به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به مناسبت هفته دولت، گروه معارف اسلامی شبکه تهران برنامه «مرد پولادین» را برای بررسی شخصیت شهید «اسدالله لاجوردی» در مزار شهدای ۷۲ تن در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تولید کرد.
میهمانان این برنامه «زهره لاجوردی» دختر شهید لاجوردی، «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، «محمدحسن صادقیمقدم» عضو حقوقدان شورای نگهبان و «سید ایوب عبداللهی» معاون شهید لاجوردی بودند که هرکدام به زعم خود به بررسی بخشی از شخصیت شهید لاجوردی پرداختند.
پدرم هرگز از نقش تربیتی خود در خانواده غافل نشد
در بخش نخست «زهره لاجوردی» دختر شهید لاجوردی به بررسی ابعاد شخصیتی، تربیتی و نقش پدر خود در خانه و خانواده پرداخت. وی در این مورد اظهار داشت: وقتی زندگی وی را مرور میکنیم، میبینیم که با اینکه در مبارزات نقش فعالی داشت؛ اما هرگز از نقش تربیتی خود در خانواده غافل نشد و مقید بود که خانواده باید یک کانون گرمی باشد.
دختر شهید لاجوردی در مورد نقش خانواده از دید شهید لاجوردی ادامه داد: وی معتقد بود خانواده نقش بسیار مهمی دارد. اصول تربیتی که پدرم در خانواده پیاده میکرد و زمانی که برای هر کدام از اعضای خانواده میگذاشت، قابل توجه است و تأثیرات آن را به طور کامل مشاهده میکنیم.
وی افزود: شهید لاجوردی حدود یک دهه از عمر خود را در زندان ستمشاهی گذراند. آزاد میشد و دوباره زندانی میشد. از آنجا که مقید بود، هرگز کسی نبود که از ادامه دادن به مبارزه خسته یا پشیمان شود، همواره این مبارزه را ادامه میداد. زمانی که زندانی بود، دوران کودکی ما را شامل میشود؛ اما به دلیل برنامه ریزی که داشت و اهمیتی که برای ارتباط با فرزندان از هر شکل ممکن قائل بود، ما احساس نمیکردیم که پدرمان در کنارمان نیست.
لاجوردی در خصوص مبارزه طلبی و اقدام پدرش علیه منافقین اظهار داشت: پدرم دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. از همان جوانی زمانی که وارد مبارزه میشود و وقتی که در زندانهای ستم شاهی است و پس از آن، زمانی که از زندان آزاد میشود، مسئولیتهایی را در انقلاب برعهده میگیرد که هر کدام از آنها پر از فراز و نشیب است و با توجه به پیام مقام معظم رهبری که ویژگیهای خاصی را برای وی برشمردند، نشان دهنده این است که در تمام این مراحل به حمد الله موفق بود.
دختر شهید لاجوردی در مورد آشنایی پدرش با روحیات و افکار منافقین اظهار داشت: از آنجا که پدرم در زندان ستم شاهی با منافقین از نزدیک نشست و برخاست داشت، کاملاً به روحیات و افکار اینها آشنا بود و از وی یک فرد جریان شناس ساخته بود. چون جریانشناس بود و منافقین را میشناخت، زمانی که مبارزه مسلحانه را آغاز کردند و دست به اسلحه بردند و مردم کوچه و بازار را به شهادت میرسانند.
وی افزود: مهمترین عملیات تروریستی عصر حاضر در سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاد. در آن سال، بیش از ۹ هزار واقعه تروریستی اتفاق افتاده است. اینها به هیچ کس رحم نمیکردند و اینگونه نبود که فقط بخواهند مسئولین را ترور کنند.
منافقین جنایاتی داشتند که بسیار بدتر از داعش بود
لاجوردی در مورد ماهیت عملیات «مهندسی» منافقین اظهار داشت: اگر امروز نسل جوان با داعش آشنا هستند و با جنایات آنها روبهرو هستند، باید بدانند که منافقین جنایاتی داشتند که بسیار بدتر از داعش بود. در عملیات «مهندسی» سه تن از پاسداران را دستگیر میکنند و آنها را به بدترین شکل به شهادت میرسانند. این جنایات کمتر گفته شده است.
دختر شهید لاجوردی در مورد به تصویر کشیدن جنایات منافقین گفت: به نظر میرسد اگر تا الآن کوتاهی شده است یا خیلی اندک بدان پرداخته شده است، لازم هست که رسانههای ما این جنایات را در غالب هنر به تصویر بکشند تا نشان بدهند اینها چگونه میخواستند با نیت پلید خود اصل نظام را از بین ببرند.
وی در رابطه با یکی از نمودهای جهاد تبیین در بازنمایی جنایات منافقین افزود: به نظر من یکی از موارد جهاد تبیین که رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند، به این بازمیگردد که نیت شوم منافقین که از همان ابتدا تبیین شود و مشخص شود که اینها با چه نیتی اقدام کردند و چه کار کردند تا نسل جوان ما امروز با این حقیقت روبهرو شده و با ذات پلید آنها آشنا شوند.
لاجوردی هنوز شناخته نشده است
سپس «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی به سخنرانی در مورد ویژگی شخصیتی شهید لاجوردی پرداخت. وی در مورد نقشی که ویژگی «مبارزه طلبی» در عملکرد لاجوردی داشت، اظهار داشت: به نظر من لاجوردی هنوز شناخته شده نیست. جریان استکباری و لیبرالی هنوز مایل نیست که لاجوردی و لاجوردیها شناخته شوند و نسل جوان ما از وی گریزان شوند؛ بنابراین یکی از وظایف ما در گام دوم انقلاب اسلامی بنا بر نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، باید جامعه نمونه بسازیم که جامعه نمونه از اسطورهها، الگوها و اسوهها (یعنی کسانی مانند شهید بهشتی، شهید لاجوردی، شهید امانی و.) شکل میگیرد.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در رابطه با اسطوره شدن گفت: برای اسطوره شدن، سه محور اساسی داریم که عبارتند از اندیشه، بینش و عملکرد است.
وی افزود: «عملکرد» به این خاطر که خیلیها بینش و اندیشه دارند؛ اما این در چارچوب نظری باقی میماند و به عمل نمیرسد. این از نظر مبانی الهی، ارزشی و علمی قابل قبول نیست؛ بنابراین ما در این زمینه باید به طرف شناخت آقای لاجوردی در مورد این سه محور برویم.
بادامچیان در مورد شخصیت مقاوم شهید لاجوردی ادامه داد: «لاجوردی» چگونه بینشی دارد؟ چه چیزی «لاجوردی» را «لاجوردی» میکند؟ مقاوم، استوار و محکم میایستد حتی زیر شکنجههای طاغوت و «مرد پولادین» میشود. رژیم شاه و تمام شکنجهگران را به عجز درمیآورد و آنها را عاجز میکند نه آنکه آنها وی را تسلیم کنند. بینش و اندیشه او که باید در راه خدا کار کرد، باعث این کار میشود. شهید «محمدعلی رجایی» هم اینگونه بود. چه چیزی لاجوردی را استوار نگاه میدارد که وقتی که مسئول میشود، مقام او را فریب نمیدهد؟ مسئله مهم اینجاست که وقتی که به او میگویند: مسئولیت دادستانی را بپذیر، لاجوردی بنا بر تکلیف آن سِمَت را میپذیرد.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی افزود: شهید رجایی میخواست لاجوردی را وزیر بازرگانی خود کند که شهید بهشتی به وی میگوید: ما برای زندان به کسی احتیاج داریم که زندانی را بشناسد، آنها را درک کند، خودش به زندان رفته باشد و بتواند از زندانی یک انسان متعالی بسازد. به همین علت گفت از لاجوردی میخواهم به زندان برود. رژیم پهلوی زندانی لاجوردیها بود.
لاجوردی یک بینش فعال داشت
وی در مورد بینش لاجوردی اظهار داشت: ممکن است یک انسانی اندیشمند باشد، اما در نظر بماند و نداند و تشخیص ندهد. بینش لاجوردی، یک بینش ایستا نبود؛ منتهی این اندیشه فعالِ پویای اجتهادگر بسیار ضابطهمند در چارچوب فقه مترقی اسلام، مبانی و اصول نظام با یک راهنمای خط، آن هم خط خمینی بود و اندیشه وی در این زمینه بود.
بادامچیان در رابطه با اینکه لاجوردی مظهری از تربیت امام (ره) گفت: این بینشی که نه جمود، نه تحجر و نه ارتجاعی است، نه بازگشت به عقب است، نه روشنفکرمآبانه است و نه لیبرالمآبانه است و نه حتی انقلابی افراطی است، آن بینشی است که امام (ره) دارند. اگر امام خمینی (ره) انقلابیترین و بابینشترین انسان عصر حاضر است، لاجوردی مظهری از تربیت امام است. وی آینده ۲۰ سال دیگر را هم میدید.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در مورد «نفاقشناسی» شهید لاجوردی خاطرنشان کرد: زمانی که لاجوردی این بینش و اندیشه را دارد، هر جا که با این اندیشه و بینش مغایرت داشته باشد، برای او زود آشکار میشود؛ لذا او نفاقشناس و شرکشناس میشود و حتی شرک خفی را هم میشناسد. نخستین کسی که سازمان منافقین را در زندان «قزلحصار» شناخت زمانی که کسی آنها را نمیشناخت، لاجوردی بود.
وی افزود: به همین خاطر لاجوردی هم اینها را شناخت و هم مسأله را دانست؛ اما این بینش و شناخت همراه با کار احساسی و زودرس نبود. اینگونه نبود که به محض اینکه متوجه شد، اینها را زندانی کند بلکه این کار راه حل دارد.
بادامچیان در مورد بحثی که لاجوردی در حق اعضای سازمان منافقین برای روشنگری اینها انجام میداد، گفت: در سازمان مجاهدین خلق عده زیادی از عناصری بودند که فریب خورده، ساده دل و مخلص بودند و فکر میکردند اسلام انقلابی اینگونه است؛ اما نمیشد اینها را زندانی کرد؛ بلکه باید اینها را بیدار کرد؛ لذا اگر لاجوردی با بینش و اطلاع با اینها بحث میکرد، بحث بیهوده نمیکرد بلکه روشنگری و تبیین میکرد که اینها متوجه شوند و برگردند و برگشتند.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در مورد اعدام منافقین افزود: مسأله اعدام منافقین به خاطر عضویت اینها در سازمان مجاهدین خلق نبود بلکه به خاطر جنایاتی بود که مرتکب شده بودند.
خیال خام منافقین
بعد از آن «محمدحسن صادقیمقدم» عضو حقوقدان شورای نگهبان به سخنرانی پرداخت. وی در مورد حرکت مسلحانه منافقین اظهار داشت: شرایط آغاز حرکت مسلحانه یا به تعبیر سرکرده منافقین داشت که عبارت بود از: «مبارزه تا سرنگونی نظام» که این مربوط به اوایل سال ۱۳۶۰ هست، این گروهک با حرکتی که در روز ۳۰ خرداد آغاز کرد و یک شبهکودتا راه انداختند و تلاش کردند که مردم را به سمت خود بکشانند؛ اما مردم با اینها مخالف بودند و پیرو امام (ره) بودند.
صادقیمقدم افزود: منافقین بعد از ترور شهید بهشتی به تصور خود گفتند که ما پشتوانه نظام را از بین بردیم. آنها به هیچ کس رحم نمیکردند. شما تصور کنید با این حرکت دادستان انقلاب اسلامی تهران که وظیفه مدعیالعموم و اجرای قانون را دارد، وظیفه جلوگیری از بروز این تخلفات و جنایات را دارد، چه کار باید بکند؟
عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: مردم با توجه به ابزار و تکنولوژی، تصاویر و دسترسیهایی که هست، الآن داعش را میشناسند، اما منافقین داعش اوایل سال ۱۳۶۰ بودند.
صادقیمقدم در مورد آغاز حرکت مسحانه منافقین اظهار داشت: روز ۵ مهر سال ۱۳۶۰ منافقین مسلحانه به خیابانها ریختند و همه مردم و حتی عابرین را به رگبار بستند. از یک طرف با نفوذ در دستگاهها تلاش میکردند تا رهبران این کشور را به شهادت برسانند و از طرف دیگر مردم را به رگبار میبستند.
عضو حقوقدان شورای نگهبان در مورد تسلط شهید لاجوردی به بینش و اندیشههای منافقین گفت: شهید لاجوردی با اقتدار، تقوا و تسلطی که به بینش و اندیشههای اینها داشت، هم در مبارزه قاطعانه بدون سفارش با اینها مبارزه میکرد و هم در اصلاح زندانیان و رفتار آنها (آن دسته که قابل اصلاح است) تلاش میکرد.
لاجوردی مصداق «أشِدّاءُ علی الکُفّارِ رُحَماءُ بینَهم» بود
سپس «سید ایوب عبداللهی» معاون شهید لاجوردی در مورد مقابله شهید لاجوردی با اقدامات تروریستی منافقین به بیان سخنانی پرداخت. وی در این مورد اظهار داشت: اگر بگوییم شهید لاجوردی در عمل نه در نظر یکی از مبارزین و صادقین و مصدقین و اسوههای انقلاب بود، ادعای بیهودهای نیست. وی مصداق اتم «أشِدّاءُ علی الکُفّارِ رُحَماءُ بینَهم» در عمل و جلوه فردی، لاجوردی بود.
معاون شهید لاجوردی در مورد رفتار شهید لاجوردی با مبارزات مسلحانه منافقین گفت: لاجوردی آنچنان با زندانیان باملاطفت برخورد میکرد. چون از زمان پیش از پیروزی انقلاب و زمان زندان و مبارزات گروهها، فرقهها و افراد را تقسیم بندی کرده بود و شناخت کافی از اینها داشت، زمانی که مبارزات مسلحانه را آغاز کردند، دیگر اینجا جای سکوت و مماشات نبود.
وی افزود: منافقین زمانی چند نفر بیشتر نبودند و خودشان را آیتالله طالقانی میچسباندند. اینها چند فرقه بودند. گروهی واقعا مذهبی بودند، گروهی مارکسیسم صرف بودند و تعدادی هم ملیگرا بودند. وسط اینها دو نفر بودند که شاخص آنها رجوی و ابریشمچی بودند.
عبداللهی در مورد تصفیه درون گروهی در منافقین گفت: چیزی که حوادث و اطلاعات به ما میگویند، اینها نفوذی ساواک، آمریکا و انگلیس در آن گروه بودند؛ لذا از همان موقع خودشان به تصفیه روی آوردند. یک جنایتکار چقدر باید جانی باشد که همگروه و دوست خود را بکشد. از آن گروه چند نفره فقط رجوی و ابریشمچی باقی ماندند.
معاون شهید لاجوردی در مورد سوءاستفاده منافقین از کسانی که امام آنها را به صحنه آورد، افزود: زمانی که انقلاب پیروز شد، اینها از نفس گرم امام که بچههای سر خیابانها را در صحنه انقلاب آورد، سوءاستفاده کردند و میلیشیایی را تشکیل دادند و یک طرفدارهایی با شعارهای قشنگ، مردمفریب و جوانفریب بسیاری از جوانان و نوجوانان ما را دور خود جمع کردند. امام با کیاست، ظرافت، ژرفبینی و شناختی که از اینها داشت، سالها قبل زمانی که خدمت امام قاصد فرستاده بودند و پیام داده بودند، امام اینها را امتحان کردند و آیات قرآن و نهجالبلاغه را حتی بهتر از امام میخواندند، اما امام اینها را تأیید نکردند. اینها پس از آنکه متوجه شدند که امام کسی نیستند که مملکت را به راحتی در اختیار اینها بگذارند، جنگ مسلحانه را آغاز کردند.
وی در مورد سیاست مسلحانه مجاهدین خلق گفت: سیاست مجاهدین خلق (منافقین) در جنگ مسلحانه اینگونه بود که در روز بین ۶۰ تا صد آدم را باید بکشید و کاری به این نداشته باشید که گناهکار است یا بیگناه. کسی که حتی عکس امام در مغازهاش بود حتی اگر بقال بود. او را میزدند.
عبداللهی در مورد خط مشی منافقین افزود: خط مشی منافقین اینگونه بود که اشخاصی که کفش کتانی پای آنها است، اورکت کرهای یا آمریکایی تن او است، شیشه ماشین آنها به اندازه برف پاک کنها تمیز است. چنین فردی که ریش هم دارد، حزباللهی است و باید او را کشت. اینگونه بود که در روز ۶۰-۷۰ نفر را شهید میکردند.
معاون شهید لاجوردی اظهار داشت: با چنین افراد، گروه و خط مشی ضدمردمی چه باید کرد؟ شناختی که باید از منافقین پیدا کنیم، خیلی مهم است و خیلی باید به جزئیات آن پرداخت که نسل امروز منافقین را بشناسند و مرد پولادینی مثل شهید لاجوردی را در آن مرتبه از علم، ایمان و عمل و تقوا بشناسند که خود را مقلد امام میدانست و با فرمایشات و رهنمودهای ایشان مبارزه با اینها را شروع کرد.
انتهای پیام/ 118