به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، «سید یوسف دانشخواه»، در سال 1335 در بخش «قلعه‌رئیسی» از توابع شهرستان کهگیلویه دیده به جهان گشود. در زمان طفولیت، پدر خود را از دست داد و مادرش با تلاش و مجاهدت، پنج فرزند یتیم خود را بزرگ کرد.
وی دوران تحصیلی ابتدایی را در قلعه رئیسی به اتمام رساند و پس از پایان دوره ابتدایی، برای گذراندن دوره راهنمایی به «لنده» رفت. پس از آن راهی «دهدشت» شد تا دوره تکمیلی را در آنجا بگذراند و در نهایت موفق به اخذ دیپلم در رشته تجربی شد.
یوسف، از آغاز حرکت امت حزب‌‍لله به رهبری امام خمینی (ره) در مسیر انقلاب اسلامی قرار گرفت و در قلعه‌رئیسی جزء اولین افرادی بود که به ندای رهبر خویش لبیک گفت. در سال 1358 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و با شروع جنگ تحمیلی، با تمام توان وارد صحنه شد و علاوه بر جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای رزمندگان اسلام و تبلیغ و تشویق جوانان برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل، حضور مستمری نیز در جبهه‌های حق علیه باطل داشت تا اینکه در 18 اسفند 1364 در منطقه عملیاتی «فاو» به شهادت رسید.
شهید «سید یوسف دانشخواه» در وصیت‌نامه خود نوشته است:
در انقلاب اسلامی و در تداوم آن ما شاهد آنیم که سبک‌بالان عاشق شهادت بر توسن شرف، تاخته‌اند و در پیشگاه باری‌تعالی به شهود حضور رسیده‌اند که شهید نظر می‌کند به وجه‌الله. از همت بلندشان جمهوری اسلامی ایران پایدار و انقلاب در اوج قدرت و شرافت مشعل‌دار هدایت نسل‌ها است. فریاد هل من ناصراً ینصرنی پس از قرن‌ها به گوش می‌رسد، این فریاد را کی لبیک‌گو بود و هست؛ قهرمانانی که پس از 14 قرن بپا خواسته‌اند، یارانی که تنها آرزویشان لقاءالله [است] و تنها راه کمال و سعادت را شهادت می‌دانند.
ما جوانان ایران باید مردان جنگی و در درجه اول ایمان داشته باشیم، اگر ایمان نداشته باشیم کارمان تمام خواهد شد. ایمان...ایمان... همان سلاح سال‌های اول انقلاب، «الله اکبر». بنابراین مادرم بی‌تابی نکن و این را بدان اگر شهید شدم با سربلندی هر چه بیشتر به کارهایت ادامه بده و بدان که از بهترین مادرانی هستی که شهید می‌دهی و با شهامت بقیه برادرانم را به جبهه اعزام نما تا ما را یاری نمایند.
برادران عزیزم! خوشحالم که با ایمان و شجاع باشید و نماز و خدا را فراموش نکنید. برادران عزیزم همه شما را دوست دارم و می‌خواهم که راهم را ادامه دهید تا در آن جهان به وجود شما پیش خدا افتخار کنم و زمانی خوشحالم که شما جوانانی شجاع و با ایمان باشید. برادران امکان دارد که جنگ طولانی شود و ادامه داشته باشد شماها ناراحت نشوید و ناامید نگردید و این را بدانید که هر چه جنگ بیشتر طول بکشد پیروزی ما بیشتر است. برادرانم ناامید نباشید از شما خواهش دارم که خالصانه به سوی پروردگارتان بشتابید و نمازتان را و خدایتان را هرگز فراموش نکنید. من به شما افتخار میکنم شما هم بعد از شهادتم به من افتخار کنید.
و تو ای خواهر عزیزم از تو خیلی توقع دارم که زینب زمانمان باشی که من نظاره‌گر آن باشم و می‌دانم که از دست دادن من برایت سخت است و گران، اما حضرت زینب (س) را به خاطر بیاور که او هم بهترین عزیزانش را تقدیم خدا کرد. با تربیت کردن بچه‌ها میتوانی زینب‌ها و حسین‌ها بسازی بنابراین بیشتر سعی کن که مادرم را کمک روحی دهی.
و اما ای دوستان و آشنایان و یاران دوران تحصیلم! از شما فقط یک چیز می‌خواهم و آن اینکه ادامه دهنده راهم باشید و همیشه در راه الله حرکت کنید. اگر شما بی هدف باشید جواب خدا را چه خواهید داد. از شما می‌خواهم بپا خیزید و اسلام را سراسر جهان انتشار دهید.
