به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، سرهنگ شهید «سعید رنجبران» از شهدای فرماندهی نیروی انتظامی استان همدان است که در تیرماه سال ۱۳۷۲ به مناطق عملیاتی کردستان اعزام و بهعنوان فرمانده حوزه انتظامی سروآباد منصوب میشود.
این شهید بزرگوار در ۱۴ آذر سال ۱۳۷۲ در حین بازدید از یگانهای زیرمجموعه در محور دزلی به مریوان در درگیری مسلحانه با گروهکهای معاند و ضدانقلاب به علت اصابت گلوله به همراه تعدادی از کارکنان و همراهانش به درج رفیع شهادت نائل میآیند.
با توجه به اهمیت ترویج شهادت و سبک زندگی شهدا، جهت شناخت این شهید گفتوگویی با پسرش صورت گرفت، که در ادامه میخوانید:
«محمدرضا رنجبران» فرزند این پلیس شهید در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در همدان، اظهار داشت: پدرم بسیار اخلاقمدار بود و در بین همکارانش به از لحاظ دینی و اخلاقی زبانزد بود و همه از بخشندگی، از خودگذشتگی و محبت او خاطراتی در ذهن دارند.
وی با اشاره به اینکه سرهنگ شهید رنجبران بسیار به بیتالمال حساس بود و همیشه یک خط بین خانواده و بیت المال قرار میداد، گفت: مادرم تعریف میکند که پدر در اوایل خدمت، با وجود اینکه محل کارش با اودر یک محله بوده، ولی حاضر نبوده با خودروی اداری که دنبالش میآید، مادرم هم با خود ببرد و یا یکبار خواهرم ساعتها در مدرسه منتظر میماند و مادرم به پدرم میگوید که سربازی بفرستد که او را بیاورد، اما پدرم راضی نمیشود و میگوید ممکن است برای کسی دید منفی ایجاد شود.
رنجبران عنوان کرد: پدر بسیار به خانواده اهمیت میداد و با وجود اینکه بیشتر اوقات در ماموریت بود، اما وقتی که در منزل بود تمام حواسش به خانواده بود و مسائل بیرون و خستگی را به محیط خانه نمیآورد، همچنین احترام بسیاری برای والدینش قائل بود و هر روز قبل از رفتن به سرکار به ملاقات پدرش میرفت.
وی با بیان اینکه پدر بسیار مقید به اعتقادات مذهبی بود، تصریح کرد: سرهنگ شهید رنجبران بسیار به نماز و برپایی مجالس عزا مقید بود. قبل از انقلاب در روزهای چهارشنبهها در منزل پدربزرگم مجلس روضه برگزار میشد و پدرم همه کارهای آن را انجام میداد.
فرزند شهید رنجبران با اشاره به خصوصیت از خودگذشتگی پدرش گفت: پدرم در سال ۱۳۷۲ در شهر سنندج در بخش بازرسی بوده و تمام سعیش را میکرده برای سربازی پرونده درست نشود و با رافت با آنان برخور میکرده، یکی از همکارانش تعریف میکرد که سربازی برای چیدن میوه وارد میدان مین میشود و مین منفجر و انگشتانش قطع میشود، پدرم خود به داخل میدان میرود و آن سرباز را نجات میدهد.
وی ادامه داد: پدر در قضیه دستگیری قاتلان خانواده رییس بانک کشاورزی همدان که در سال ۱۳۶۷ به طرز فجیعی به قتل رسیدند، با وجود اینکه حوزه استحفاظیاش نبوده، اما سه روز پوتینهایش را از پایش درنیاورد تا آن قاتلان را دستگیر کند.
رنجبران با اشاره به اینکه از دیدگاه قرآن شهدا زنده هستند، گفت: پدر همواره در طول زندگی حواسش به ما بوده، مادرم خوابی میبیند که به همراه من و خواهرم از مسیر تاریکی در حال عبور است که ناگهان پدرم را میبیند و مادرم به او میگوید ببین در این مسیر تاریک ما ر ا تنها گذاشتی که ناگهان مسیر تاریک روشن میشود.
وی با بیان اینکه پدر بسیار خداترس بود و آن را با خواندن وصیت نامهاش هم میتوان متوجه شد، گفت: پدر در قسمتی از وصیتنامه خود بیان میکند «پسرم افتخار کن پدرت سرباز بود و در زندگی هیچگاه نترسیدم الا از خدا، برای آمرزش گناهانم دعا کنید»
فرزند شهید رنجبران با اشاره به اینکه مرور سخنان امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب اسلامی در خصوص فرزندان شهدا آرامم میکند، افزود: افتخار میکنم که پدرم در راه حفظ ولایت فقیه خاک و ناموس شهید شده است، انتظار خاصی از مردم ندارم و فقط میخواهم به آرمانهای شهدا توهین نکنند.
وی ابراز داشت: از خداوند میخواهم عناصر ضدانقلاب که باعث شهادت پدرم شدند به راه راست هدایت کند، چون یک فرد با عقل سلیم چنین کاری را نمیکند و امیدوارم از تاریکی مطلق دربیایند.
رنجبران با بیان اینکه پدرم در روز تولد من به شهادت رسیده است، گفت: پدرم قرار بوده برای تولد من بیاید، ولی به دلیل شرایط حساسی که بوده نیروهایش را تنها نمیگذارد و در منطقه میماند و به درجه رفیع شهادت نائل میآید.
انتهای پیام/