به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، چند روزی بود که مردم همدان همه چشمانتظار قدومش بودند تا خاک آن را توتیای چشم کنند، روز جمعه ۱۷ مهرماه بود که خبر شهادت «سرلشگر حاج حسین همدانی» در شهر پیچید و بار دیگر مردم کشور و بهویژه مردم همدان در سوگ از دست دادن یکی از فرماندهان رشید سپاه داغدار شدند.
امروز یکشنبه ۱۹ مهرماه روز موعد فرارسید و مردم شهیدپرور همدان به استقبال سردار شهید شتافتند. مراسم استقبال «سرلشگر حاج حسین همدانی» از فرودگاه همدان آغاز شد، همه آمده بودند، استاندار همدان و معاونان استاندار، مدیران استانی، فرمانداران استان، روحانیون و مسئولان و فرماندهان سپاه استان و خبرنگاران و نمایندگان مجلس در فرودگاه همدان منتظر نشستن هواپیمای حامل پیکر «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» بودند، نیروهای سپاه همه با آرایش نظامی به استقبال فرماندهشان آمده بودند.
صدای هواپیما که شنیده شد، تمام نفسها در سینه حبس بود، صدای هقهق گریههای نوجوانان بسیجی سکوت فرودگاه را فراگرفته بود، خانمی از اقوام شهید زیر لب یا حسین میگفت و در سوگ از دست دادن بزرگمرد عرصه جبهه و شهادت اشک میریخت.
هواپیما که به زمین نشست صدای گریهها بیشتر و بیشتر شد، استاندار همدان به همراه معاون سیاسی امنیتی و مسئولان سپاه استان بهطرف هواپیما حرکت کردند، خانواده شهید از هواپیما پیدا شد و خواهران بسیجی و سپاهی که در جمع استقبالکنندگان بودند، به استقبال آنها رفتند.
مارچ نظامی نواخته شد، و پیکر مطهر «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» بروی دوش نظامیان سپاه در محوطه فرودگاه حرکت داده شد، دلها آرام نداشت، فضای اندوه سراسر فرودگاه را فراگرفته بود، بغض گلوها را میفشرد، بازهم شهیدی از دیار هگمتانه به وطن بازگشته بود.
جمعیت برای استقبال از شهید جلو میرفتند، گزارشگران و خبرنگاران به استقبال خانواده شهید رفتند، پسر «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» گفت: صحبت کردن در مورد ایشان سخت است ولی فکر میکنم که تواضع و ایثاری ویژگی اخلاقی پدرم بود.
محب همدانی بیان کرد: «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» همواره دوست داشت از چیزهایی که دارد ایثار کند و به خاطر این بوده که در قلب همه است.
فرزند شهید ادامه داد: امروز خیلیها در تهران و همدان خانواده ما را شرمنده کردند. فکر میکردیم تنها فرزندان ایشان ما هستیم ولی دیدیم که ایشان فرزندان زیادی دارند، و وقتی رفتار جوانان و احساسات آنها را برای پدرم میبینم ابعاد جدیدی از شخصیت «سرلشگر همدانی» برای من روشن میشود.
محب همدانی گفت: ایشان شرایط امروز را شرایط سختی میدیدند و در صحبتهایشان این موضوع را عنوان میکردند که شرایط طوری هست که تشخیص حق از باطل سخت بوده و در فتنهها و مشکلات خیلیها ممکن است با مشکل موجه شوند. تأکیدی که «شهید» داشتند این بود که مسیری را که میخواهیم طی کنیم باید راهی باشد که مسیر ولایت باشد چون شاید باقی مسیرها بهظاهر درست باشد اما ذهن ما کوتاهتر از این بوده که مسیر بلند را ببیند.
وی بیان داشت: به نظرم اگر امروز «شهید همدانی» بخواهند صحبتی کنند این است که همه باید از ولایتفقیه تبعیت کنیم.
معصومه متقی نیا خواهر شهید نیز اظهار داشت: حسین برای آخرین باری که میخواست به سفر سوریه عزیمت کند به نظر میرسید که از شهادتش آگاه بود.
وی افزود: حسین در آخرین دیدار قبل از سفرش با خانواده صحبت کرد و تمامکارهایش را انجام داده بود، وصیت خود را تنظیم و حتی انگشترش را نیز در منزل گذاشت و با اهل منزل خداحافظی کرد.
خواهر شهید بیان کرد: از مردم انتظار داریم که چنانکه شهدا از خون خود میگذرند آنها نیز نگذارند خون شهدا پایمال شود و بانوان ایران اسلامی حجاب و عفت خود را حفظ کنند.
پیکر شهید « حاج حسین همدانی» بروی دستها در محوطه فرودگاه حمل میشد، هستی نعیمی فرزند شهید نعیمی دل نوشتهای را تقدیم شهید کرد که اشکها را بر گونه جاری ساخت، مداح از امام حسین میگفت و روضه حضرت ابوالفضل را میخواند و جمعیت فریاد سر میداند که «علمدار سپاه» خوشآمدی!
آری خوشآمدیای آشنا، ای آبروی شهر ما، خوشآمدیای یار حرم، ای حبیب پرپرم.
پیکر مطهر «شهید» از فرودگاه همدان به سمت میدان سپاه منتقل داده شد. جمعیت زیادی برای استقبال از شهید آمده بودند بهطوریکه برای رسیدن به میدان سپاه ساعتها ترافیک بود.
دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان که در مسیر فرودگاه به میدان سپاه قرار داشت، با اسفند به استقبال «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» آمده بودند، لحظه به لحظه به جمعیت استقبالکنندگان افزوده میشد.
ایستگاههای صلواتی بین مسیر با پخش شربت از استقبالکنندگان پذیرایی میکردند، بعضیها برای اینکه از غافله جا نماند به سمت تشییعکنندگان میدویدند تا بلکه توشهای را از وجود بابرکت «شهید» نصیب خود کنند.
مسیر فرودگاه تا میدان سپاه با پلاکاردهای مانند «حبیب خمینی تا آخرین لحظه خون دست از مبارزه با امریکاِ برنخواهیم داشت» و فرازی از وصیتنامه شهید « دشمنان نمیدانند و نمیفهمند که ما برای شهادت مسابقه میدهیم، و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمدیم و بهسوی خدا میرویم» مزین شده بود.
مردم پشت سر پیکر مطهر « شهید سرلشگر حاج حسین همدانی» میرفتند و هر یک یا حسین سر میداند، و میخوانند « ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد» آری « حاج حسین همدانی» مدافعی بود که با خون پاکش اجازه نداد عمه سادات بی حرم بماند.
مردم هر یک شعارنوشتههایی را در دست داشتند که روی آن نوشته بود « هر ایرانی یک حاج حسین همدانی» در بین جمعیت نوجوانان و جوانان زیادی بودند که هرکدام آمده بودند تا بگویند ای «شهید بزرگوار» ای فرمانده، ما جوانان ایرانی تا آخر ایستادهایم و راهت را ادامه خواهیم داد.
جمعیت آمده بودند تا بار دیگر با «شهدا» « امام شهدا» و «ولایتفقیه » پیمان ببندند و بگویند که تا جان در بدن داریم از امام زمان خود پیروی خواهیم کرد و در برابر ظلم و استکبار خواهیم ایستاد.
پیکر مطهر «شهید سرلشگر حاج حسین همدانی » بروی دستهای مردم همدان به سمت حسینیه ثارالله سپاه حرکت کرد تا مراسم وداع با شهید در آنجا برگزار شود.