انهدام ۵۰ هواپیمای دشمن باابتکار شهید ستاری و مرحوم قدیان

در روزگاری که تحریف کنندگانِ تاریخ دفاع مقدس با روایت‌های نادرست تلاش می‌کنند که فراموشی و حق‌نشناسی را بر این سرزمین حاکم کنند، زنده نگه داشتن یاد و نام ایثارگران گام برداری در راستای جهاد تبیین و یک فریضه قطعی است.
کد خبر: ۵۴۲۱۵۹
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۶ - 28August 2022

در سوگ یاران سفر کرده؛ مرحوم امیر سرتیپ علی قدیان و مرحوم امیر سرتیپ دوم محمود خورندگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس- رضا جهان‌فر؛ مرداد برای ارتش جمهوری اسلامی ایران، یکی از پرخاطره‌ترین ماه‌های سال از وقوع رخداد‌هایی کم‌نظیر در تاریخ این سرزمین است.

عملیات مرصاد و حماسه عاشورایی سوباشی ماندگارترینِ این رخداد‌ها به شمار می‌رود. در روزگاری که تحریف کنندگانِ تاریخ دفاع مقدس با روایت‌های نادرست تلاش می‌کنند که فراموشی و حق‌نشناسی را بر این سرزمین حاکم کنند، زنده نگه داشتن یاد و نام ایثارگران گام برداری در راستای جهاد تبیین و یک فریضه قطعی است.

از جمله مواردی که نیاز به جهاد تبیین دارد، روایت‌های مربوط به دفاع مقدس است. دستیابی به «روایت صادقانه» و به دور از «تحریف» و «فراموشی» فریضه‌ای واجب و قطعی محسوب می‌شود. یکی از مراحل دستیابی به روایت صادقانه و دور از فراموشی، پرداختن به کنشگران و فعالان حوزه دفاع مقدس است. برخی از این کنشگران به رغم ایثار و اثرگذاری فراوان در دوران دفاع مقدس گرفتار غبار فراموشی راویان شدند.

این نوشتار به مناسبت درگذشت دو تن از اثرگذارترین فرماندهان و اندیشمندان نیروی هوایی و پدافند هوایی در دفاع مقدس به رشته تحریر درآمد. مرحوم امیر سرتیپ «علی قدیان» و مرحوم امیر سرتیپ دوم «محمود خورند» دو تن از یاران شهید سرلشکر «منصور ستاری» در دفاع مقدس و پس از آن بودند.

مرحوم امیر سرتیپ «علی قدیان»

علی قدیان پس از تحصیل در آموزشگاه نیروی زمینی و کسب درجه گروهبانی، موفق به اخذ دیپلم و ورود به دانشکده افسری نیروی زمینی شد با کسب رتبه ممتاز و دریافت جایزه ویژه ادامه خدمت در نیروی هوایی را برگزید.

برای ادامه آموزش تخصصی به آمریکا اعزام شد و دوره افسر فنی هاوک را سپری کرد. پس از بازگشت به ایران، به عنوان افسر فنی در معاونت آماد و پشتیبانی پدافند هوایی منتقل شد و خدمت در سِمَت‌های مختلف را در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تجربه کرد.

یکی از مسئولیت‌های وی، معاونت آماد و پشتیبانی پدافند هوایی بود. در عملیات والفجر ۸ ابتکارات وی منجر به افزایش چابکی و اثرگذاری پدافند هوایی شد. امیر سرتیپ خلبان محبی از پیشکسوتان نیروی هوایی در مصاحبه‌ای اظهار کرد که متحرک ساختن سکو‌های موشک هاوک از جمله ابتکارات نیروی هوایی بود که به همت شهید ستاری و طرح سرتیپ علی قدیان انجام شد و در عملیات والفجر ۸ بیش از ۵۰ هواپیمای دشمن منهدم شد (خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۳۹۳).

همراهی و هم‌افزایی مرحوم قدیان با شهید سرلشکر «منصور ستاری» و امیر سرتیپ «محمود یمینی» و امیر سرتیپ «براتعلی غلامی» منجر به افزایش توان رزم پدافند هوایی و نیروی هوایی شد. پس از پایان جنگ تحمیلی نیز به عنوان معاون بازرسی قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (ص) مشغول به خدمت شد.

پذیرش مسئولیت اداره چهارم ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، معاونت قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (ص)، مشاور عالی رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح و معاون آماد و پشتیبانی ستاد کل نیرو‌های مسلح از دیگر مسئولیت‌های ایشان به شمار می‌رود.

مرحوم قدیان علاوه بر کسب نشان فتح از دستان مبارک مقام معظم رهبری، مفتخر به دریافت نشان دانش نیز شد (جهان‌فر، ۱۳۹۲: ۱۲۰). یکی از گفت‌وگو‌های اینجانب با مرحوم قدیان مربوط به ابتکارات و تجربیات ایشان در عملیات والفجر ۸ بود که بخشی از آن در کتاب «دفاع معجزه‌آسا» منتشر شد. مرور این تجربیات به مناسبت درگذشت وی یادآوری فرایند دستیابی به دفاعی معجزه‌آسا در آن عملیات تلقی می‌شود.

«امیر قدیان» در خصوص تجربیات عملیات والفجر ۸ اظهار کرد: «برای بررسی نقش و عملکرد آماد و پشتیبانی پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸ ابتدا نیاز است که اشاره‌ای کوتاه به ساختار دفاع هوایی کشور پیش از انقلاب داشته باشیم. پیش از انقلاب اسلامی، پدافند هوایی مبتنی بر برتری هوایی در برابر دشمن معنا می‌یافت. استفاده وسیع از انواع هواپیما‌های جنگی و رهگیر نیز بر همین اساس تعریف می‌شد. ابزار برتری هوایی هم مهیا بود. انواع رادارها، پایگاه‌های شکاری ضربتی، انواع هواپیما‌های ره‌گیر، ضربتی، شکاری و...

پس از جنگ تحمیلی نقش دفاع هوایی تغییر کرد. دیگر قادر به تأمین برتری هوایی نبودیم. بر همین اساس پس از گذشت یک سال از جنگ مسئولین کشور به این نتیجه رسیدند که دیگر پدافند زمین‌ به هوا باید تقویت شود. تا مهر ۱۳۶۰ پدافند ما ثابت بود. به عنوان مثال در خصوص سامانه هاوک، پیش از انقلاب در دزفول (پنج سایت)، تهران (سه سایت)، خارک (یک سایت)، در بوشهر (چهار سایت) و... به عنوان سایت‌های ثابت ساخته شده بود.

در عملیات ثامن‌الائمه (ع) (۵ مهر ۱۳۶۰) نخستین گام برای متحرک کردن انواع سایت‌های پدافند هوایی برداشته شد. در این عملیات از ما خواسته شد که یک سایت هاوک برای پشتیبانی عملیات مستقر کنیم. در عملیات طریق‌القدس نیز یک سایت از سامانه هاوک را در اول جاده سوسنگرد مستقر کردیم. این سایت‌ها، علاوه بر سایت‌های هاوک مستقر در منطقه انجام وظیفه می‌کردند.

یک سایت تاکتیکی دیگر را در عملیات فتح‌المبین مستقر کردیم. این سایت را با نام سایت تبوک در ۱۷ کیلومتری آبادان مستقر کردیم. در ادامه و در عملیات بیت‌المقدس توانمندی ما برای جابه‌جایی‌ها بیشتر بود. دیگر انتظار مسئولان و رزمندگان این بود که سامانه هاوک در نزدیک‌ترین محل به رزمندگان حضور داشته باشد. پدافند هوایی متحرک از اینجا معنی می‌یابد. گرچه از لحاظ عملیاتی خیلی مشکل نداشتیم؛ اما برای پشتیبانی به مشکلات فراوانی برخوردیم.

حال که تجهیزات پدافند هوایی در فاصله صد‌ها کیلومتری از پایگاه اصلی مستقر می‌شدند، تأمین نیاز‌های سایت از قبیل قطعه، خوراک و غذا، آب و... مشکل بزرگی محسوب می‌شد. مسئولان پایگاه‌های نیروی هوایی هم می‌گفتند که ما فقط در محدوده پایگاه قادر به پشتیبانی هستیم. پدافند هوایی خود باید این مشکلات را حل می‌کرد.

تا سال ۱۳۶۳ محل متمرکز پشتیبانی آمادی پدافند معمولاً از پایگاه دزفول و گروه دزفول انجام می‌شد. در گسترش‌های مختلف به ویژه پس از عملیات خیبر مشخص شد که شیوه پشتیبانی از سایت‌ها باید تغییر کند. از آن پس واحد پشتیبانی کننده باید در پشت سر واحد عملیاتی مستقر می‌شد؛ لذا باید در هر عملیات نقطه آمادی مستقر می‌کردیم.

در عملیات بدر پدافند هوایی بدون کمک گرفتن از نیروی هوایی با استفاده از حدود ۱۰ کانکس وسایل زیست، البسه و... را در محل عملیات مهیا کرد. راه‌اندازی این نقطة آمادی تجربه خوبی برای ما بود.

در عملیات والفجر ۸ کار‌های قبلی ما ثمر داد. قرارگاه رعد دارای دو قرارگاه پشتیبانی بود، یکی در اهواز و دیگری رو به روی سایت تبوک (بین سربندر و آبادان بعد از سه راه شادگان) با نام قرارگاه پشتیبانی شاهد بود که این قرارگاه در محل بسیار مناسبی از نظر پشتیبانی عملیات‌های منطقه جنوب و خوزستان بود. قرارگاه شاهد تا پایان جنگ هم فعال بود.

قرارگاه رعد شامل دو بخش آفندی و پدافندی بود که بخش آفندی آن در امیدیه و بخش پدافندی آن در اهواز بود. مسئول بخش پدافندی، امیر یمینی بود. من و آقایان غلامی و مرآتی هم کار‌های عملیاتی را انجام می‌دادیم. در آن زمان بخش پدافندی قرارگاه رعد شامل قرارگاه مهندسی رزمی، قرارگاه آماد و پشتیبانی، قرارگاه ارتباط تاکتیکی و قرارگاه ترابری تاکتیکی بود.

من در آن زمان با درجه سرگردی رئیس دایره زمین به هوای معاونت لجستیک پدافند هوایی بودم و مسئولیت کل لجستیک پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸ را بر عهده داشتم. بعد از عملیات با دو درجه تشویقی و با درجه سرهنگی به عنوان معاون لجستیکی پدافند ادامه کار دادم.

حدود ۴۵ روز قبل از شروع عملیات به منطقه رفتیم و بر اساس تجربیات به دست آمده از عملیات‌های قبلی، برنامه‌ریزی لازم انجام شد. به عنوان مثال در عملیات‌های قبلی تجهیزات مربوط به سایت هاوک را به صورت بسته‌ بندی شده به گروه دزفول می‌بردیم. پس از انتقال به محل عملیات مشاهده می‌کردیم که بسیاری از قطعات موجود نیست؛ اما در عملیات والفجر ۸ محل مناسبی را در گروه اهواز برای این منظور اختصاص دادیم.

کلیه تجهیزات (از قبیل سامانه‌های اسکای‌گارد، اورلیکن، راپیر و...) را در همان محل گروه اهواز مستقر کرده و مورد آزمون قرار می‌دادیم. دقت می‌کردیم که تجهیزات مربوط به هر جنگ‌افزار دارای کمبود و کسری نباشد.

یکی از خصوصیات مهم عملیات والفجر ۸ این بود که در آن اطلاعات به درستی محفوظ می‌ماند و تنها تعداد محدودی از افراد از محل استقرار سایت‌ها اطلاع داشتند و دشمن از شکل‌گیری عملیات کاملاً بی‌خبر بود. وقتی قرار بود به منطقه عملیات برویم هیچ یک از ما با لباس نظامی وارد منطقه نمی‌شد و معمولاً با لباس شخصی و با ماشین‌هایی که خیلی هویت نظامی نداشتند که اغلب وانت لند‌کروزر بود وارد منطقه می‌شدیم.

در روز اول سایت کوثر ۱ را که مورد اصابت قرار گرفته بود، سازماندهی کردیم؛ سپس با یک خودروی آهو بیابان به سایت‌کوثر ۲ رفتم و آنجا هم عملیاتی شد. موضوعی که بنا به ضرورت اتفاق افتاد و راه‌گشا نیز شد، این بود که عملیات شروع شده بود و طبیعی بود که هواپیما‌های دشمن برای بمباران خواهند آمد.

با وجود اینکه PAR‌ها عملیاتی نشده بودند، شهید ستاری گفتند که من از رادار بندر امام به شما هدف می‌دهم و تو با «های‌پاور» برو در منطقه سرچ (جست‌وجو) کن و لاک (قفل راداری) کن.

جناب مصطفوی‌فر در سایت کوثر ۱ بود و گوشش به داپلر هواپیما‌ها حساس بود و خیلی خوب تشخیص می‌داد و به این طریق و با وجود هواپیما‌های رادار زن سوخو ۲۲ که موشک KH-۵۵ روی این هواپیما‌ها نصب شده بود، ما فقط حدود ۴۰ ثانیه فرصت لاک کردن (انجام قفل راداری بر روی هدف) را داشتیم.

ما در عملیات والفجر ۸ برای اولین بار از PAR استفاده نکردیم. بعد از آن هم در عملیات‌های مربوط به نیرو‌های سطحی که ما پوشش دفاع هوایی را تأمین می‌کردیم دیگر از PAR استفاده نکردیم. از دیدگاه من دو اتفاق مثبت که در این عملیات اتفاق افتاد این بود که:

۱- در بخش پشتیبانی و عملیات، تحرک را فوق‌العاده بالا بردیم؛

۲- عدم استفاده از رادار PAR

آنچه آمریکایی‌ها در بحث هاوک به ما آموزش داده بودند در سایت‌های ثابت بود، ولی خوشبختانه بنا به ضرورت در این عملیات‌ها آموختیم که چگونه تحرک را بالا ببریم و نمی‌دانستیم که پدافند در تحرک نمود پیدا می‌کند. ما در عملیات والفجر ۸ این کار را تجربه کردیم. این جنگ یک جنگ حیثیتی بود و تک تک افراد با تمام نیرو و هر کس هر آنچه در توان داشت برای پیشبرد اهداف به کار گرفت تا دشمن بعثی نتواند به هدف خود برسد. در آن زمان کسی به دنبال نام و شهرت نبود.

قبل از عملیات والفجر ۸ مهم‌ترین معضل ما رساندن آذوقه به سایت‌ها بود. ولی در عملیات والفجر ۸ جا‌به‌جایی‌ها معضلی بزرگ برای ما شد. اوایل جابه‌جایی‌ها هفتگی بود. ولی در والفجر ۸ هر چند روز یک‌بار و بعد‌ها به طور روزانه انجام می‌شد. کارکنان ما به آن چنان مهارتی دست یافتند که سایت هاوک را در عرض چند ساعت جا‌به‌جا می‌کردند. این موضوع نشان دهنده مهارت بالای کارکنان است.

یکی دیگر از مشکلاتی که در عملیات والفجر ۸ با آن مواجه بودیم، تأمین موشک برای سایت‌های هاوک بود. در طول سال‌های جنگ هیچ سایتی و در هیچ عملیاتی با کمبود موشک مواجه نشد، اما در والفجر ۸ با کمبود موشک مواجه شدیم. علت آن به دو دلیل بود:

اول اینکه شلیک‌های مکرر سایت‌های هاوک که در بسیاری از مواقع منجر به ساقط کردن هواگرد دشمن می‌شد و دوم از بین رفتن پل‌های ارتباطی بر روی اروند بود. چند روز پس از اجرای عملیات، عراق همه پل‌ها را نابود کرد تا پشتیبانی نیرو‌ها با خلل مواجه شود. پل‌هایی نظیر پل بقیه‌الله، پل ایستگاه ۱۲ و...

روش‌های مختلفی برای رساندن موشک نیز آزموده شد. استفاده از بالگرد شینوک برای هلی‌برد موشک هاوک نتیجه بخش نبود. البته برای تسریع در عمل، موشک‌ها را در سایت ماهشهر DECAN می‌کردیم؛ زیرا در محل سایت، لودر‌ها قادر به انجام فعالیت نبودند.

از قایق هم برای رساندن موشک استفاده شد؛ اما سرانجام پلی که توسط نیروی زمینی بر روی اروند نصب شد، منجر به رساندن موشک به آن سوی اروند و سایت کوثر ۳ شد.

مشکل دیگر عملیاتی نگه داشتن «های پاور»‌ها بود. آماده شدن و عملیاتی نگه داشتن لودر‌ها و لانچر‌های موشک نیز از دیگر مشکلات ما در بخش تعمیر و نگهداری بود. زمین منطقه عملیاتی والفجر ۸ گلی بود و زنجیر شنی بلدوزر‌ها در می‌آمد. روانه دستگاه‌ها نیز باید با دقت انجام می‌شد.

والفجر ۸ به ما آموخت که هیچ راهی جز پدافند هوایی متحرک و روشی نمانده است. پدافند ثابت، پدافند از قبل شکست خورده است. این تجربه هشت سال جنگ ما در حوزه پدافند هوایی است» (جهان‌فر، ۱۳۹۲: ۱۲۰ -۱۲۴)

مرحوم امیر سرتیپ دوم «محمود خورند»

در سال ۱۳۲۵ در اردبیل متولد شد. در سال ۱۳۴۲ در دانشکده افسری نیروی زمینی پذیرفته شد. پس از طی دوره‌های تخصصی رادار و با عنوان افسر کنترل شکاری وارد حوزه پدافند هوایی شد. تا سال ۱۳۵۵ در ایستگاه رادار تبریز مشغول به خدمت شد.

دوره‌های آموزشی تکمیلی رادار GPS-۱۱ را در آمریکا و تاکتیک‌های جنگ را در ویتنام پشت سر گذاشت. از جمله مسئولیت‌های وی تا سال ۱۳۶۱ می‌توان به فرماندهی رادار الحطب در کشور عمان، ریاست عملیات گروه پدافند هوایی جاسک و فرماندهی رادار مشرحات در اهواز را در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی گروه پدافند هوایی دزفول (در سال ۱۳۶۰ و با درجه سرگردی) اشاره کرد.

در سال ۱۳۶۱ دوره دافوس را طی کرد و سپس در سال ۱۳۶۲ با درجه سرهنگ دومی فرماندهی گروه پدافند هوایی بابلسر را برعهده گرفت. در سال ۱۳۶۳ و با درخواست شهید سرلشکر منصور ستاری که مسئولیت معاونت عملیات فرماندهی پدافند هوایی نیروی هوایی را بر عهده داشت، به ستاد پدافند هوایی منتقل شد و مسئولیت مدیریت عملیات معاونت عملیات فرماندهی پدافند هوایی را تا پایان جنگ تحمیلی عهده‌دار شد.

از جمله اقدامات ماندگار مرحوم خورند، مشارکت در تألیف مجموعه هشت جلدی اسناد عملکرد پدافند هوایی در هشت سال جنگ تحمیلی تحت عنوان «پدافند هوایی در گذرگاه هشت سال دفاع مقدس» به همراه تعدادی دیگر از پیشکسوتان پدافند هوایی نظیر آقایان سید کاووس هاشمی، علی بختیاری، محمد اسکندرلو، سعید پورمهر و... و با نظارت فرماندهان وقت پدافند هوایی نیروی هوایی ارتش امیر سرتیپ سید محمود یمینی و امیر سرتیپ براتعلی غلامی است. این مجموعه کتب به عنوان مهمترین کتب مرجع پدافند هوایی در دفاع مقدس شناخته می‌شود.

در نهایت نیز عهده‌دار مسئولیت جانشینی معاونت نیروی انسانی نهاجا شد. پس از بازنشستگی نیز به همراه تعدادی دیگر از پیشکسوتان پدافند هوایی نظیر امیر یمینی اقدام به نگارش تاریخ عملکرد پدافند هوایی نمود در این راستا کتب «پدافند هوایی نهاجا در هشت سال دفاع مقدس» را با همراهی سید محمود یمینی، سید محمد رفیع رضوی و... در مرکز مطالعات نهاجا تالیف و متشر کرد. (خرازیان، ایروانی، علیمردانی، ۱۳۹۸)

مرحوم خورند در مصاحبه‌ای اظهار کرده بود: «در دنیای امروز اگر جنگی صورت بگیرد اولین نیرویی که با دشمن برخورد می‌کند پدافند هوایی است، اگر در گذشته دشمن نیرو‌های زمینی را از چپ و راست محاصره و غافلگیر می‌کرد، امروز از طریق نیروی هوایی این کار را انجام می‌دهد...

لیبی ارتش منظمی داشت، ولی عده‌ای که سابقه نظامی‌گری هم نداشتند توانستند ارتش لیبی را شکست دهند و این به دلیل از بین رفتن دفاع هوایی ارتش لیبی و حملات هوایی علیه این ارتش بود. در زمان جنگ تحمیلی اگر پدافند هوایی نمی‌توانست درست عمل کند نیروی زمینی هم در اجرای عملیات‌ها و پیشروی‌ها ناموفق بود.

هر وقت نیروی زمینی بخواهد عملیاتی را اجرا کند نیازمند پشتیبانی نیروی هوایی و پدافند هوایی است و امروز هم اگر قرار باشد کسی به ما حمله کند پدافند هوایی در خط مقدم دفاع از کشور قرار دارد. کشور بدون نیروی نظامی معنا ندارد و بدون نیروی نظامی نمی‌توان از سرمایه‌ها و ثروت‌های ملی دفاع کرد و کسانی که اینگونه مطالب را مطرح می‌کنند، متوجه ضرورت وجود نیرو‌های مسلح نیستند.

در دوران جنگ به دلیل آنکه سیستم پدافند هوایی کشور آمریکایی بود و از لحاظ تامین قطعات در تحریم بودیم مشکلات بسیار زیادی داشتیم، اما در همان زمان توانستیم ۵۳ سایت ثابت پدافند هوایی را به سایت‌های متحرک تبدیل کنیم و در نقاط مختلف کشور به کار گیریم» (خبرگزاری تسنیم، ۱۳۹۵).

منابع:

-جهان‌فر، رضا (۱۳۹۲). دفاع معجزه آسا؛ بررسی نقش و عملکرد پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸. تهران: نشر آجا.

-خبرگزاری دفاع مقدس (۱۳۹۳). اقتدار ارتش ۲۵: خلبان پیشکسوت نیروی هوایی در گفتگو با خبرگزاری دفاع مقدس؛ ابتکار و خودکفایی مهمترین دستاورد‌های نیروی هوایی در دفاع مقدس بود. کد خبر ۱۶۴۲۸. ۲۹ فروردین ۱۳۹۳. به نشانی
https://defapress.ir/fa/news/۱۶۴۲۸

-خبرگزاری تسنیم (۱۳۹۵). مصاحبه با امیر خورند: کسانی که می‌گویند نیروی نظامی نمی‌خواهیم متوجه ضرورت وجود نیرو‌های مسلح نیستند. ۱۵ آبان ۱۳۹۵. به نشانی
https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۰۸/۱۵/۱۲۳۱۹۳۵

-خرازیان، پیمان، ایروانی، محمد رضا، علیمردانی، شهروز (۱۳۹۸). چه کتاب‌هایی درباره پدافند هوایی در دفاع مقدس نگاشته شده‌اند؟. خبرگزاری کتاب ایبنا. کد مطلب ۲۸۵۸۸۷. شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸. به نشانی
https://www.ibna.ir/fa/report/۲۸۵۸۸۷

-مهاجر، محمد (۱۳۸۸). زندگینامه امیر سرتیپ دوم محمود خورند. گروه پدافند هوایی بابلسر.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها