فرمانده اسبق سپاه تهران مطرح کرد؛

روایتی از اقتدار و عطوفت جاویدالاثر «احمد متوسلیان»

سردار کاظمینی در خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس به بیان ویژگی‌هایی از اخلاق و منش جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان پرداخته است.
کد خبر: ۵۳۲۶۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۲ - 05July 2022

حاج احمد و ۲ روایت از اقتدار و عطوفتشبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار محسن کاظمینی فرمانده اسبق سپاه تهران بزرگ در خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس و حاج احمد متوسلیان تعریف کرده است: آیت الله خامنه‌ای (مدّظلّه) آمده بودند مریوان. عراقی‌ها که این قضیه را فهمیده بودند، با هواپیماهایشان آمدند و روستای دزلی را بمباران کردند. ما هم ایشان را برگرداندیم. بنی‌صدر یک پسرخواهر داشت که فرماندۀ لشکر ۲۸ کردستان بود. او به نیروهایش دستور داده بود که توپ‌ها را بردارند و عقب‌نشینی کنند.

وقتی حاج احمد متوسلیان نیرو‌ها را در حالِ عقب رفتن بودند، می‌بیند علّت را جویا می‌شود، سراغِ فرماندۀ توپخانۀ لشکر ۲۸ می‌رود و او را به باد کتک می‌گیرد که نامرد! چرا برمی‌گردی عقب؟ توپ‌ها رو کجا می‌بَری؟ در جلسه‌ای که بعدازظهر همان روز در روابط عمومی سپاه با حضور آیت‌الله خامنه‌ای (مدّظلّه) تشکیل شد، همان فرماندۀ لشکر آمده بود تا از حاج احمد متوسلیان شکایت کند. در همین حین، شهید محمّد بروجردی به ما گفت: که حاج احمد متوسلیان را بیاورید بیرون و توجیه کنید تا جلوی ایشان کاری نکند. در جلسه، پسرخواهر بنی‌صدر گفت: حاج احمد متوسلیان فرماندۀ توپخانه منو به بادِ کتک گرفته. تا این جمله را گفت، حاج احمد متوسلیان با قاطعیت خاصی گفت: بله که زدم، چرا عقب‌نشینی کردین، شما غلط کردین عقب‌نشینی کردین! و چنان با مشت روی میز شیشه‌ای که جلو او بود زد که شیشۀ میز شکست و ریخت.

یکی دیگر از رزمندگان کردستان روایت کرده است: حاج احمد متوسلیان زمانی که مسئولِ سپاهِ مریوان بود تا صدای بمباران را می‌شنید از پادگان بیرون می‌زد و می‌رفت توی شهر! بچّه‌های سپاه اعتراض می‌کردند: کجا می‌ری؟ خطرناک است، بیرون نرو! ایشان پاسخ می‌داد: مردم کجا می‌روند؟ من هم می‌روم همان جایی که مردم هستند. بچّه‌ها می‌گفتند: باید به زیرزمین برویم. آن موقع زیرزمینِ سپاه، پناهگاه بود. ایشان می‌گفت: اگر مردم بیایند اینجا، من هم می‌آیم؛ وگرنه، نه! سرانجام، با رضایتِ مسئولان، ایشان می‌رفت و جمعیت زیادی از مردم را با خودش به پناهگاه می‌آورد. بار‌ها شده بود که می‌رفت و می‌پرسید: شما کجا پناه می‌گیرید؟ مثلاً پاسخ می‌دادند: زیرِ آن پُل! می‌رفت و با آن‌ها زیرِ همان پُل می‌ماند تا بمباران تمام شود و دوباره به دفترِ کارش برمی‌گشت. آن روحیه مردمی اگر الان هم در مسئولین باشد مردم حاضر می‌شوند جانشان را هم برای انقلاب بدهند. از بیت‌المال هزینه کردن برای مردم‌سالاری، هنر نیست؛ از جان هزینه کردن برای مردم‌سالاری، هنر است.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار