رزمنده دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

شکست در عملیات «رمضان» موجب ناامیدی نشد/ صدام پس از آزادسازی خرمشهر اندیشه متجاوزانه در سر داشت

«ایران‌زاد» گفت: ما به عملیات‌های نظامی به‌صورت موردی نگاه نمی‌کردیم؛ بلکه در یک نگاه کلان انتظار آن را داشتیم که گاهی ممکن است خیلی راحت عبور کنیم، گاهی به سختی و همراه با مشکل عبور کنیم و چه‌بسا گاهی شکست هم بخوریم. در نتیجه ما به مسیر فکر می‌کردیم. برای همین شکست در عملیات رمضان اثر منفی چندانی نداشت.
کد خبر: ۵۳۵۹۱۰
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۷ - 25July 2022

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، عملیات «رمضان» از مهم‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس است که از ۲۳ تیر سال ۱۳۶۱ به مدت ۱۷ روز در جبهه جنوب انجام شد. رزمندگان اسلام اگرچه در این عملیات توانستند تلفات سنگینی به دشمن وارد کنند؛ اما در مجموع اهداف اصلی آن محقق نشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از بیانات خود به تاریخ ۱۷ خرداد سال ۱۳۹۶ با اشاره‌ به عملیات رمضان، فرمودند: «در جنگ، بار‌ها آن چیزی که ما تصوّر می‌کردیم تحقّق پیدا نکرد، مثلاً عملیّات رمضان شکست خورد... اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود، هیچ‌چیز به سامان نمی‌رسید. نه‌خیر! یأس به‌خاطر ناکامی‌های مقطعی، مطلقاً در زندگی‌تان راه نداشته باشد».

بر همین اساس به مناسبت سالگرد این عملیات خبرنگار دفاع‌پرس در تبریز گفت‌وگویی با «محسن ایران‌زاد» از رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا که در این عملیات حضور داشته، انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: عملیات رمضان در شرایطی انجام شد که ایران موفق به کسب چند پیروزی بزرگ متوالی در عملیات‌های قبلی شده بود؛ به‌خاطر دارید فضای کلی نیرو‌های ما در آستانه انجام این عملیات چگونه بود؟

من پیش از عملیات رمضان، در عملیات‌های قبلی از جمله «بیت‌المقدس» و «فتح‌المبین» حضور داشتم. عملیات رمضان چند ویژگی داشت؛ از جمله اینکه تقریباً برای اولین‌بار به‌طور کامل با ارتش ادغام شدیم. در عملیات‌های قبلی گرچه نیرو‌ها در کنار هم بودند؛ اما مستقل عمل می‌کردند.

در عملیات رمضان طبعاً هنوز تفاوت‌هایی بین ارتش و سپاه در نوع آموزش‌ها و تاکتیک‌ها و سلاح‌ها وجود داشت. از طرفی هم دشمن از حمله ما مطلع شده بود؛ هنگامی که ما به سمت هدف حرکت کردیم، دیدیم که دشمن با تمام تجهیزات و امکانات خود به استقبال‌مان آمده و به‌خاطر دارم که دشمن خیلی شدید ما را مورد فشار قرار داده بود و مجبور شدیم به مواضع اولیه برگردیم.

به‌نظرم چون عملیات رمضان اولین عملیات ما در داخل خاک عراق بود، شناخت زیادی از اوضاع نداشتیم. همچنین عراق هم از عملیات اطلاع داشت و برای همین خود را به خوبی آماده کرده بود.

شکست در عملیات «رمضان» موجب ناامیدی ما نشد/ صدام پس از آزادسازی خرمشهر اندیشه متجاوزانه در سر داشت

دفاع‌پرس: تیپ ۳۱ عاشورا چه شرایط و موقعیتی در عملیات رمضان داشت؟

ما در ایستگاه «حسینیه» بودیم؛ اما شب عملیات نیرو‌ها را جلوتر برده بودند و در «شلمچه» حد خط گرفته بودیم. به‌عبارتی پس از عملیات بیت‌المقدس گردان ما در شلمچه مستقر شده بود و وقتی شهید «مهدی باکری» ۱۵ یا ۱۶ روز قبل از عملیات رمضان آمد و فرماندهی تیپ را برعهده گرفت، گردان ما در شلمچه در خط مستقر بود. در عملیات رمضان هم نقطه رهایی ما همان شلمچه بود و از آن‌جا وارد عمل شدیم.

قبل از شهید مهدی باکری، «امین شریعتی» فرمانده تیپ ۳۱ عاشورا بود؛ اما چون نیروی قرارگاه بود، کم‌تر حضور می‌یافت. به‌هرحال این عملیات با فرماندهی شهید باکری انجام شد و اولین عملیات وی به‌عنوان فرمانده تیپ عاشورا بود. آقا مهدی در عملیات بیت‌المقدس از ناحیه کتف زخمی شده و وقتی آمد، هنوز جراحتش خوب نشده بود. همچنین باید اشاره کنم که در آن مقطع شهید «حمید باکری» نیز هنوز به تیپ نیامده بود.

دفاع‌پرس: شما در عملیات رمضان چه مسئولیتی داشتید؟

فرمانده گردان ما حاج «سیف‌الله لزومی» از اهالی مرند بود و من هم به‌عنوان بسیجی در گردان فعالیت می‌کردم.

دفاع‌پرس: گردان شما از چه مرحله‌ای وارد عمل شد؟

سه گروهان از گردان ما همان شب اول وارد عمل شد؛ اما کارمان زیاد طول نکشید و حوالی ساعت ۵ صبح مجبور به عقب‌نشینی شدیم. متأسفانه شهدای‌ ما هم در منطقه باقی ماندند و نتوانستیم آن‌ها را برگردانیم. یکی از دوستان ما به اسم آقای «موسوی» همان شب به شهادت رسید که نتوانستیم وی را به عقب برگردانیم و مفقودالأثر باقی ماند. برادر من شهید «رحیم ایران‌زاد» نیز همان شب زخمی شد و خودش تعریف می‌کرد که موقع برگشتن یک جیپ که احتمالاً متعلق به تیپ ۸ نجف بود، نزدیک بود او را زیر بگیرد که راننده متوجه شده بود و سوارش کرده و به عقب آورده بود.

شکست در عملیات «رمضان» موجب ناامیدی ما نشد/ صدام پس از آزادسازی خرمشهر اندیشه متجاوزانه در سر داشت

دفاع‌پرس: پس از شکست عملیات رمضان و تجربه یک ناکامی، روحیه رزمندگان چگونه بود؟ آیا نیرو‌ها دچار یأس و ناامیدی شدند؟

خیر؛ چون ما به عملیات‌های نظامی به‌صورت موردی نگاه نمی‌کردیم؛ بلکه در یک نگاه کلان انتظار آن را داشتیم که گاهی ممکن است خیلی راحت عبور کنیم، گاهی به سختی و همراه با مشکل عبور کنیم و چه‌بسا گاهی شکست هم بخوریم و مجبور شویم چند قدم به عقب برگردیم. در نتیجه ما به مسیر فکر می‌کردیم. برای همین شکست در عملیات رمضان اثر منفی چندانی نداشت. دیدگاه ما این بود که رژیم بعثی عراق متنبه نشده است.

تأکید حضرت امام خمینی (ره) بر این بود که جنگ ادامه پیدا کند؛ چراکه برخی تصورشان این بود که بعد از عملیات بیت‌المقدس و عقب راندن عراق، جنگ تمام شده است؛ درحالی که دیدگاه «صدام» نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر نکرده بود و هرچند حالت پدافندی به خود گرفته بود؛ ولی همچنان افکار و اندیشه متجاوزانه در سر داشت و هنوز حاضر به پذیرش حقیقت نبود. منظور اینکه چنین نبود همه یکسان این شکست را قبول کنند؛ ولی در هر صورت تحلیل ما این بود که صدام بدون دلیل و منطق به خاک ما تجاوز کرده است؛ پس باید تنبیه و متقاعد شود و ما هم به حق و حقوق‌مان برسیم. برای همین گرچه این شکست، تلخ بود؛ اما آن‌گونه نبود که از مسیرمان برگردیم و به‌طور کلی ناامید شویم و فکر کنیم که کارمان تمام است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها