گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس: زنگ خطر ترجمه آثار کودک و نوجوان و ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی سالهاست به صدا در آمده است که تاکنون مورد بیتوجهی دستگاههای متولی فرهنگ و بهخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار داشت درحالی که شرایط به گونهای رقم خورده است که آمارها نشان میدهد نیمه دوم سال ۱۴۰۰ سهم ترجمه از بازار ادبیات کودک و نوجوان ۷۲ درصد بوده است که این آمار بسیار نگران کنندهای است و بدون شک با تاثیر زیادی که روی مخاطب کودک خواهد داشت، شرایط بسیار نگران کنندهای را بهدنبال خواهد داشت.
محسن پرویز، از نویسندگان حوزه کتاب کودک و نوجوان و از فعالان نشر، نیز بر این باور است که موضوع ترجمه در همه سنوات گذشته مطرح بوده است؛ چه در سالهای پیش و چه در سالهای پس از پیروزی انقلاب این موضوع، در حوزه نشر کودک و نوجوان همواره مشکلات و پیچیدگیهای خاص خود را داشته است. به گفته وی؛ گاه با توجه ویژه به این موضوع، شرایط بهتری برای رشد ادبیات ایرانی فراهم شده است؛ مانند آنچه در دهههای 60 و 70 رخ داد و گاه نیز این جریان شدت بیشتری به خود گرفت، مانند آنچه در دهه 90 شاهد بودیم.
کتابهای زرق و برقدار و فریب دادن خانوادهها
پرویز نیز کمهزینه بودن نشر کتاب ترجمه را از دلایل اصلی روی آوردن ناشران به سمت چاپ این نوع کتابها دانست و گفت: در حوزه نشر کودک، مشکلات متعدد است. ما گاه با آثار ترجمهای مواجه میشویم که کیفیت نازلی دارند و با زرق و برق زیاد، در دسترس خانوادهها قرار میگیرند. از سوی دیگر، با آثار تألیفی هم مواجه هستیم که تألیف نیستند؛ یعنی بیشتر رونویسی از آثار دیگرانند و دمدستی هستند.
وی رفع مشکلات نشر کودک و نوجوان را نیازمند انجام پژوهش دانست و افزود: وزارت ارشاد باید در این زمینه تدبیر و از ظرفیت افراد با تجربه و متخصص استفاده کند. میتوانیم از تجربیات سایر کشورها استفاده کرده و با بومیسازی آن را در کشور خودمان پیاده کنیم.
توجه به آثار ترجمه، تنها برای رفع مشکلات اقتصادی نیست. برخی از ناشران از وضعیت فعلی و نبود نظارت در سالهای متمادی در این حوزه، راه حل را پیدا کرده و از آب گل آلود ماهی گرفتهاند. علیرضا سبحانینسب، مدیر نشر جمال، با اشاره به سوداگریهایی که در بازار نشر کودک از این طریق انجام میشود، به تسنیم گفت: در حال حاضر دو نکته در بازار کتاب کودک اهمیت دارد؛ نخست کودتای ترجمههای بیرویه و ناهمگون با فرهنگ ماست که فروش خوبی هم دارند. اگر این آثار در چرخه توزیع هم وارد نشود، از طریق سایتهای اینترنتی به فروش میرسند. نکته دیگر، آسیب دیدن کتابهای بومی است که در آن هم مؤلف و هم ناشر آسیب میبیند و در نهایت چرخه تولید نیز از این آسیب مستثنی نخواهد بود.
وی با اشاره به محتوای مخرب برخی از این آثار افزود: اینها آثاری هستند که در حال حاضر به صورت مرتب چاپ میشود و برخی از آنها با تیراژ بالا نیز به فروش میرسند و بازچاپ میشوند. گاه نیز با ذائقه مخاطب نوجوان امروز هماهنگ است؛ مثلاً از زبان طنز استفاده کرده است. خروجی آن چه میشود؟ نوجوان به این نکته آگاهی ندارد که این کتاب جهانبینی او را تغییر میدهد. با سوداگری یک ناشر که به دنبال پول درآوردن است، برای قشر جدی جامعه که به سراغ این اثر رفتهاند، دیگر ارزشها تغییر خواهد کرد و رنگ میبازد.
به نظر میرسد هرچند سر و سامان دادن به بازار ترجمه کودک و نوجوان از موضوعات پراهمیت در این حوزه است، اما باید در نظر داشت که این مسئله، معلول عواملی است که سالها به آن کمتوجهی شده است. «ترجمههای چمدانی» فرزند اقتصاد بیمار نشر و انتظارات بیپاسخ جامعه نشر طی چند دهه گذشته است. اگر این آب گلآلود از سرچشمه پالوده نشود، ممکن است در دورههای بعدی، در قامت دیگری جلوهگری کند.
انتهای پیام/ 121