابه است تا در جای دیگر شاهد تکرار دوباره آن نباشیم.
انتهای پیام/ ۱۴۱