به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، جمعی از اعضای جامعه قرآنی به نیابت از حافظان، قاریان و فعالان قرآنی در دیدار هفتگی خود با خانواده شهدا به دیدار خانواده جانباز شهید محسن چینی فروشان رفتند. در این دیدار سید محمد مهدی سیف از اساتید قرآنی، نمایندگانی از سازمان اوقاف و امور خیریه، مرکز قرآن و عترت علوم پزشکی تهران و رحیم قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج جمع را همراهی کرده و با خانواده شهید به گفتوگو نشستند.
شهید محسن چینی فروشان از یادگاران دوران دفاع مقدس، اولین مدیر مهد قرآن استان تهران و از رزمندگان بسیجی لشکر محمد رسول الله (ص) بود. او در نتیجه حضور در صحنه نبرد با دشمن بعثی شیمیایی شد و خرداد سال ۱۴۰۱ به یاران شهیدش پیوست.
یک سوزن از بیت المال برنداشت
حاج آقا صادقی از دوستان و همکاران شهید چینی فروشان در این دیدار با اشاره به ویژگیهای این شهید گفت: من در مهدقرآن خدمت شهید چینی فروشان بودم و مثل ۲ برادر باهم کار میکردیم که در نتیجه خاطرات زیادی از ایشان دارم. یکی از خصوصیات او پاکیاش بود، نمونهاش اینکه اگر حقوقی از مهدقرآن دریافت میکرد آن را به کانونهای قرچک و ورامین میداد تا آنجا هزینه کنند. یک بار که میخواست به سرکار برود صدایم کرد، سوزنی در جیبش بود، آن را درآورد و داد به من که به موسسه ببرم، حتی در حد یک سوزن هم از مال بیت المال برنداشت.
اخلاص بارزترین ویژگی شهید چینی فروشان بود
یکی دیگر از همکاران شهید اخلاص را مهمترین ویژگی شهید چینی فروشان دانست و افزود: ویژگی بارز حسین آقا اخلاصش بود، دوره اول طرح اسوه ایشان تدریس بخش مفاهیم را برعهده داشت، دوره که تمام شد دوستان مبلغی را به عنوان حق الزحمه تدریس در نظر گرفتند و اصرار کردند ایشان شماره حساب بدهد، اما با وجودی که یک ترک کامل تدریس داشت از این کار امتناع کرد. وقتی پرسیدند با این مبلغ چه کنیم گفت کتاب سلام بر ابراهیم را بخرید و به بچههای دوره هدیه دهید. هیچ دریافتی مالی نداشت و اگر چیزی دریافت میکرد آن را به فضای آموزشی میداد. اخلاصش باعث شده بود موضوع جانبازیاش را جایی مطرح نکند. تنها دوستان نزدیک میدانستند که جانباز است.
شکوهمندترین دوران مهد قرآن دوره تصدی او بود
چاووشی از دیگر دوستان شهید بیان کرد: او اولین مدیر مهدقرآن استان تهران بود و فعالترین و شکوه مندترین دوران مهدقرآن در دوره تصدی ایشان بود. عاشقانه کار قرآنی را دنبال میکرد. آن زمان کانونهای زیادی در مساجد و مدارس راه اندازی کرد و مرتب دورههای تربیت مدرس میگذاشت. این از اخلاص و تلاش بی وقفه ایشان بود. هر زمان او را میدیدم از کارهای قرآنیش تعریف میکردند. چند سالی که مسوولیت قرآنی نداشت کار قرآنی را رها نکرد و هر زمان فرصتی پیدا میکرد به فالیتهای پژوهشی و تالیفی میپرداخت. سالهای اخیر در بحث کمک به محرومین و سیل زدهها فعالیت جدی داشت.
شعار شهید چینی فروشان «قرآن، بصیرت، شهدا» بود
همسر شهید چینی فروشان در صحبتهایی گفت: از سال ۷۵ که با ایشان ازدواج کردم همیشه با قرآن بود. با اینکه دستش در کار بازار باز بود، اما توجهی به آن نمیکرد. شنیدم که در بازار افرادی بودند که اهل نماز و اعتقاد نبودند، اما با برخورد خوب شهید اهل نماز و روزه و خمس شدند. اهل کار جهادی و فرهنگی و امر به معروف بود. این اواخر نسبت به زابل خیلی حساس شد و در کنار کار عمرانی کار فرهنگی هم برای این شهر انجام میداد. هرجایی مینشستند «قرآن، بصیرت، شهدا» را فراموش نمیکرد.
مهدی چینی فروشان پسر بزرگ شهید نیز درباره پدرش گفت: بیشتر صحبتی که همیشه با پدر داشتم درباره حضورش در جبهه بود. حوالی ۱۵ سالگی به عنوان بسیجی داوطلب وارد جبهه شد. اول که بی سیم چی بود و اواخر جنگ مسوولیتهای بیشتر گرفت و در اطلاعات و عملیات بود که جانباز شد. ایشان مصدوم شیمیایی است و چندبار مصدوم شد که آخرین بار شدید بود. اوایل سری به بنیاد شهید زد، اما هیچ وقت پیگیری نکرد. از بنیاد شهید اطلاع دادند برای تکمیل پرونده برود که از این کار خودداری کرد.
حمایت از کانونهای قرآنی را پس از تحویل مسوولیت رها نکرد
خانم نادری از فعالان قرآنی منطقه نیز درباره این شهید گفت: از سال ۷۱ با شهید چینی فروشان آشنا شدم. دوستان هرچه درباره او گفتند اغراق نکردند. خیلی به کانونهای قرآنی رسیدگی میکرد. به خاطر دارم شب جمعهای میخواستم چهار اتوبوس از بچههای قرآنی را به قم ببرم که ایشان همه جوره ما را همراهی کرد. بسیار انسان با اخلاصی بود و وقتی هم از مهدقرآن رفت باز اگر کاری داشتیم حمایت میکرد.
انتهای پیام/ ۱۴۱