به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «محمد خاکدامن» در دوم مرداد ۱۳۳۸، در روستای وشنوه از توابع استان قم در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت در برابر تعرض رژیم بعث عراق به میهن عزیزمان در دوم فروردین ۱۳۶۱، در عملیات ظفرمندانه فتح المبین در منطقه شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وصیت‌نامه شهید محمد خاکدامن
«بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
مپندارید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و در نزد خداى خویش روزى می‌خورند؛ و اینک ما می‌گوییم حسین جان اگر در آن فضاى گرم و خونین کسى به فریادت نرسید و نداى تو را لبیک نگفت ما پیروانت، ما عاشقان راهت در فضاى گرم و خونین ایران‌زمین دست مردانگى مشت کرده و فریادزنان، نداى غریبى تو را لبیک می‌گوییم.
اى حسین جان لبیک، اى ندای قرآن خدا لبیک، اى پیروان حسین شهید لبیک، اى پیروان شهداى کربلا لبیک و بالاخره اى مهدى صاحب‌الزمان لبیک، اى وارث حسین، اى قلب امت مسلمان ایران، یاور مستضعفین دنیا، اى خمینى بزرگ، اى پیشتاز اسلام، اى رهبر کبیر لبیک، اللهم لک لبیک، براى اسلام عزیزت لبیک و براى استحکام بخشیدن اسلام و قرآن کریمت لبیک، لبیک اللهم لک لبیک؛ و اینک شما اى منافقین خلق، اى حامیان دروغین خلق، اى حزب‌هاى کثیف کوموله، دموکرات، پیکار و بالاخره اى کوردلان و روباه‌صفتان، اى خوکان، اى انگل‌ها شما خیال نکنید که با فریب دادن چند جوان پسر و دختر، ساده‌لوح و خام می‌توانید با بمب‌گذارى و ترور نمودن شخصیت‌ها این امت را از راهى که انتخاب کرده که همانا راه انبیا و راه قرآن می‌باشد، باز دارید.ای دشمنان، خیلى کور خوانده‌اید و خیلى احمق هستید که نمی‌دانید این انقلاب متکى به شخص نیست. به قول رهبر عزیزم امام خمینى هر روزى که پرچم اسلام از دست پرچم‌دارى به زمین افتد فورا آن پرچم را کس دیگر رهبرى می‌کند تا به هدف برساند و شما نمی‌توانید در مقابل این سیل خروشان مردم شنا کنید مگر این که به تعداد همه افراد ایران بمب درست کنید که این خیلى محال است و شما خیلى کوچک هستید.
من از تمام مردم ایران آنان که می‌خواهند راه مستقیم که راه شهداست را ادامه بدهند، تقاضا دارم که لحظه‌اى غافل نباشند و مجال جنبیدن به این منافقین و از خدا بى‌خبران ندهند و با آنان به شدت هرچه بیشتر مقابله کنند که خداوند می‌فرماید: «اشداء على الکفار رحماء بینهم». با کفار با شدت رفتار کنید و در بین خود صلح و صفا داشته باشید که خداوند وعده پیروزى داده است.
اینجانب محمد خاکدامن صادره از قم فرزند حسین وصیت می‌کنم چنانچه لیاقت شهادت و کشته‌شدن در راه خدا را پیدا کردم مرا در شیخان نزدیک قبر سه یار با وفایم «دوستان عزیزم» به خاک بسپارید. من که در زندگی‌ام نتوانستم وظیفه خود را که خدمت به اسلام است انجام دهم به جبهه می‌روم تا اگر لیاقت پیدا کردم در راه دفاع از اسلام و قرآن کریم کشته شوم و خون ناقابل خود را پاى درخت کهن اسلام بریزم.
شما اى پدر و مادر عزیزم، اى نور چشمان من، اى مادر عزیز که چقدر براى من زحمت کشیدى، چقدر خون دل خوردى تا فرزندت را بزرگ کردى تا به سن بلوغ برسد، اینک که اسلام و قرآن در خطر است، این جوانت براى دفاع از آن برخاسته و با تمام قدرت از آن دفاع می‌کند.
پدر جان، مادر جان من مى‌خواهم از شما تشکر و سپاسگزارى کنم که درباره من زحمت هاى فراوان کشیدید تا مرا به اینجا رساندید ولى چه می‌توان کرد که قلم را آن قدر قدرت نیست و زبانم آن قدر ناتوان است و من خیلى عاجزم و خیلى کوچکم و نمی‌توانم در برابر زحمت‌هاى شما تشکر کنم. فقط اجر شما را به خداى تبارک و تعالى مى‌گذارم که خیر دنیا و آخرت را نصیب شما کند، ان شاءالله.
فقط سفارش من این است که اگر می‌خواهید مرا رنج ندهید و عذاب نکنید براى من گریه نکنید حتى ناراحت هم نباشید. چرا که ما در راه خدا جهاد می‌کنیم و به راه خدا هم می‌رویم. خون ما از دیگر شهدا که رنگین‌تر نیست. امام حسین «ع» خونش را در راه اسلام داد ما که دیگر خونمان خیلى ناقابل است پس براى من ناراحت نباشید.
از برادران عزیزم و خواهران مهربانم و همه اقوام و خویشان گرامی‌ام و همه دوستان و آشنایان محترم تقاضا مى‌کنم براى من هیچ ناراحت نباشید و فقط اگر مى‌خواهید روح مرا شاد کنید؛ دعا کنید و از خداوند بزرگ بخواهید که مرا آمرزش کند و گناهان مرا ببخشد.
کلیه پول‌هاى مرا به حساب امام خمینى و جنگ‌زدگان و مستضعفین واریز نمایید. در پایان از کلیه اقوام و خویشان و دوستان می‌خواهم اگر از من ناراحتى دارند مرا به خوبى خودشان ببخشند.
والسلام، محمد خاکدامن
دوم مهرماه ۱۳۶۰»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱
