گروه استانهای دفاعپرس ـ «سمیه اقدامی» مسئول نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس استان گیلان؛ این روزها که خبرهای خوش لابه لای خبرهای ناخوش اعتراضات و اغتشاشات رنگ می بازند و دلهره و نگرانی برای هر فرد مومن به دین و وطن همراه با شبهه و سوال به سراغش می آید، جواب بخشی را در کتاب های نخوانده تاریخ باید یافت و بخشی را می بایست در تحلیل و تفسیر عالمان به مسائل روز شنید و خواند.
معتقدم هویت دینی، اعتقادی و سرزمینی هر شخصی بر گرفته از اصالتی است که خود را با آن آمیخته و رشد داده است. نسلی که زمانی برای جلوگیری از بدحجابی و فساد و فحشا قیام کردند، نتوانستند نسلی تربیت کنند که هم صدا و هم سو با اعتقاد و خواسته های خودشان باشد و حالا فرزندانشان برای بی حجابی و آزادی از چیزهایی دم می زنند که تا قبل از این هم همه اش را داشته اند، اما آنقدر در این راحتی و بی توجهی اشباع شده اند که نمی بینند و دنبال فراتر از آن هستند؛ چرا که اگر در تاریخ و کشورهای اطراف خود هم نگاهی حتی زیر چشمی می انداختند به راحتی در می یافتند که چقدر راحت و آزاد و بی محدودیت هستند و حجاب حاکم بر کشور فقط و فقط جز دستورات واجب دین و حکومت اسلامی برای در امان ماندن عفت زنان و غیرت مردان است.
در این آشفته بازار، اعتراضاتی که می توانست برای دغدغه معیشت، بیکاری و اقتصاد خرج شود، وقتی با شعار آزادی، عده ای وطن دوست و وطن پرست می آیند و پرچم مقدس کشور خودشان را پایین می کشند، پاره می کنند و آتش می زنند، قضیه تغییر می کند و پر واضح نشان می دهند که چقدر راهشان را اشتباهی انتخاب کرده اند و کاملا چراغ روشن در زمین دشمن در حال بازی هستند.
کسی که به نام آزادی زنان به دختران و مادران همین سرزمین تعرض می کند و نگاه تحقیر کننده و جنسی را از سر آنان بر نمی دارد، نمی تواند راست گو باشد.
کسانی که با شعار آزادی با سنگ و آتش و گلوله به میدان آمدند، چه راحت اعتقادات دینی و مذهبی آنان که با آزادی کامل در کشوری که از کرد، بلوچ، گیلک، مسیحی، زرتشت، سنی و شیعه با هم در حال زندگی هستند را تخریب می کنند.
آزادی که ما زنان در کشور داریم اگر چه تا کنون کم نبوده بلکه خیلی بیشتر از کشورهایی است که دیگران فقط شکل فانتزی آن را در دنیا دیده اند؛ زیرا ما در رانندگی، تحصیلات دانشگاهی، کارمندی و کارگری، نخبه پروری ورزشی و هنری، نظامی و سیاسی زنانی داشته و داریم که نه تنها هم پای مردان بلکه گاهی جلوتر از آنان هستند.
سوال اینجاست که چرا اینها دیده نشده اند و برای آنان که امروز کورکورانه به دنبال آزادی زنان هستند و دچار کج فهمی و کج سلیقه گی اند، قابل درک حقیقی نیست.
به نظرم کارشناسان جامعه شناس و روانشناس می بایست جواب علمی به این دغدغه ها بدهند و پر واضح که مسئولین بی تدبیر و کم کاری که بر این همه کاستی دامن زدند نیز باید پاسخگو باشند.
اینکه نا معقول و از سر هیجانات خواسته های به حق و مشروع خود را تبدیل به خواسته های دوزاری و لذت های کوتاه مدتی مانند برداشتن روسری و رقصیدن در کوچه و خیابان و مختلط کردن روابط دختر و پسر کنیم و حرفی را که می شود با تجمع و اعتراض و مطالبه گری از راه درست و قانونی طلب کنیم را به آشوب و اغتشاش و وارد کردن خسارت های جانی و مالی بکشانیم، پیداست که راهمان را گم کرده ایم.
وقتی در لابه لای این شلوغی ها فرصت را برای دشمنان تا دندان مسلح رسانه های غربی و تجزیه طلب ها فراهم می کنیم، در حال قربانی کردن امنیت و آزادی هستیم که ذره ای تا حالا به آن فکر نکرده ایم و شعله های جنگی را افروخته می کنیم که تر و خشک داستان «آزادی زنان» با آن خواهند سوخت و فردایی را از ویرانه و دربه دری و مهمتر از همه اسارت و بی هویتی برجای خواهد گذاشت.
کاش به جای این همه فریادهای بی اساس برای آزادی که داریم و قدرش را نداریم، کمی به فردای بعد از توهم این آزادی می اندیشیدیم.
انتهای پیام/