به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، با توجه به اینکه شهید «محمدرضا مازویی» شهید شاخص سال استان همدان در سال ۱۴۰۱ معرفی شده است، امروز (دوشنبه) جمعی از اعضای بسیج رسانه استان همدان با خانواده این شهید بزرگوار دیدار کردند.
«شعبانعلی مازویی» برادر شهید «محمدرضا مازویی» در این دیدار اظهار داشت: شهید در خانوادهای محروم به دنیا آمد و طعم محرومیت را چشیده بود؛ به همین دلیل محرومین همیشه جزء دغدغههایش بودند.
وی با بیان اینکه شهید مازویی با حضور در جلسات مذهبی از نظر اخلاقی، اعتقادی رشد یافته بود، افزود: او قبل از انقلاب هم در مراسمات مذهبی شرکت میکرد و در مجلسی که در مسجد امام حسین (ع) خیابان بوعلی زیر نظر حاج آقا «رضا فاضلیان» بود، شرکت میکرد.
مازویی با اشاره به مبارزات انقلابی برادرش افزود: برادر شهیدم مبارزاتش را از سال ۱۳۵۵ آغاز کرد و در ابتدا به پخش اعلامیه، نوار و عکسهایی از حضرت امام خمینی (ره) میپرداخت. در آن زمان ما مستأجر بودیم، ولی با اینحال یک اتاق کامل از خانه مختص کتابها و نشریات امام (ره) بود.
وی بیان کرد: شهید کمیتهای بین چند دبیرستان تشکیل شده بود و همراه با دوستانش نوارها، عکسها و اعلامیهها را در دبیرستانها پخش میکردند. محل تحصیل برادرم دبیرستان پهلوی سابق (امام خمینی (ره) کنونی) بود و بارها شاهد آن بودم که وقتی به خانه میآمد، کفش به پا نداشت؛ زیرا همیشه ساواک دنبالش بود.
برادر شهید مازویی با بیان اینکه شهدا قبل از اینکه شهید شوند، شهید بودند، نه اینکه الان شهید شده باشند، گفت: اصلیترین دغدغه شهید، نیازمندان بودند و به همین دلیل کمیتهای را تشکیل داده بودند و با دوستانش خانوادههای مستضعف را سروسامان میدادند. آنها بین خودشان قسم یاد کرده بودند که کسی متوجه نشود که به چه کسانی کمک میکنند و کارشان در خفا و در شب بود.
وی ادامه داد: با پیروزی انقلاب، کار شهید مازویی بیشتر شد. در سال ۱۳۵۸ که ما تحریم اقتصادی بودیم و کسی به فکر ایران نبود، برادرم با آن طرز تفکر و عقایدی که داشت با دوستانشان حدود ۵۰ تعاونی سیار در سطح شهر دایر کردند و ارزاق عمومی را تحویل چادرها میدادند و سپس این ارزاق بین مردم توزیع میشد.
مازویی افزود: در این چادرها کسانی که مسئول بودند را قسم داده بود که اگر کسی مراجعه کرد و پول نداشت، از او درخواست پول نکنید، من خودم پول آنها را پرداخت خواهم کرد..
وی با اشاره به فعالیتهای هنری شهید گفت: نقاشیهای سطح شهر مثل عکس شهید بهشتی در آرامگاه از جمله آثار او است که چندین بار بر روی آن رنگ پاشیده شد و مجدد توسط شهید اصلاح شد.
برادر شهید مازویی ابراز داشت: وقتی از شهید درخواست کردند تا تصویر آقای منتظری را بکشد، شهید با آن بصیرتی که داشت حاضر به کشیدن آن نشد و بعدها مشخص شد که چرا این تصویر را نکشید و این بینش شهید را نشان میداد.
وی با اشاره به اینکه شهید مازویی ورزشکار حرفهای هم بود، افزود: وی دروازهبان تیم اکباتان بود که «سعید اسلامی» و «جلال محقق» از جمله همدورهایهای شهید بودند و در سایر ورزشها مثل شنا و تکواندو نیز فعال بود.
برادر شهید اذعان داشت: در آن زمان اوج شلوغی منافقان در خیابان بوعلی بود و شهید با وجود اینکه به فنون نظامیای تسلط داشت آنان را ارشاد میکرد، تا برگردند و توبه کنند در صورتی که خودش مورد تهدید همین افراد بود.
وی با اشاره به اینکه شهید مازویی بعد از انقلاب اولین کتاب خانه انقلاب اسلامی را در همدان راهاندازی کرد گفت: او به همراه «صلاح پورمیدانی» کتابخانهای که محل آن پشت شهرداری بود راه انداخت و تا جایی که میتوانست در مساجد کتابخانه دایر میکرد.
مازویی با اشاره به نقش برادر شهیدش در ریشهکنی بیسوادی افزود: در زمانی که امام خمینی (ره) فرمودند که باسوادها، بیسوادها را باسواد کنند؛ شهید در مسجد محله، پیرزنها و پیرمردهای محل را باسواد کرد. او اولین پایگاه بسیج محله در همدان را با نام شهید «صفری» راهاندازی کرد که مسئولیت آن با شهید مازویی بود و علاوه بر این بر پایگاههای مساجد دیگر همچون مسجد کوچه مشکی و سایر مساجد استان نظارت داشت.
وی ادامه داد: او یکی از مسئولین آموزش بسیج و از هستههای اولیه سپاه بود که خواهر «دباغ» زمانی که فرماندهی سپاه را برعهده داشت، ۱۶ نفر را برگزیده بود که یکی از این ۱۶ نفر برادرم بود و در کنار خواهر دباغ مشغول فعالیت بود.
برادر شهید به فعالیت شهید مازویی در اسدآباد اشاره کرد و گفت: مدت یک سال مسئول بسیج سپاه اسدآباد بود که در کنار کار نظامی شبها مشغول کشیدن عکس در خیابانها بود و خواب درستی نداشت.
وی افزود: شهید هر کاری را که به او محول میشد به درستی انجام میداد. درجهداری پادگان قدس همدان آخرین پستی بود که به او محول شد. شهید مازویی اولین فرمانده آموزش نظامی پادگان قدس همدان بود.
مازویی بیان داشت: او یکی از عوامل اصلی سرکوب کودتاچیان پایگاه نوژه بود و بعد از عملیات طبس برای اینکه گروگانهای آمریکایی در یک مکان متمرکز نشوند، آنها را بین استانها پخش کرده بودند که در همدان، شهید مازویی مسئول نگهبانی از آنان بود؛ بعد از آن به پادگان شهدای کرمانشاه برای آموزش نظامی به عنوان فرمانده گردان تخریب معرفی شد.
وی ادامه داد: قانون این است که اگر کسی بخواهد فرمانده گردان تخریب شود، باید ۲۰ سال در ارتش خدمت کرده باشد، اما شهید مازویی از آنجا که شجاع، چالاک و نترس بود به عنوان فرمانده گردان تخریب معرفی شد و همزمان هم در کنار آن به سردار شهید همدانی در انتخاب فرمانده گردانها مشورت میداد.
برادر شهید مازویی افزود: سردار شهید همدانی به این نتیجه رسیده بود که حیف است شهید مازویی در منطقه بماند. حدود شش ماه همه از او بیخبر بودند و وقتی بازگشت، متوجه شدیم که از مهران تا ایلام را در این مدت جهت جلوگیری از ورود دشمن مینگذاری کرده است و همه تعجب کردند که در این مدت چطور این کار را انجام داده است.
وی با بیان اینکه رسیدگی به محرومین دغدغه اصلی شهید بود، گفت: همرزمان شهید تعریف میکنند که هیچ وقت ندیدند برادرم، چیزی بخورد و همیشه به فکر محرومان بود و به خانوادههای محروم روستاهای کردستان سرکشی میکرد و وقتی به او میگفتیم آن مناطق خطرناک است، میگفت نباید خانوادههای محروم گرسنه بمانند.
مازویی ادامه داد: زمانی که اوایل انقلاب نفت صفی بود، بچهها را جمع میکرد و جلوی شعبههای نفت تا صبح پست میدادند و به ناتوانان هم در امر حمل حلب کمک میکرد. مادر مرحومم تعریف میکرد یک روز شهید رفت در زیرزمین و یکی از حلبهای نفت را برداشت و با خود برد و به من گفت ما دو حلب داریم، یکیاش برای ما نیست؛ ما باید همانند امام حسن (ع) زندگی کنیم و روزیرسان خداست. این کارها را در حالی انجام میداد که ما خانواده محرومی بودیم.
وی ابراز داشت: خاطرم هست سال ۱۳۵۸ که منافقین مسجد کولانج را به مدت چهار ماه با تجهیزات کامل نظامی تسخیر کرده بودند، وقتی شهید متوجه این موضوع شد به داخل مسجد رفت و در عرض ۲۰ دقیقه منافقین را راضی کرد که از مسجد دربیایند و گفت به آنان اماننامه دادهام که تا آرامگاه بوعلی با آنان کاری نداشته باشید که همه تعجب کرده بودند، چطور توانسته آنان را راضی کند.
برادر شهید مازویی به نقاشیهای شهید در نقاط مختلف شهر اشاره کرد و گفت: تعداد کمی از تصاویری که شهید بر روی دیوار طراحی کرده، باقی مانده است و بقیه در اثر مرور زمان از بین رفتهاند؛ آثاری همچون عکس شهدای محراب در بالای صبحگاه سپاه همدان، عکس شهید مطهری در دبیرستان دخترانه شهید مطهری، عکس شهید بهشتی در بینالنهرین و عکس امام خمینی (ره) در بالای اداره پست مرکزی باقی ماندهاند.
وی سپس به بیان نحوه شهادت برادر شهیدش پرداخت و گفت: برادرم وقتی که به میدان مین میرود، نمیگذارد کسی بیاید و شهید «محمد مظاهری»، مسئول دژبانی منطقه هم که شهید میشود در ۱۵ متری میدان مین بوده که درجا شهید میشود، نوع مین طوری بوده که به تمام میدان مین وصل بوده است و شهید هنگام انفجار، خودش را برای روی مین میاندازد.
مازویی بیان داشت: شهید از سومار تا ایلام زنده بوده و بنابر گفته همرزمانش ذکر «انالله معالصابرین» از زبانش نمیافتاده و میگفته که به خانواده من بگویید راهم را ادامه دهند و امام را تنها نگذارند.
وی تاکید کرد: ما همه باید پیرو شهیدان و پیرو رهبر معظم انقلاب اسلامی باشیم؛ الان بزرگ ما ایشان هستند و ما باید پشت رهبری حرکت کنیم. روزی خواهد رسید که پرچم اسلام در تمام دنیا به اهتزاز درمیآید.
در پایان این دیدار از خانواده شهید مازویی توسط اعضای بسیج رسانه استان همدان تجلیل به عمل آمد.
انتهای پیام/