گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس_ اکبر صفرزاده؛ برخی از مردم ایران توان خواندن درست یک بیت از اشعار فردوسی را ندارند. به ندرت جوان یا نوجوانی یافت میشود که بتواند چند بیت از اشعار فردوسی را از حفظ بخواند و یا داستانی از شاهنامه را با جزئیات کامل بازگو کند.
علیرغم تمامی تاکیدهایی که درباره مفید بودن شاهنامه برای تقویت باورهای دینی و اعتقادی از یک سو و تقویت باورهای ملی و میهنی از سوی دیگر شده است نظام آموزش و پرورش ما به اندازه لازم به شاهنامه فردوسی توجه نکرده است.
غایت آرمانی برای بسط و گسترش مفاهیم موجود در شاهنامه فردوسی این است که این کتاب از اول دبستان تا پایان دبیرستان به صورت پی در پی و مکرر از ابتدا تا انتها تدریس شود و دانش آموزان موظف به حفظ و یادگیری همه اشعار و مفاهیم آن باشند، اما متاسفانه اینگونه نیست.
در نظام آموشی ایران نه به بزرگان شعر و ادب ایران زمین به اندازه کافی توجه شده است و نه به قران به عنوان سرچشمه معرفت. غایت آرمانی نظام آموزش و پرورش مطلوب میتواند اینگونه باشد که دانش آموزان ایران از سال اول ابتدایی تا سال آخر دبیرستان به صورت مداوم قرآن و مفاهیم آن را از ابتدا تا انتها بارها و بارها مرور کنند، اما متاسفانه در حال حاضر اینگونه نیست.
رهبر معظم انقلاب در ۱۴خرداد ۱۳۹۹ در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) درباره لزوم تحول بنیادین آموزش و پرورش فرمودند: در زمینهی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینهی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایدهمحور را مطرح بکنید. بعضی از درسها در مدارس ما یا در دانشگاههای ما تدریس میشود که برای آن کسی که دارد این را میخواند، هیچ فایدهای تا آخر عمرش نخواهد داشت! چون در این زمینه تخصّص هم پیدا نمیکند، اطّلاعش هم در این زمینه اطّلاع آن چنان کارآمدی نیست؛ مثل اطّلاعات عمومی یک چیزی یاد میگیرد که هیچ فایدهای ندارد، وقت او را هم میگیرد. یعنی در زمینهی آموزش اگر بخواهیم به معنای واقعی کلمه تحوّل ایجاد کنیم، تحوّل به این است که درس، فایدهمحور باشد، عمقی باشد، کاربردی باشد؛ که حالا همین برنامهی تحوّلی که برای آموزش و پرورش تهیّه شده، اگر اجرا بشود و عمل بشود، بخشی از این را به عهده خواهد داشت.
تجلی قرآن در اشعار فردوسی
فردوسی شاعری یکتاپرست است و سراسر شاهنامه سرشار از نام و یاد خداست، آنچنان که این کتاب بزرگ با نام و یاد پروردگار بیهمتا آغاز میشود:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای
حکیم توس در شاهنامه به صراحت از اعتقاد خود به دین اسلام، پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) سخن گفته است:
به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگیها بدین آب شوی
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست تو گویی دو گوشم پرآواز اوست
که من شهر علمم، علیم در است درست این سخن قول پیغمبر است
منم بنده اهل بیت نبی ستاینده خاک پای وصی
اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است چنین است و این دین و راه من است
برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم
تأثیرپذیری فردوسی از قرآن کریم، به شکلهای متعددی در شاهنامه نمایان است. فردوسی شاهنامه را با الهام از آیاتی آغاز میکند که درباره داستان آفرینش هستی و خلقت انسان سخن میگوید و مراحل پیدایش حیات را روایت میکند. شیطان رجیم در سرتاسر اثر او حضور دارد و آنچنان که در قرآن کریم آمده است، «اهریمن» در صدد گمراه کردن آدمی و به ضلالت کشیدن اوست.
آنچنان که در قرآن کریم آمده ابلیس میتواند به شکلهای مختلفی درآید و آدمی را بفریبد. مشهورترین مورد این کار، وسوسه حضرت آدم (ع) توسط شیطان است که برای حضرت آدم (ع) عقوبتی سخت در پی داشت. در شاهنامه نیز ابلیس با فریفتن ضحاک و بوسیدن شانههای او زندگیاش را تباه میکند.
در شاهنامه هر کسی که از یاد خداوند غافل شود، عاقبتی تلخ در انتظار اوست و هر که به ستمکاری روی آورد مورد نکوهش خداوند قرار میگیرد. برای خداوند، شاه با دیگران فرقی ندارد؛ چنانکه در داستان جمشید، غفلت و غرور او پس از سیصد سال جهانداری موجب میگردد تا فره ایزدی را از دست بدهد و به دست ضحاک اسیر شود و با اره به دو نیم گردد همانگونه که غفلت حضرت آدم (ع) و سرپیچی او از امر خداوند، موجب رانده شدن او از بهشت میشود.
فردوسی در شاهنامه، به صراحت از پیامبران الهی و دین آنان نام آورده است. وی در چند جا با نامآوردن از حضرت عیسی مسیح (ع) فضایل آن حضرت را ستوده است. در گزارش «خرادبرزین» و در نامه «انوشیروان» به نگهبان مدائن پیرامون منش و سلوک حضرت عیسی (ع) به زیبایی هر چه تمامتر سخن گفته شده است. همچنین فردوسی اشعار مختلفی درباره حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) دارد.
برخی دیگر از ابیات فردوسی که با استناد به آیات قرآن سروده شده است:
کجا آن حکیمان و دانندگان؟ همان رنج بردار خوانندگان؟
کجا آن سر و تاج شاهنشهان کجا آن بزرگان و فرخ مهان
کجا آن سواران گردنکشان کزیشان نبینم به گیتی نشان
جهان سر به سر حکمت و عبرت است چرا بهر من زو همه غفلت است!
آیه ۱۱۱ سوره یوسف: به راستی در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. [قرآن]سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق کننده کتابهای آسمانی پیش از خود است و بیان گر هر چیز است و برای مردمی که ایمان دارند، سراسر هدایت و رحمت است.
به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
آیه ۱۰۳ سوره انعام: چشمها او را در نیابند و او چشمها را دریابد و اوست لطیف و خبیر
زخاشاک تا هفت چرخ بلند همان آتش و آب و خاک نژند
به هستی یزدان گوایی دهند روان تو را آشنایی دهند
آیه ۱۹۰ سوره آل عمران: همانا در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز برای خردمندان نشانه هاست.
آیه ۲۹ سوره شورا: از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست.
یکی را دهد تاج و تخت بلند یکی را کند بنده و مستمند
نه با اینش مهر و نه با آنش کین نداند کس این جز جهان آفرین
آیه ۲۶ سوره آل عمران: بگو: بارالها! اى مالک حکومتها! به هرکس بخواهى، حکومت مىبخشى؛ و از هرکس بخواهى، حکومت را مىگیرى؛ هرکس را بخواهى، عزّت مىدهى؛ و هرکه را بخواهى خوار مىکنى. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هرچیزى توانایى».
جهان را فزایش زجفت آفرید که از یک فزونی نیاید پدید
آیه ۴۹ سوره ذاریات: از هر چیز جفتهایی آفریدیم باشد که پند گیرید.
آیه ۳۶ سوره یاسین: منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خودشان، و از آنچه نمیدانند!
انتهای پیام/ 121