عروج آسمانی جانباز ۷۰ درصد در کرمان

جانباز 70 درصد «علی اسدی کرم» از جانبازان شهرستان شهربابک، پس از تحمل سال‌ها درد و رنج ناشی از مجروحیت، دعوت حق را لبیک گفت و به همرزمان شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۳۰۸۶۱
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۴ - 26June 2022

عروج آسمانی جانباز ۷۰ درصد در کرمان

به گزارش دفاع‌پرس از کرمان، جانباز 70 درصد «علی اسدی کرم» از جانبازان شهرستان شهربابک، از توابع استان کرمان پس از تحمل سال‌ها درد رنج ناشی از مجروحیت، دعوت حق را لبیک گفت و در بیمارستان گودرز یزد به همرزمان شهیدش پیوست.

پیکر این جانباز سرافراز  امروز پس از تشییع در کنار همرزمانش در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.

بخش‌هایی از زندگینامه جانباز 70 درصد «علی اسدی کرم»:

اینجانب «علی اسدی کرم» فرزند عباس متولد 3 آذر 1349 در روستای کرم شهرستان شهربابک به دنیا آمدم. مثل بقیه مردم روستا در یک خانواده متدین و ازنظر مالی ضعیف پا به عرصه زندگی گذاشتم. تحصیلات ابتدایی را در همان روستای کرم گذراندم، ولی برای ادامه تحصیل دوره راهنمایی به شهربابک آمدم.

بعد از اتمام دوره راهنمایی و پا گذاشتن به دبیرستان در اواخر سال ۱۳۶۴ با دو نفر دیگر از دوستان برای رفتن به جبهه و پشتیبانی از جنگ به جهاد سازندگی رفتیم، ولی به خاطر سن کم با رفتن من موافقت نشد، به همین خاطر من با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سنم توانستم چند ماه بعد به آموزش در پادگان شهید بهشتی کرمان اعزام شوم و بعد از آن موفق به رفتن به جنگ شوم.

در سال ۱۳۶۵ آمادگی پیدا کردیم برای عملیات کربلای ۴ با لو رفتن عملیات و شهید شدن تعداد زیادی از غواصان خط ‌شکن عملیات متوقف شد، ما از بین راه برگشیم و آمادگی پیدا کردیم برای عملیات کربلای ۵ که در منطقه‌ای به نام کانال پرورش ماهی، جایی بود که عراق ۴ کیلومتر آب برای زمین‌گیر کردن نیروها در یک زمین بزرگ انداخته بود. از بچه‌هایی که در کنار من شهید شدند چندتایی را نام می‌برم، ماشاالله احمد پور، حسین ربانی، علی احمد پور، غلامرضا فتاحی، عباس احمد پور، عباس زین‌الدینی.

وقتی در عملیات کربلای ۵ زخمی شدم و بعد از رسیدن امدادگران حین و انتقال به عقب دوباره مجروح شدم از ناحیه هر دو پا، وقتی برای بار دوم زخمی شدم، چون خون بدنم رفته بود و نبض من کار نمی‌کرد و همه گواهی به شهادت من داده بودند و زمانی به بیمارستان صحرایی پشت خط انتقال داده شدم من را جزو جسدهای شهدا گذاشته بودند.

بعد از ساعت‌ها دکتر باقر خدارحمی که در بیمارستان صحرایی بود متوجه کار کردن نبض من در یک ‌لحظه شده بود به همین خاطر با یکی از آشنایان من بنام حسین اسدی به من خون وصل کرده و بعد از چند ساعت من را به اهواز و بعد به اصفهان انتقال دادند و زمانی به اصفهان رسیدیم هر دو پای من براثر نرسیدن خون سیاه کرده بود و بعد از ۱۴ ساعت در اتاق عمل هر دو پای من قطع گردید و به درجه جانبازی نائل شدم که ان شاالله مورد قبول حق‌تعالی قرار گیرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها