به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، فیلمی منتشر شده است که در آن سرتیم خنثی سازی نیروی هوایی ارتش خاطرهای از گرای اطلاعاتی حجتالاسلام و المسلمین «اکبر هاشمی رفسنجانی» جانشین فرمانده کل قوا در یک سخنرانی و حقایق حوالی آن و علت اعدام ۷۰ تن از خلبانان نیروی هوایی عراق پرداه برداشت.
متن این فیلم به شرح زیر است:
«سرتیم خنثی سازی نیروی هوایی ارتش، پس از گذشت سالها از گرای اطلاعاتی هاشمی رفسنجانی که دشمنان را بسیار شاد کرد، پرده برداشت و گفت: زمان جنگ هواپیماهای عراقی در خیابان خاوران در یک فرششویی بمب انداخته بودند و عمل نکرده بود. رفتیم و بمب را درآوردیم. همه چیز درست بود؛ اما عراقیها خرج کمکی یا همان ضامن را نزده بودند.
ما فرمی داشتیم که بعد از خنثی کردن بمب باید آن را پر میکردیم. روی فرم نوشته بود: چرا بمب عمل نکرده است؟ گاهی اوقات به واقع دلیلی پیدا نمیکردیم. اوایل جلوی آن را خط میکشیدیم و گاهی اوقات مینوشتیم: خدا خواسته است.
عمل نکردن این بمبها طبیعی نبود و ذهنم درگیر بود. در راه بازگشت به تهران بودیم و در فکر این مسائل بودم که نزد ستاری (فرمانده نیروی هوایی وقت) رفتم. به او گفتم: اتفاقی افتاده است که خیلی عجیب و غریب است. هشت عدد بمب بوده است، اما دو تا از آنها عمل کردهاند. من الآن شش ست فیوز دارم. تفسیر دقیق آن این است که این پینها را نکشیدهاند و روی آنها مانده است. قرار بود قضیه بین ما بماند و تا یک مدت طولانی بمبها اینگونه بودند.
به دنبال پاسخ این قضیه رفتیم که این هواپیماها از کجا میآیند. فهمیدیم این هواپیماها از پایگاه «شعیبیه» عراق میآیند. به این نتیجه رسیدیم که یک گروه بزرگ در این پایگاه دارند تلاش میکنند که این بمبها عمل نکنند.
در فاصله ۳۰ تا ۴۰ روز این اتفاق در مناطق مختلف کشور به وقوع پیوست تا آنکه در یکی از سخنرانیهای رسمی یکی از مسئولان کشور «حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی» آمد و قضیه را اعلام کرد. گفت: اسلام آنقدر نفوذ کرده است که ما در پایگاههای هوایی عراق فلان میکنیم. کاری میکنیم که بمبهایشان عمل نمیکند.
از آن به بعد دیگر این قضیه «عمل نکردن بمبها» اتفاق نیفتاد و دیگر پین بمبها روی آنها نبود و سه _ چهار ماه بعد پالایشگاه اصفهان را بمباران کردند. بچههای ما هم یک «میراژ عراقی اف ۱» را زدند. دیدم خلبان آن هم با صندلی eject کرده بود. هواپیما از شعیبیه آمده بود. کنجکاو شدم آن خلبان عراقی را ببینم. به مترجم اصرار کردم که ماجرای بمبهای عمل نکرده را بپرسد.
خلبان گفت: «من نمیدانم چه شده است؛ اما چند وقت پیش به دستور صدام یک گروه خیلی بزرگی را به جرم خیانت و توطئه علیه صدام در پایگاه ما اعدام کردند. ظاهرا اینها گروهی در ارتش عراق بودند که دست به دست هم داده بودند و این کار را میکردند. به نظرم حدود ۷۰ نفر در آن ماجرا اعدام شدند.»
مدتی بعد ستاری را در پایگاه خودمان دیدم و پرسیدم: مگر قرار نبود آن موضوع بین خودمان بماند؟
ستاری گفت: من این موضوع را در شورای امنیت ملی مطرح کردم. آن وقت این خبر فوقسری را در یک سخنرانی جلوی همه مردم گفتند. با آن اعلام در این سخنرانی، همه لو رفتند و اعدام شدند و همه چیز تمام شد.
یکی از سادهترین حدسها این بود که افراد آن گروه این پینهای ضامن را از جایی میآوردند یا اضافه داشتند. همان پینهای اضافی را تحویل واحد عملیات میدادند. این یعنی ما تحویل دادیم؛ اما در مسلح کردن بمب استفاده نمیکردند. آدمهایی بودند که دلشان نمیخواست بجنگند. واقعا خیلی وقتها عراقیها نمیجنگیدند.»
انتهای پیام/ 118