به گزارش خبرنگار دفاعپرس از کرمان، شهید «قربانعلی پورامینایی» دوم فروردین ۱۳۴۶، در روستای زیدآباد از توابع شهرستان سیرجان متولد شد. وی تا دوم راهنمایی درس خواند. به شغل نانوایی مشغول بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام در دوم آبان ۱۳۶۲، در مریوان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
در ادامه، وصیتنامه شهید «پورامینایی» را مرور میکنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خداوندی را که بزرگترین از آن است که بتوان وصفش کرد، درود بر محمد (ص) که برگزیده خداست و سلام و درود بر امام امت خمینی کبیر این اسوه زمان. امامی که فریادش، فریاد جهانخواران را در سینههایشان خفه کرده و میکند و سلام بر امت شهیدپرور و بیدار و همیشه در صحنه ایران. چقدر خوب است که انسان شهادت در راه خدا را پذیرا باشد.
ای مادر عزیز گرامی مرا حلال کن چون در زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم. مادر من، هیچگاه چنان فکر نکن که به اجبار ما بطور دیگری به جبهه رفته ام بلکه هدفم خدا و قرآن و پیروزی اسلام بوده است. از شهید شدن من ناراحت و افسرده نباشید که با شهادت در راه اسلام به بهشت خواهیم رفت.
مادرم هیچ وقت ناراحتی نکن که فرزندت را با آن گریه ناراحت کنی و ای برادران عزیز و گرامیم افتخار کنید که چنین فرزندی در راه خدا تقدیم کرده اید. شما در زندگی برای من خیلی خوبیها کرده اید این برادر کوچک شماست که برای اسلام جهاد کرده است. خدایا من خجالت می کشم در روز قیامت سرور شهیدان بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم پس تفنگم را بیاورید تا سینه دشمن را سوراخ کنم که دیگر تحمل این همه نامردی را ندارم آخر این ملت آزادیخواه و حق پرست چه کرده است که اینچنین ناجوانمردانه علیه اش بسیج گشته اند آخر مگر در این دنیا استقلال و آزادی جرم است که اینچنین ملتهای اسلام را به محاصره اقتصادی و نظامی می کشند.
ای مادر کفنم را بیاور تا بپوشم که خون امام حسین (ع) و طفل شش ماهه اش علی اصغر (ع) و علی اکبر (ع) به خون خفته رنگینتر نیست. به جهانخواران شرق و غرب بگویید اگر خانه و کاشانه ام را به آتش بکشید و اگر گلوله هایتان قلبم را سوراخ کند آرزوی فروختن دینم را به گور خواهید برد. به آنها بگویید که اگر پیکرم را زنده زنده پاره کنند، اگر پاره های تنم را با آتش بسوزانند اگر خاکسترم را بر دریا بریزند از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است، کفر و نفاق نابود است و به ملت قهرمان پرور و شهیدپرور ایران سلام می رسانم.
برادران و خواهران اسلام را محکم نگه دارید که اگر ما اینقدر شهید داده ایم بخاطر اسلام و دین بوده است من که یک پاسدار انقلابم بخاطر دینم دارم می جنگم و می خواهم بروم که این دست جنایتکار شرق و غرب را از سر اسلام کوتاه کنم و من که یک فرد کوچک و ضعیف هستم از ته دل آمدم که مردم جبهه بخاطر دین و مکتب عزیز اسلام بجنگم.
به مردم سفارش می کنم که حرف منافقین را گوش نکنند و فقط به حرف امام گوش دهند چون این منافقین که دم از خلق می زنند چرا به جبهه نمی آیند تا با دشمن بجنگند. فقط می توانند شعار دهند و از پشت سر خنجر بزنند. اگر شما مردم هستید بیایید روبرو با همدیگر بجنگیم نه اینکه نصف شب روی خانه های حزب اللهی های بیگناه قفل بزنید و نارنجک بیندازید.
من از برادران و خواهرانم می خواهم که دست این منافقین را کوتاه کنند که اسلام سرافراز و سربلند باقی بماند. به امید پیروزی رزمندگان اسلام علیه کفر جهانی. به امید برافراشته شدن پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران بر مناره های کربلا.
انتهای پیام/