به گزارش فضای مجازی دفاع پرس:
اغتشاشات عمال اجانب هنگام تحقق جمهوری اسلامی به منظور انحراف اذهان عمومی
بسم الله الرحمن الرحیم
من می خواستم اظهار تأسف کنم از اوضاعی که پیش آوردند و همیشه این اوضاع، اینطور خرابکاری ها قبل از یک کاری که بنا بود انجام بگیرد، انجام می دهند. وقتی که رفراندم می خواست بشود،یک شلوغی هائی ایجاد می کردند. آنجا که شکست خوردند بعد در هر مورد اینها با شکست مواجه می شدند و حالا هم که بناست این مجلس محترم تحقق پیدا کند، این خرابکاری ها را پیش آوردند برای اینکه اذهان را متوجه کنند به جای دیگر و شاید به خیال خودشان نتوانند آقایان به کار خودشان ادامه بدهند، بعد هم که این کار درست شد، بعد که بخواهیم مجلس شورای ملی درست بشود و رئیس جمهور، باز هم منتظر هستیم که این مسائل پیش بیاید، لکن ملت راه خودش را پیدا کرده است و ملت و دولت و همه قشرها به این راه ادامه دهند، چه این شلوغ کاری ها را اینها بکنند و چه نکنند و سرکوبی اینها هم خیلی دشوار نیست، ما می خواهیم حتی الامکان با ملایمت با اینها رفتار بکنیم، خونریزی نشود. در هر صورت ما منتظر این هستیم که این خرابکاری ها به دست این خرابکارها و به دست این اجانب که اینها را آلت قرار دادند بشود. اینها برای مقاصد خودشان با این اسماء مختلف، مثل حزب دمکرات،دمکرات کذا، حزب فدائیان خلق و اینطور الفاظ بی معنا به این کارهای خلاف انسانی ادامه دارند می دهند، با قلم گاهی، با عمل گاهی، و این همانطور که من پریروز عرض کردم این گناهش گردن ماست، انقلاب نباید اینطور باشد، ما می خواستیم که آقایان خواستند که بعد از انقلاب هم خیلی با ملایمت رفتار کنند، آزاد کردند، مرزها را باز گذاشتند، آزاد کردند همه را، قلم ها را آزاد کردند، گفتارها را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، به خیال اینکه اینها یک مردمی هستند که لااقل اگر مسلمان نیستند، آدم هستند، برای یک مملکتی که برای خود آنها ملت زحمت کشیده است، لااقل آنقدر ادراک دارند که اگر دوباره اوضاع برگردد، برای همه بد است لکن معلوم شد خیر، قضیه این حرف ها نیست و اینها عمال خارجی ها هستند، حالا یا عمال آمریکا هستند یا عمال جاهای دیگر هستند، حالا برای ملت ماهیت اینها ،ماهیت این نویسنده ها، ماهیت این احزاب، ماهیت این الفاظ فریبنده بی معنا برای ملت حالا روشن شد.
صحیفه نور جلد 8 صفحه 242
اسلام اجازه نمی دهد که ما آزاد بگذاریم هر کس هر توطئه ای خواهد بکند
اگر ما الان دیگر انقلابی رفتار کنیم، نمی توانند بگویند که شما آزادی ندادید.ما آزادی دادیم، سوء استفاده شد و آزادی نخواهیم دیگر داد. آزادی به آن معنا که اینها بخواهند خرابکاری بکنند،این آزادی نخواهد داده شد. آزادی در حدودی که قوانین اقتضاء کند، در حدودی که اسلام به ما اجازه می دهد، اسلام اجازه نمی دهد که ما آزاد بگذاریم که هر کس هر غلطی بخواهد بکند، هر توطئه ای می خواهد بکند، هر کاری می خواهد بکند که بکشد به خاک و خون. ما باید از دولت و از وزیر کشور هم باید گلایه کنیم که در آن روزی که اینها سیصد نفر را (آنطور که گفتند) زخمی کردند، از طرف دولت جز اظهار تاسف، ما چیزی ندیدیم،از رادیو هم ندیدیم چیزی. اگر بنا بود اینها با یک اظهار تاسفی، با یک مثلاً نصیحتی از کارهای خلاف خودشان دست بر می داشتند، حالا چند ماه است نصیحت شده است، توصیه شده است، التماس شده است، همه چیز با اینها رفتار شده است و اینها اهل این نیستند که با نصیحت دست از کار خودشان بردارند. باید با شدت با آنها عمل کرد و من شاید امروز و فردا بسیار از این احزاب را ممنوع اخطار و اعلام کنم و نگذاریم هیچ نوشته ای از اینها در هیچ جا و هیچ اثری از اینها در هیچ جای مملکت نگذاریم که خروج کند، تمام نوشته هایشان را از بین می بریم برای اینکه وقتی ملت فهمید که اینها خرابکارند،اینها اشخاصی نیستند که بشود با آنها با ملایمت رفتار کرد. حزب دمکرات کردستان یک جمعیت خرابکار هستند، یک جمعیت فاسد هستند، یک جمعیت مفسد هستند، اینها را ما نمی توانیم بگذاریم که همین طور هر کاری که دلشان می خواهد بکنند، حالا هم اعتراض کرده اند که خود شماها دارید این کارها را می کنید. نظیر آنها که در پریروز و در چند روز پیش، آن خرابکاری را کردند و بعد گفتند که خود مردم این کارها را کردند. خودشان ایجاد غائله می کنند، بعد گردن اینها می گذارند. حالا هم در روزنامه دیدم که آنجا عزالدین حسینی فاسد و همین طور قاسملوی فاسد (که نیست لابد اینجا) اینها می گویند خود پاسدارها که آمدند، اینها مردم را چه کردند، در صورتی که سر پاسدارها را بریدند، سر مردم را بریدند، بچه ها را چه کردند. یک همچو مردمی هستند اینها،با اینها نمی شود با آشتی و مصالحه و با این چیزها با اینها نمی شود رفتار کرد،با اینها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار می کنیم انشاءالله.
سوء استفاده جنایتکاران مدعی خلق از نعمت آزادی
البته حتی الامکان، حالا ما هم دلمان می خواهد که کسانی که قلم دارند، کسانی که - عرض می کنم که به خیال خودشان روشنفکر هستند، کسانی که جبهه ها تشکیل دادند، آنها باز ما میل داریم که با ملایمت با آنها رفتار کنیم لکن باید دست از کار خودشان بردارند. مسیر ملت معلوم است، یک چیزی نیست که مجهول باشد. همه کسانی که بر اوضاع ایران مطلع هستند، همه میدانند که این ملت چه خواهد، بر کسی پوشیده نیست، به خارجی ها، به داخلی ها، به احزاب، به همه پوشیده نیست که این ملت آنی را که می خواهد، جمهوری اسلامی است. اسلام را می خواهد این ملت. چند نفر آدم فاسد بیایند بگویند که نخیر، اسلام نه، همان جمهوری بخواهند و چند نفر آدم به یک ملت تحمیل کنند و بعد بگویند که ما آزاد نیستیم. آزادی این است که شمائی که در اقلیت هستید (نه آن اقلیتی که حزب ها بعضی شان اقلند و بعضی اکثرند) ، آن اقلیتی که شما همه گروه ها را با هم جمع کردید، همه کارها را انجام دادید و همه خرابکاری ها را هم کردید و از صد، یک و نیم فوقش دو، همه رویهمرفته دو،مخالف با قضیه بود. یک همچو رفراندمی در دنیا سابقه نداشته که اینطور رفراندم باشد، یک چنین رفراندم آزادی که همه مردم را آزاد گذاشتند و با آزادی مردم رأی دادند، ولی بعضی ها هم جلو گرفتند ،بعضی از همین شیاطین جلو گرفتند. اینها نمی خواهند که این مملکت به حال خودش باقی بماند و این مملکت و این نهضت پیش برود،اینها منظورشان این است که نگذارند پیش برود، والا خرمن سوزی و کارخانه ها را از کار بازداشتن و مردم را از رأی دادن باز داشتن و در وقتی که مردم مجلس خبرگان را می خواهند تهیه کنند، این بساط را درست کردن و وقت رأی گرفتن آنطور و وقت تشکیل اینطور (بعدها هم که خواهد شد) اینها مسیر ملت است ؟! شمائی که می گوئید ما برای ملت و برای توده ها و برای خلق داریم کار می کنیم، اینها مسیر ملت است؟! به نفع خلق است سوزاندن حاصل رنج یک جمعیت، یک سال حاصل رنجشان را شما با یک کبریت آتش می زنید، این مسیر ملت است؟! این به نفع توده ها و خلق است؟! می خواهند توده ها و خلق رأی بدهند جلو می گیرید این به نفع خلق است؟! به نفع توده هاست؟! که شما ادعا کنید ما به نفع توده ها هستیم، به نفع خلق هستیم و این عمامه و نعلین است که بر خلاف است. این عمامه و نعلین چه می کنند، این عمامه و نعلین حالا پنج ماه است که به شما مهلت داده در صورتی که همه قدرت دستش بوده است، قدرت در همه جا دست عمامه و نعلین بوده، چه کرده اینها؟ شما جز خرابکاری کرده اید؟ بله ،اشکال به عمامه و نعلین است که به شما مهلت دادند، این اشکال وارد است. اگر بنا بود که از اول مثل سایر انقلاباتی که در دنیا واقع می شود، انقلاباتی که واقع می شود، پشت سر هر انقلاب یک چند هزار از این فاسدها را در مراکز عام دار می زنند و آتش می زنند، تمام می شود قضیه، نمی گذارند که یک روزنامه ای چیز بشود الا آن روزنامه ای که خودشان می خواهند.
صحیفه نور جلد 8 صفحه 244
الان انقلاب اکتبر که اینقدر وقت از آن گذشته، باز روزنامه ای مردم ندارند، باز حزبی در کار نیست، یک حزب بیشتر نیست. اینها دارند برای آنها سینه می زنند.اگر در اینجا از یک حزب فاسد جلو بگیرند می گویند شد یک حزبی، شد رستاخیز. ما می خواهیم رستاخیز بشود، ما یک حزب را، یا چند حزب را که صحیح عمل می کنند می گذاریم عمل بکنند و باقی همه را ممنوع اعلام می کنیم و همه نوشته جاتی که اینها کرده اند و بر خلاف مسیر اسلام و مسیر مسلمین است، ما همه اینها را از بین خواهیم برد. ما بعد از اینکه فهماندیم به اینها که شماها دیکتاتور هستید، ما آزادیخواه بودیم و شما نگذاشتید، ما آزادی دادیم و شما نگذاشتید این آزادی باقی بماند، حالا که اینطور شد ما انقلابی با شما رفتار می کنیم، هر چه می خواهند روزنامه های خارج بنویسند، هر چه می خواهند توابع صهیونیست ها و امثال اینها هر چه دلشان می خواهد فریاد بزنند. اینها هم اگر چنانچه هر چه دلشان می خواهد توی خانه هایشان بروند فریاد بزنند لکن بیرون دیگر نمی توانند،اینها باید منزوی بشوند.
صحیفه نور جلد 8 صفحه 245
ما شرعاً موظفیم به حفظ مصالح اسلام و مسلمین
بعد از این هم ما گرفتاری داریم، فردا قضیه رئیس جمهور است، همین بساط و همین خونریزی و اینها در قضیه مجلس شورا بدتر از این خواهد شد، دیگر خیلی بدتر از این خواهد شد. ما باید جلوی مفاسد را بگیریم، ما موظفیم از طرف اسلام که مصالح مسلمین را حفظ کنیم، همه موظفیم، همه ما موظفیم که مصالح اسلام را حفظ کنیم و این طوایف دارند مصالح اسلام را از بین می برند. بنابراین در کمال تاسف ما دیگر نمی توانیم آن آزادی که قبلاً دادیم، بدهیم و نمی توانیم بگذاریم این احزاب به کار خودشان و به فسادهائی که داشتند می کردند و می کنند ادامه بدهند. مردیکه سرمایه داری که چه است (که حالا من نمی خواهم اسم کثیفش را ببرم) یک مردیکه سرمایه داری، همه این غائله ها را ایجاد کرد در آن چند روز پیش از این و بعد هم حالا فرار کرد، ما نمی توانیم مهلت بدهیم، شرعاً جایز نیست برای ما دیگر مهلت. تا آنجائی که ما توانستیم و خطا هم کردیم و من تصدیق می کنم که خطا کردیم، هم ما خطا کردیم، هم دولت خطا کرد، هم شورای انقلاب خطا کرد، همه ما خطا کردیم. ما خیال می کردیم که ما با انسان سر و کار داریم، پس با انسانیت رفتار می کنیم، معلوم شد که نه، ما با انسان سر و کار نداریم، ما با حیوانات درنده سر و کار داریم. نمی شود با حیوانات درنده،ما ملایمت بکنیم و نمی کنیم دیگر ملایمت و من امیدوارم که این فریادهای اینها و این دست و پا زدن های اینها، این شایعه پخش کردن اینها، حالا هم باز شایعه پخش کرده اند که 28 مرداد شاه می آید، بسیار خوب بیاید، ما از خدا می خواهیم که شاه بیاید آنجا، این شایعه ها چیزی نمی شود.
طرح مسائل غیر اسلامی بر خلاف حدود وکالت است
و من امیدوارم که بدون اینکه یک ذره آقایانی که انشاءالله با سلامت (و می دانم دیگر گفتن من زیادی است لکن برای اینکه گفته بشود باز هم) بدون یک ذره ملاحظه از غرب، از شرق، از نمی دانم حزب کذا، حزب دمکرات، از چه و چه بدون یک ذره ملاحظه، باید این قانون اساسی ما مطابق با شرع، در چهار چوب شرع. اگر یکی یکی از وکلا یا همه وکلا بخواهند دست از این چهارچوب خارج بشود، اصلاً وکیل نیستند برای ما. شما آقایان وکیل هستید که زن های مردم راهم طلاق بدهید؟ زن موکل تان را؟ نیستید. اگر طلاق بدهید، صحیح است؟ نه. از باب اینکه شما وکیل هستید برای رسیدگی به قانون جمهوری اسلامی. الان اگر چنانچه شما بخواهید، یا بعضی از شما بخواهند که اسم جمهوری اصلاً نباشد، بحث را ببرند روی رژیم سلطنتی، شما حق دارید رسیدگی بکنید؟ شما حق رسیدگی ندارید. برای اینکه جمهوری اسلامی را شما حق رسیدگی دارید. همانطوری که برای طلاق دادن زن مردم،شما و ما، هر کس که وکیل شده است برای طلاق دادن زن مردم وکالت ندارد، وکالتش محدود است. در مسائل غیر اسلامی، اگر یک مسأله غیر اسلامی در اینجا بیاید، طرحش مردود است. طرح مسأله غیر اسلامی بر خلاف وکالت شماست. مثل یک مباحثه ای می ماند که شما، یک مسأله علمی بحث بکنند، مانعی ندارد بحث بکنید،اما بر خلاف وکالت شما است. همانطور که طلاق دادن زن موکلین تان بر خلاف وکالت شماست. طرح کردن یک مسأله غیر اسلامی هر چه باشد، هر چه مترقی باشد، شما نمی توانید طرح بکنید. یک دسته دیگری درست کند، ملت خودش اختیار دارد یک دسته هم درست کند که در مسائل غیر اسلامی بحث بکند در چهار چوب مسائل اسلامی. البته مسائل اداری راجع به اداره امور، اینها مسائل دیگری هست. اما مطالبی که مربوط به اسلام است، اگر یکی بخواهد طرحی کند،بر خلاف او، بر خلاف مسیر ملت است و علاوه بر خلاف حدود وکالتش است، حد وکالت بیشتر از این نیست. اگر رأی هم بدهد، رأیش، اگر خدای نخواسته همه آقایان هم رأی بدهند به یک مسأله غیر اسلامی، بر خلاف وکالتشان است، مردم وکیلشان نکرده اند برای آن. وقتی بر خلاف وکالت شد، مثل طلاق دادن زن آنها می ماند.
صحیفه نور جلد 8 صفحه 246
بدون هراس از یاوه سرائی دشمنان اسلام به طی مسیر خویش ادامه می دهیم
ما از هیچ چیز باک نداریم، نه باک داریم که شرق ما را یکوقت اشخاص مثلاً غیر آزادی طلب یا دیکتاتور حساب بکند، نه باک از این داریم که غرب یک همچو چیزی بکند. البته منافعشان که در معرض خطر است، باید همه تهمت ها را به ما بزنند و ما همه تهمت ها را قبول می کنیم. هر چه آنها می گویند بسیار خوب، اما ما مسیر خودمان را طی می کنیم. ما جمهوری اسلامی را به آنطوری که دستور از خدای تبارک و تعالی داریم و به آنطوری که مصالح مملکت ما، ملت ما اقتضاء می کند، ما این مسیر را خواهیم رفت و آقایان هم همین مسیر را خواهند رفت و هر چه که بگوید هیچ مورد اعتماد و اعتنا نیست و باکی هم از این نیست که چه بگویند. البته بخواهید که همه مردم برای شما خوب بگویند، باید بروید توی خانه هایتان بنشینید و هیچ کس شما را نبیند. برای حضرت امیر هم هزاران چیز گفتند، برای پیغمبر اکرم گفتند، حالا هم دارند می گویند. ما باکی از این نداریم. غربی برای پیغمبر ما بدتر از این می گوید که برای شما و ماها می گوید. برای همه خلفای اسلام، برای همه آنها می گویند،برای اینکه الان در معرض خطر است کارشان. وقتی در معرض خطر شدند یعنی منافعشان در معرض خطر است. البته آنها باید بر علیه ما حرف بزنند لکن ما مسیر خودمان را طی می کنیم، تا آنجائی که بتوانیم مسیر خودمان را طی می کنیم و آقایان هم مسیر خودشان را طی می کنند بدون اینکه هیچ باکی از حرف های این ور و آن ور داشته باشیم. و جاهت ما نمی خواهیم برای خودمان درست بکنیم. نه شما خواهید وجیه المله بشوید با مردم، اگر کسی شما را می شناسد وجیه است، نمی خواهید حالا درست کنید، نمی خواهید در این مجلس وجاهت درست بکنید. شما این مجلس را می خواهید بروید و مطابق آنطوری که ملت شما را وکیل کرده است و مطابق آنکه اسلام شما را موظف کرده است،به آنطور عمل کنید و همین طور عمل خواهید کرد.
صحیفه نور جلد 8 صفحه 246
سفارش به وکلای مجلس در پیمودن مسیر ملت
و من سفارش می کنم به آنهائی که خدای نخواسته یک آرائی دارند بر خلاف مسیر ملت، من سفارش می کنم به آنها که طرحشان را و آرایشان را بگذارند برای یک وقت دیگری و یک وقت های دیگری این کارها را بکنند،حالا وقت این نیست که آرائی که خلاف مسیر ملت است اظهار بکنند و حیثیت خودشان را در بین ملت از بین ببرند. من میل ندارم حیثیت آقایان از بین برود در بین ملت. خلاف در این مجلس یک چیزهایی و یک حرف هائی زده بشود که بر خلاف مسیر ملت است،اینها وجاهت خودشان را در بین ملت می برند و خدای نخواسته بعدها برایشان خیلی نفع ندارد. همان مسیری که ملت داشتند، همین چیزی که اگر می خواهید مطابق به قول خودتان دموکراسی عمل بکنید، دموکراسی این است که آراء اکثریت و آنهم اینطور اکثریت معتبر است، اکثریت هر چه گفتند آرایشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد. شما ولی آن ها نیستید که بگوئید که این به ضرر شماست ما نمی خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید، ولی آنها نیستید. بر طبق، آنطوری که خود ملت مسیرش است، خواهش می کنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح بر خلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اول، لازم نیست، لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان است و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه بروید ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته، خلاف صلاحش است. خوب باشد، ملت می خواهد اینطور بکند، به من و شما چکار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد انجام بدهد. ملت رأی داده و رایی که داد، متبع است. در همه دنیا رأی اکثریت آن هم یک همچو اکثریتی، آن هم یک فریاد چند ماهه و چند ساله ملت، آن هم این مصیبت هائی که ملت ما در راه این مقصد کشیده اند انصاف نیست که حالا شما بیائید یک مطلب بگوئید که بر خلاف مسیر است ،یعنی انصاف نیست که نمی شود،پیش هم نمی رود، اگر چنانچه یک چیزی هم گفته بشود، پیش نمی رود برای اینکه اولاً مخالف با وضع وکالت شما هست و شما وکیل نیستید از طرف ملت برای هر چیزی و ثانیاً بر خلاف مصلحت مملکت است، بر خلاف مصلحت ملت است، بر خلاف مصلحت خود آقایان است.
اسلام مترقی ترین مکتب هاست
و من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که آقایان انشاءالله با سلامت و موفقیت این راه را طی بکنند و یک قانونی که مطابق با اسلام و مترقی و همه چیزش تمام باشد، و ما اسلام را مترقی ترین مکتب ها دانیم و هر مکتبی هر چه می خواهد بگوید، بگوید. ما اسلام را مکتب مترقی می دانیم و شما فرض کنید که مکتب مترقی نیست، ما این را می خواهیم. ما این را می خواهیم. مترقی اسمش را می گذارید، بگذارید، غیر مترقی هم اسمش را می گذارید، بگذارید، ما را وحشی هم بدانید، بدانید. ما این را می خواهیم. ملت ما هم این را می خواهند و من معذرت می خواهم از آقایان که در این هوای گرم تشریف آوردند. موید باشید.