تلخ‌ترین روز تاریخ خرمشهر؛ خونین‌شهر چگونه سقوط کرد؟

تلاش شبانه‌روزی جوانان و پاسداران خرمشهر، برخی ارتشیان غیور و دیگر رزمندگانی که برای ادای تکلیف به این مشهد آمده بودند، به اتمام می‌رسد و بازماندگان این حماسه عظیم می‌روند تا مشهدی دیگر بیابند و کسب آمادگی کنند تا خونین‌شهر را از چنگال دشمن رهایی بخشند و منتظر قضای الهی شوند تا در کدام میدان به انجام دادن وظیفه بپردازند.
کد خبر: ۵۵۲۱۸۰
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۳ - 26October 2022

سقوط خرمشهر/ خونین‌شهر ما می‌آییمبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سی و پنجمین روز دفاع مقدس (۱۳۵۹/۸/۴)، روز تسلط کامل مزدوران عراقی بر خونین‌شهر و بر زمین ماندن تعداد زیادی از شهدا و مجروحین و تخلیه اجباری شهر توسط آخرین بازماندگان حماسه خونین‌شهر است.

این روز، روز کامل شدن اشغال شهری است که رزمندگانش در نزدیک به دو ماه نبرد و تلاش شبانه‌روزی کوشیدند با انجام تکلیف الهی خود، دشمن را از گسترش تجاوز به میهن اسلامی بازدارند.

اگرچه خرمشهر سقوط کرد، ولی شاهد حماسه‌ها، ایستادگی‌ها و جانبازی‌هایی بود که داغ اشغال سه‌روزه خوزستان را بر دل رژیم عراق و داغ سقوط جمهوری اسلامی و شکست انقلاب اسلامی را بردل استکبار غرب و شرق و رژیم‌های مزدورشان گذاشت.

حماسه‌آفرینان خرمشهر با مقاومت خود، استراتژی جنگ سریع یا پیروزی برق‌آسای دشمن را به شکست کشاندند و عراق را در تکمیل هدف استراتژی جدید خود یعنی اشغال آبادان و جزیره آبادان ناکام کردند.

فداکاری امیر رفیعی

از نکات ضروری که در اینجا باید بدان اشاره شود، این‌که هنگام خروج آخرین مدافعان از خرمشهر، مهاجمان، پل و اطراف پل و حتی راه باریک خروجی زیر پل را به‌شدت زیر انواع آتش خود می‌گیرند، طوری که چند نفر هنگام عبور از نرده‌های زیر پل، مجروح یا شهید می‌شوند و در رودخانه می‌افتند.

در چنین وضعیتی است که امیر رفیعی که همواره در سخت‌ترین اوضاع، جلودار میدان بوده است، فداکارانه در گوشه‌ای از فلکه فرمانداری موضع می‌گیرد و با تیربار جلو متجاوزان سدی از آتش برپا می‌کند تا سایر بچه‌ها بتوانند بی‌گزند دشمن، خرمشهر را ترک کنند.

کسانی که از محل دور می‌شوند، تا مسافتی همچنان غرش تیربارش را می‌شنوند. امیر تا توان داشته، به اجرای آتش ادامه داده است و در میعادگاه خونین‌شهر یا به هم‌رزمان شهیدش پیوسته، یا در حال جراحت شدید به دست دشمن افتاده است.

بدین ترتیب در چهارم آبان ۱۳۵۹، تلاش شبانه‌روزی جوانان و پاسداران خرمشهر، برخی ارتشیان غیور و دیگر رزمندگانی که برای ادای تکلیف به این مشهد آمده بودند، به اتمام می‌رسد و بازماندگان این حماسه عظیم می‌روند تا مشهدی دیگر بیابند و کسب آمادگی کنند تا خونین‌شهر را از چنگال دشمن رهایی بخشند و منتظر قضای الهی شوند تا در کدام میدان به انجام دادن وظیفه بپردازند.

درود بر آنان که از جان خود مقاوم‌ترین سپر و سلاح را در برابر دشمن ساختند و به بهانه کمبود سازوبرگ، میدان را خالی نکردند.

منابع:

مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحه ۵۶۵

خرمشهر در جنگ طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم صفحات ۴۶۴، ۴۶۸

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها