گفت‌وگوی دفاع پرس با "محمدحسین حیدری":

سیستم دیجیتال ذائقه عکاسان را خراب کرده است/ دوربین سلاح ما بود/ حفاظت از عکس‌های دفاع مقدس دغدغه فردی شده است

"ما برای حضور در مناطق عملیاتی به راه‌های مختلف متوسل می‌شدیم؛ از موتور و ماشین گرفته تا تراکتور و آمبولانس. همه آن دردسرها وظیفه‌مان بود. آن رزمنده‌ای که اسلحه به دست می‌گرفت، دفاع می‌کرد و ما که دوربین بر دست می‌گرفتیم و وقایع را ثبت می‌کردیم، همه وظیفه دفاع داشتیم."
کد خبر: ۵۳۵۱۰
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۱ - 03October 2015

سیستم دیجیتال ذائقه عکاسان را خراب کرده است/ دوربین سلاح ما بود/ حفاظت از عکس‌های دفاع مقدس دغدغه فردی شده است

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس - مونا معصومی: در نشست عکاسان جنگ که هفته گذشته در خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد، محمدحسین حیدری از عکاسان پیشکسوت دوران دفاع مقدس و از پایهگذاران انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نیز میهمان ما بود.

در سال 62 اولین مجموعه عکس او و امیرعلی جوادیان با عنوان «لا اله الا الله» از مجموعه عملیاتهای ثامن ­الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیتالمقدس و رمضان به چاپ رسید. آثارش در بیش از 25 نمایشگاه جمعی و 14 نمایشگاه فردی در معرض دید عموم قرار گرفته است.

نمایشگاههای فردی در داخل کشور با موضوعات دفاع مقدس و طبیعت ایران و موضوعات اجتماعی در کشورهای سوریه، لبنان، لیبی، امارات متحده عربی و اوکراین نیز برگزار شده است. دبیری مسابقات عکس عاشورا، جلوه میثاق، بسیج، عکس جوان، راهیان نور و داوری بیش از 20 مسابقه عکس نیز از جمله فعالیتهای او است.

حیدری در ساعت مقرر در خبرگزاری حاضر شد و به بیان خاطرات و دغدغههایش از حفظ و انتشارعکسهای دفاع مقدس پرداخت.

در ادامه گفتوگوی ما با محمدحسین حیدری از عکاسان پیشکسوت در دفاع مقدس را از نظر میگذرانید.

***

بنده در 25 عملیات حضور داشتم. در عملیاتهای مختلف از دو حلقه و گاهی تا ده حلقه عکس میگرفتم. در آن مقطع، زمانی مشکل ورود فیلم به کشور داشتیم و به دلیل کمبود فیلم ما مجبور بودیم فیلم «دست پیچ» درست کنیم. فیلم سینمایی را در اندازه مورد نیاز قیچی میکردیم و با چسب در حلقههایی که قبلا استفاده کرده بودیم، میچسباندیم.

حال که عکسهای دفاع مقدس را با یکدیگر مقایسه میکنم، در بعضی عکسها لرزشی مشاهده میشود زیرا فیلمهای موجود معمولا با حساسیت پایین بود به همین دلیل ما با سرعت پایینتری عکاسی میکردیم و یا لرزشی در دست یا سوژه پیش میآمد عکسها وضوح لازم را نداشت. البته مشکل دیگری هم فیلمهای دست پیچ داشتند آن هم این بود که اگر از موتو درایو استفاده میکردیم قدرت موتودرایو به نسبت شارژ دستی، بیشتر بود و بعضی اوقات باعث میشد که انتهای فیلم آزاد شود. چون انتهای فیلم را با چسب چسبانده بودیم فیلم از حلقهها جدا میشد. تصور کنید که در آن معرکه ما باید یک تاریکخانه دستی پیدا میکردیم تا بتوانیم فیلم را عوض کنیم، و یا معمولا به داخل سنگرها میرفتیم و دو پتو روی خودمان میانداختیم تا بتوانیم این کار را نجام دهیم.

سیستم دیجیتال ذائقه عکاسان را خراب کرده است

آن زمان در دوربینهای آنالوگ، تعداد فریمها محدود بود و ما باید برای ثبت یک سوژه تعمق میکردیم و خست بخرج می­دادیم تا یک عکس خوب بگیریم. اما امروزه سیستم دیجیتال علیرغم تمام امکاناتی که دارد ذائقه عکاسان را خراب کرده است و بعضی قبل از عکاسی هیج تعمقی نمیکنند. ضمن این که آن دوران از نرمافزارهای ویرایشی نیز خبری نبود و عکسها بدون هیچ تغییری و یا دستکاری، در تاریکخانه چاپ میشد.

بحث انحصاری کردن عکسها را داریم

متاسفانه امروزه عکسهایی که با آن شرایط سخت گرفته شده است، رو به تخریب است. این عکسها تاریخ پرافتخار و گذشته ما را نشان میدهد و به جای حفظ و انتشار صحیح آن، رو به نابودی است. حفظ این آثار باید دغدغه ملی باشد ولی الان دغدغه فردی تعداد معدودی شده است. پس از گذشت سالها از آن دوران، وظیفهی ارگانها و سازمانهایی بود که آثار را حفظ کنند، ولی این موضوع فراموش شد و درگیر برنامههای گزارشی سالانه و روتین شدند.

پایهگذاری انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس

از سال 77 با همکاری آقایان میرهاشمی، بدرفر، گرامی، سلیمانی، جوادیان و شهید جانبزرگی پایههای انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس را بنیان گذاشتیم که این انجمن از سال 80 فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد.

همچون روزهای جنگ که به همت تک تک افراد جنگ پیش میرفت، در حال حاضر هم دغدغه چند عکاس برای حفظ آثار باعث ایجاد انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس شده است.

بخشی از آثار که کم هم نیست در گنجینه انجمن جمع شده است. برخی از سازمانها و مجموعهها این آثار را همچون گنجینه در آرشیو خود نگه میدارند و آثار را متعلق به خود میدانند و معتقدند که عکاس هیچ حقی در خصوص آثار ندارند. در حالی که برخی عکاسها همچون خودم از طرف هیچ سازمانی به ماموریت نرفتم. حداقل تا قبل از اینکه وارد تبلیغات و انتشارات شوم اینگونه بود، حتی در آنجا هم دغدغه خودم بود. سال 62 هنگامی که وارد سپاه شدم یک کتاب عکس از 5 عملیات چاپ کرده بودم که هیچ مسئولیت هم در قبال رفتن به آن عملیاتها نداشتم و چاپ کتاب تنها دغدغه خودمان بود.

آن زمان با اصرار از مسئولین رده بالاترمان میخواستیم تا برای عکاسی به عملیاتها برویم و امروز هم با اصرار از مسئولین میخواهیم که در حفظ و انتشار آثار کوشا باشند، همچنین حقی برای عکاسی که در هنگام عملیات در سخت ترین شرایط جان خود را به خطر انداخته تا آن لحظه را ثبت کند، هم در نظر بگیرند.

پس از گذشت حداقل 27 سال از آن دوران، مجموعههایی وجود دارد که هنوز عکسها را ظهور نکردند. بعضی از سازمانها نسبت به اصل اثر هیچ کس دغدغهای ندارد. طی این سالها، آثاری که در بهترین شرایط نگهداری شدند، دچار فرسایش تدریجی شدهاند، حالا ببینید چه بر سر عکس و نگاتیوهایی که در فضای غیراستاندارد نگهداری میشوند آمده است.

آرشیو آثار یک گنجینه است که سرمایه محسوب میشود

مشکلات برخی از سازمانها در نگهداری آرشیو این است که آنها برای داشتههایشان، فکری نکردهاند. همه جای دنیا اینگونه است که آرشیو یک گنجینه است که سرمایههای آن سازمان به حساب میآید. اما در این کشور حداقل در حوزه دفاع مقدس که ما سراغ داریم برای این سرمایه، فکری نکردند. این آثار را می توان به مرحلهای رساند که از آنها استفاده بهینه شود البته قبل از نابودی کامل آنها.

در دوران دفاع مقدس ایدههای خوبی همچون ماجرای «چهلشاهد» و همچنین هر یگان یک عکاس، شکل گرفت، ولی برای نگهداری و انتشار صحیحشان در آینده فکری نشد. اگر عکسهای آن دوران به درستی منتشر شود، مانند رمانها و کتابهای دفاع مقدس، مورد استقبال قرار خواهد گرفت.

اگر به درستی موضوع دفاع مقدس را در فیلمها و کتابها به نسل بعد انتقال میدادیم، آنان نیز قطعا جایی را در سبد خانواده برای خرید این محصولات در نظر میگرفتند.

نسبت عکسهای جنگ هشت ساله ما و جنگ 6 روزه اعراب و رژیم صهیونیستی

دوران دفاع مقدس یک برهه بسیار حساس و پر از فراز و نشیب از تاریخ انقلاب اسلامی است، که آثار تصویری تهیه شده در این دوره نسبت به حجم اتفاقاتی که رخ داده بسیار کم است. شما فکر میکنید چند کتاب عکس در این خصوص چاپ شده است؟ شش جلد توسط ستاد تبلیغات جنگ آن دوره چاپ شد و یک تعداد محدود هم توسط خود عکاسها به چاپ رسید.

تمام کتابهای که تا به امروز در این خصوص چاپ شده است را در کنار کتابهای که از جنگ شش روزه اعراب و رژیم صهیونیستی گرفته شده است مقایسه کنید. از جنگ شش روزه رژیم صهیونیستی 54 کتاب عکس به چاپ رساند که این کتابها بارها تجدید چاپ شد. کتابها را در سفارتخانه­ها، دفاتر هواپیمایی کتابخانههای مهم و حتی مکانهای عمومی در دسترس عموم قرار داد و مسیر و سناریوی عکس­ها به گونهای است که بیننده فکر میکند انگار اعراب ظلم کرده و سرزمین­ها را اشغال کرده­اند و گویی جنگ را راه انداختند تا فقط عکاسی کنند البته ما تاثیر این نوع هجمه تبلیغاتی در همه جهان و خصوصا در اروپا و آمریکا شاهدیم.

چند سوال بی پاسخ درباره تاریخ تصویری یک کشور!

این آثار تحت هر شرایطی چه از طرف یک عکاس و خبرگزاری و چه یگان و رزمنده با ذوق گرفته شده باشد، تاریخ تصویری یک کشور را به تصویر کشیده است. حالا حفظ اینها وظیفه کیست؟! بچههای «چهلشاهد» مجموعهای بودند از نیروهای چند مسجد از اهواز که فراخوان شدند، پس از آموزش هر کدام یک دوربین در دست گرفته و عکاسی کردند و مبنایشان بر این بود که همیشه همراه نیروها عمل کننده باشند. آثار چهل شاهد در حال حاضر کجاست؟! اگر محققی بخواهد تحققی در خصوص یک شهید انجام دهد به کجا باید مراجعه کند؟ یک دانشجوی لهستانی به کشورمان آمد، موضوع تحقیق و پایان نامه­اش را شهید آوینی انتخاب کرده بود. برایش جای تعجب بود که هیچ کجا نتوانست حداقل ده صفحه متن انگلیسی در خصوص شهید آوینی و آثارش به او ارائه کند و او را در پیشبرد تحقیقاش یاری دهد و این برای کشور ما که شهیدپرور است، خوب نیست. 

آثار موجود در مرکز اسناد قابل دسترسی نیست

مدتی پیش خبرگزاری جمهوری اسلامی عکسهای آن دوران را با کیفیت بسیار ضعیف اسکن گرفت و در نظر داشت تا اصل آثار را به مرکز اسناد بسپارد. فعالان انجمن عکاسان بانی خیر شدند و نگذاشتند این آثار به مرکز اسناد برود.

مرکز اسناد مرکزی است که باید شرایط بهینه برای نگهداری آثار را فراهم کند، ولی حداقل در مورد نگاتیوها آن حد نگهداری استانداردی که نیاز است را رعایت نمیشود. آن حجم از آثار نیاز به شرایط مناسب برای نگهداری دارد. بحث انجمن عکاسان بر این بود که کار کارشناسی نشده است و اگر آثار به مرکز اسناد سپرده میشد دسترسی به آنها مقدور نبود.

این ماجرا برای روزنامه کیهان، جمهوری، صداوسیما و تا حدودی موسسه اطلاعات و ... هم هست. اینها جدا از موضوع دفاع مقدس، تاریخ تصویری کشور است.

روایت فتح؛ پشتیبان انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس

پس از افتتاح انجمن، دغدغه دیگری نیز داشتیم که پس از ما تکلیف آثار گردآوری شده چیست. تصمیم گرفتیم به مجموعهای ملحق شویم که نگهداری آثار برایش اهمیت داشته باشد و آن مجموعه وجهه مردمی نیز داشته باشد. روایت فتح را نسبت به شرایط نزدیکتر یافتیم. روایت فتح قبول کرد که دخالتی در سیاستگذاری انجمن نداشته باشد و به ما اعتماد داشته باشد. تا به امروز تمام پشتیبانیهایمان را این سازمان برعهده گرفته است. در حال حاضر قریب یک میلیون و پانصد فریم نگاتیو و یا عکس در گنجینه انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس موجود است.

کتاب "زن در دفاع مقدس"، "خرمشهر"، " شهدا"، از مجموعه جنگ تحمیلی  با مشارکت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس چاپ شده و از مجموعه­های استانها در دفاع مقدس "خروش لاجوردی" و "حماسه الوند" منتشر شده است.

دو کتاب استان آذربایجان و کرمانشاه آماده چاپ است که منتظر اعتبارات لازم هستیم.

نامهربانی با سرمایههای مملکت

در رابطه با کتابی که برای استان کرمانشاه شروع کردیم، چند جلد آلبوم نگاتیو از تیپ نبی اکرم (ص) به دستمان رسید. مستنداتش را داریم، نگاتیوها قارچ و کپک زده و یک عدد از آن قابل چاپ نیست.

در مقر لشکر 7 ولیعصر(عج)، لشکری که در متن دفاعمقدس بوده و بخش زیادی از پرسنل آن یگان شهید، جانباز و یا آزاده هستند  و حتی اگر عکس یادگاری هم در آنجا نگهداری شود دارای ارزش است  در آن هوای شرجی اهواز که خود عامل خرابی نگاتیو است یک کمد فلزی برای بایگانی گذاشته بودند، آثار در فایلهای پاکتی که پرز میداد، قرار داشت. در کنار کمد یک سماور در حال جوش قرار داشت. ما اتفاقی چند پاکت نگاتیو را برداشتیم، درون پاکت، 6 رشته نگاتیو که جمعشان 36 فریم میشد، کاملا به هم چسبیده بود. این آثار سرمایههای این مملکت هستند که با آنها نامهربانی می شود.

دوربین سلاح ما بود

ما برای حضور در مناطق عملیاتی به راههای مختلف متوسل میشدیم؛ از موتور و ماشین گرفته تا تراکتور و آمبولانس. همه آن دردسرها وظیفهمان بود. آن رزمندهای که اسلحه به دست میگرفت، دفاع میکرد و ما که دوربین بر دست میگرفتیم و وقایع را ثبت میکردیم، همه وظیفه دفاع داشتیم.

زمانی که عکسها در جامعه پخش میشد و جوانی با دیدن این عکس، دفاع را وظیفه خود میدید و به جبهه میرفت، ما هم این احساس را داشتیم که وظیفهمان را انجام دادهایم.

خبرنگاری که عکس گزارشی میگرفت و خبر از فتح خرمشهر میداد، مردم با دیدن عکس مسجد جامع به یقین میرسیدند و این یعنی همان وظیفهای که ما به عهده داشتیم.

امروز ما باید تفکر کنیم که حداقل طی 200 سال گذشته هر جنگی که در کشور رخ داد، گوشهای از مملکت را از دست دادیم اما جوانان و مردم کشورمان هشت سال جنگیدند، ولی نگذاشتند یک وجب از خاک کشورمان را از دست دهیم. از 15 کشور اسیر داشتیم ولی به تنهایی ایستادگی کردیم. حال چگونه میتوان این را اثبات کنیم؟ آیندگان شاید مکتوبات را قابل اعتماد ندانند اما عکس و فیلم قابل استناد است. ما باید بر روی این آثار برنامهریزی کنیم. طبق کارشناسیهای صورت گرفته در صورت نگهداری در بهترین شرایط 30 الی 50 سال عکسها میماند.

آژانسهای خبری دنیا بیشتر از سازمانهای ما از آزادگان عکس دارند

دو سال گذشته برای انتشار کتابی با عنوان «آزادگان» به سایت­های آژانسهای خبری خارجی مراجعه می­کردیم. آنها بیشتر از سازمانها و ارگانهای کشورمان عکس در این خصوص دارند.

عراقیها تعداد زیادی عکس از اسرا گرفتند که در حال حاضر آنها در آژانسهای اروپایی و فرانسوی است. در حالی که به تصویر کشیدن دوران اسارت رزمندگان بر عهده ماست.

این مواردی که ذکر کردم تنها گوشه­ای از مشکلات عکس­های جنگ است. در آن زمان عکاسان با تمام مشکلات در منطقه حضور پیدا کرده و عکاسی کردند، حال پس از گذشت 27 سال باید خود آنان از عکسهای باقی مانده و انتشار آنها صحبت کنند.

برای مشاهده تصاویر گفت و گو اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/

{$sepehr_old_video_53510}
نظر شما
پربیننده ها