به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، اندیشکده تبیین طی یادداشتی نوشت: سرانجام پس از کشمکشهای فراوان بر سر سفر پادشاه سعودی به آمریکا طی ماههای اخیر، این فرصت برای سلمان بن عبدالعزیز به وجود آمد تا برای اولین بار در کسوت پادشاه عربستان، مهمان متحدان آمریکایی خود باشد.
این سفر قرار بود در اردیبهشت ماه امسال، برای شرکت در نشست کمپ دیوید صورت پذیرد؛ اما از سوی رژیم سعودی به دلایلی از قبیل مشغولیت به جنگ یمن و وضعیت جسمانی نامساعد ملک سلمان به تعویق افتاد.
برخی از تحلیلگران بر این عقیده هستند که علت عدم حضور ملک سلمان در کمپ دیوید، اعلام نارضایتی حکومت وی به توافق در حال شکلگیری میان ایران و پنج بعلاوه یک بوده است. بههرحال با استقبال گرم دولت اوباما، دیدارهای دوجانبه میان طرفین با محوریت توافق هستهای ایران، جنگ یمن، بحران عراق و سوریه و قراردادهای نظامی و تسلیحاتی انجام پذیرفت.
پیامدهای داخلی و خارجی سفر سلمان
در این بین مسئلهای که توجه ما را به خود جلب میکند این است که تأثیرات و پیامدهای داخلی و خارجی این سفر برای رژیم سعودی چه میتواند باشد. آیا سفر سلمان میتواند تغییری در سیاستهای راهبردی عربستان در منطقه ایجاد کند. با وجود انتصابهای متهورانه پادشاه عربستان و اختلافات موجود در خاندان سعودی میان دو جناح سُدیری (خاندان ملک فهد و ملک سلمان) و شِمّری (خاندان ملک عبدالله) و همچنین قدرت و نفوذ آمریکا در شبهجزیره، آیا سفر اخیر، تأثیری بر رقابتهای داخلی خاندان سعودی دارد.
فهم دقیق و عمیق بحرانها و مسائلی که رژیم آل سعود در زمینه سیاست داخلی و خارجی با آنها درگیر است؛ و بررسی نقش و نفوذ آمریکا در سیاستهای عربستان میتواند بخشی از تحلیل ما از سفر ملک سلمان به واشنگتن باشد. در این فرصت به بررسی سه مسئله منطقهای در سیاست خارجی و همچنین بحرانی در سیاست داخلی عربستان میپردازیم:
1. قدرت ایران در منطقه
یکی از مهمترین مباحث مطرحشده در دیدار رهبران آمریکا و عربستان، مسئله هستهای ایران و قدرت روزافزون این کشور در منطقه غرب آسیا است. رژیم سعودی که طی دهههای اخیر همواره سیاست خصمانهای نسبت به ایران گرفته است؛ با حصول توافق میان ایران و 5+1، نگرانیهایش دوچندان شده است.
عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان دراینباره میگوید، امیدوار است که توافق هستهای ایران نقطه عطفی باشد تا ایران بهعنوان همسایهای مسئول عمل کند و از حمایت تروریسم و دامن زدن به اختلافات فرقهای دست بردارد.
ولیکن سابقهی منفی و تاریک آل سعود در حمایت از تروریسم و آتش افکنی در منطقه به حدی روشن شده است که تحلیلگران غربی نیز لب به اعتراض گشودهاند. توماس فریدمن، تحلیلگر نیویورکتایمز معتقد است، مهمترین حامی اسلام رادیکال و افراطی در منطقه عربستان سعودی است؛ که با میلیاردها دلار سرمایهگذاری و از طریق حمایت و آموزش گروههای تروریستی از قبیل داعش، القاعده و جبهۀ النصرۀ به دنبال ترویج تفکر سلفی و وهابی در غرب آسیا است.
اقدامات عجولانه محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان در تجاوز به یمن و روابط دوستانهای که به سبب دیدارهای مکرر با سیاستمداران آمریکایی ایجاد کرده است، نشاندهنده عزم جدی وی برای کسب مقام پادشاهی است.
دولت اوباما پس از توافق هستهای ایران، راهبردی دو سر برد برای پیشبرد اهداف خود در منطقه پی گرفته است. سفر سلمان به آمریکا نشان میدهد، کاخ سفید حمایتش از متحد منطقهای خود را افزایش داده است تا از یکسو با جلب حمایت آنها در مسئلهی هستهای ایران و همسویی با دولت اوباما، از فشار مخالفان توافق در کنگره و جمهوریخواهان بکاهد و از سویی دیگر موازنهی لازم را میان ایران و عربستان ایجاد کند، تا آمریکا بتواند نفوذ خود را در منطقه حفظ نماید.
2. گرفتاری عربستان در جنگ یمن
جنگ یمن بحرانی است که سیاستمداران سعودی با دست خود ایجاد کردهاند. این تهاجم که از شش ماه پیش تاکنون ادامه دارد، به مرحلهای رسیده است که رژیم آل سعود بهتنهایی، نه قدرت آن را دارد که حملهی زمینی به تمام خاک یمن انجام دهد؛ و نه میتواند جنگ را در همین مرحله به پایان ببرد، زیرا عربستان تاکنون به اهدافش از حمله به یمن دست پیدا نکرده است و هزینههای مادی و حقوقی جنگ نیز بهطور فزایندهای در حال افزایش است.
آمریکا هم با وجود اینکه در ظاهر از اقدامات عربستان حمایت میکند؛ اما در حقیقت از اوضاع نابسامان یمن و آینده این جنگ نگران است. لذا اوباما در دیدار خود با سلمان هم با تأکید بر بازگرداندن دولتی کارآمد بر سر قدرت از تجاوز سعودیها حمایت کرد و هم دربارهی رسیدگی به وضعیت انسانی در یمن به آنها تذکری داد.
3. حمایت مالی از تروریستهای سوریه و عراق
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، عربستان تاکنون میلیاردها دلار صرف ایجاد، سازماندهی و آموزش گروههای تروریستی در سوریه و عراق کرده است و بهزعم خود در پی کاهش نفوذ ایران در منطقه و مقابله با آن است.
طبق اسناد منتشرشده در ویکیلیکس، حمایت مالی عربستان از تروریسم، مناقشاتی را میان دولت آمریکا و عربستان ایجاد کرده است. تأمینکنندگان مالی در عربستان، منبع قابلتوجهی از بودجه گروههای تروریستی سنی در جهان را تأمین میکنند.
با توجه به درگیری سعودیها در جنگ فرسایشی یمن و کاهش بیسابقه قیمت نفت در جهان، رژیم آل سعود توان تأمین مالی تروریستهای موجود در عراق و سوریه را برای طولانیمدت ندارد. آمریکا و عربستان هر دو موافق سقوط حکومت بشار اسد و گروه حامیان ایران در سوریه هستند؛ اما حمایت عربستان از گروههای افراطی مانند جیش الاسلام، در رویکرد دو کشور به مسئله سوریه شکاف ایجاد کرده است.
سعودیها معتقدند که دولت اوباما در برابر حکومت اسد کوتاهی میکند و آمریکا میبایست اقدامی مستقیم در سوریه انجام دهد. اما سیاستمداران آمریکایی توجهی به این درخواستها ندارند و بیشتر به دنبال تحریک ایدئولوژیک عربستان برای اختلاف پراکنی در منطقه هستند.
با وجود اینکه رژیمهای دستنشانده آمریکا در غرب آسیا تضعیف شدهاند و درگیر مسائل داخلی خود هستند؛ اما سعودیها هنوز عاملی برای اختلافافکنی میان شیعه و سنی هستند. سران وهابیون و رسانههای در اختیار آنها با پی گرفتن سیاستهای صهیونیستی، آمریکایی و تزریق اخبار و اطلاعات کذب در منطقه به دنبال ایجاد و تشدید موج ایران هراسی هستند. زیرا با این تفکر میتوانند از ایران یک تهدید بسازند و علاوه بر فروش سلاحهای اربابان خود به کشورهای سنی منطقه، آتش فتنه و اختلاف را نیز شعلهور سازند.
رقابت فزاینده خاندان سعودی
آل سعود دارای خاندانهای مختلف و متخاصمی است که هر کدام از آنها به دنبال جلب حمایت داخلی و خارجی و رسیدن به قدرت هستند. از خاندانهای درگیر در این طایفه میتوان به سُدیریها و شِمّریها و آل فیصل اشاره نمود.
پس از به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز، شاهد به روی کار آمدن پیاپی شاهزادگان سدیری هستیم. ملک سلمان، مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد خود را که غیر سدیری بود برکنار کرد و محمد بن نایف، برادرزاده خود را جایگزین او و محمد بن سلمان، فرزند خود را جانشین ولیعهد نمود.
با وجود چنین شرایطی علاوه بر رقابت موجود میان خاندانهای مختلف سعودی، شاهد رقابت شدید میان محمد بن نایف و محمد بن سلمان که از یک طایفه هستند نیز خواهیم بود.
روزنامه لبنانی السفیر از قول مجتهد، افشاگر و فعال توئیتری نوشت: «مجتهد معتقد است محمد بن سلمان با توجه به اختیاراتی که به سبب بیماری پدرش به دست آورده است، اگر بخواهد میتواند هرکسی را که بخواهد عزل کند. مجتهد با قطعیت میگوید، درگیری میان محمد بن نایف و محمد بن سلمان اجتنابناپذیر است.»
اقدامات عجولانه محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان در تجاوز به یمن و روابط دوستانهای که به سبب دیدارهای مکرر با سیاستمداران آمریکایی ایجاد کرده است، نشاندهنده عزم جدی وی برای کسب مقام پادشاهی است.
در سوی دیگر محمد بن نایف که تجربه بیشتری نسبت به جانشین خود دارد، مخالف حمله زمینی به یمن است، اما وی نقش مهمی در اقناع آمریکا برای حمله هوایی به یمن داشته است و میتوان او را رهبر مورد علاقه واشنگتن به حساب آورد. در مجموع، سفر سلمان به آمریکا سبب افزایش رقابتها و مواجهات سیاسی آل سعود بر سر قدرت شده است و رهبران جوان و بیتجربه سعودی برای ترفیع و تثبیت مقام خود دست به هر اقدامی، از رشوهدهی به غربیها گرفته تا ایجاد جنگ و ناامنی میزنند.
سفر اخیر ملک سلمان به آمریکا تأثیرات سطحی در حمایت از رژیم آل سعود دارد، ولیکن کاخ سفید با آگاهی کامل از اوضاع وخیم عربستان به دنبال استفاده ابزاری از مواضع سعودیها در سیاست داخلی خود است که البته این همراهی شاهزادگان، منفعتهایی هم برای آنها دارد.
سفر ملک سلمان، مفید برای آمریکا، بیثمر برای عربستان
شاهزادگان سعودی علاوه بر اختلافاتی که در داخل دارند که گاهی مانند حادثه اخیر مسجدالحرام موجب بیتوجهی به حجاج و ریخته شدن خون مسلمانان بیگناه میشود؛ مواجههی دشواری نیز در منطقه با ایران و روسیه دارند.
حال باید دید حامی اصلی عربستان، یعنی ایالاتمتحده چه تاکتیکی برای جلوگیری از غرق شدن متحد خود در گرداب بحرانهای گرفتارشده به کار میگیرد.
سفر اخیر ملک سلمان به آمریکا تأثیراتی سطحی در حمایت از رژیم آل سعود دارد، ولیکن کاخ سفید با آگاهی کامل از اوضاع وخیم عربستان به دنبال استفاده ابزاری از مواضع سعودیها در سیاست داخلی خود است که البته این همراهی شاهزادگان، منفعتهایی هم برای آنها دارد.
با توجه به توافق هستهای ایران و احتمال برهم خوردن موازنهی قوا در منطقه غرب آسیا، آمریکا بهناچار در حال احیای پیکر نیمهجان متحد خود است، تا شاید بتواند مانند گذشته کنترل اوضاع را در منطقه در اختیار گیرد.
جنگ یمن در حال فرسایشی شدن به نفع نیروهای مردمی این کشور است. با وجود اینکه کشتار و خرابیهای ناشی از بمباران شهرها بسیار دردناک است، اما درواقع ارتش کلاسیک عربستان و نیروهای اجارهای ائتلاف توان حضور بلندمدت در جنگ را ندارند؛ لذا سعودیها با حمایت آمریکا از این پس تمام توان خود را برای پایان آبرومند جنگ یمن به کار خواهند گرفت، چه از طریق مذاکره سیاسی و چه از طریق جنگ تبلیغاتی.
بنابراین انقلابیون یمنی علاوه بر اینکه میبایست آمادگی نظامی خود را حفظ و تقویت کنند؛ باید راهبردهای مناسبی برای مواجهه با این شرایط پیشبینی کنند.
آمریکا و عربستان، هر کدام به نوعی به دنبال بهرهبرداری از سفر ملک سلمان هستند. دولت اوباما با همسو کردن سعودیها در مورد توافق هستهای ایران و ترویج ایران هراسی برای فروش تسلیحات به کشورهای عرب منطقه از این سفر بهره میبرد و عربستان نیز در زمینه سیاست خارجی، قولها و تضمینهایی دربارهی مسائل سوریه، عراق و یمن از ایالاتمتحده گرفته است. در زمینهی سیاست داخلی نیز با افزایش رقابتهای خاندانی بر سر قدرت، شاهزادگان سعودی بیشازپیش دست به دامان آمریکا خواهند شد.
انتهای پیام/