گروه بین الملل دفاع پرس، هادی محمدی کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا طی یادداشتی نوشت: حملات هوایی روسیه و عملیاتهای زمینی ارتش سوریه و نیروهای مردمی و مقاومت در یک ماه گذشته، در مناطق گوناگون سوریه، مواضع جنجالی، گاه انفعالی از سوی غرب را موجب شده است. این واکنش های مثلث غربی – صهیونیستی – ارتجاع منطقه به این دلیل است که اصل سرمایه و نیروهای تحت فرمان این مثلث برای به چالش کشیدن دولتهای مستقل و مقاومت منطقهای با تهدید جدی روبروست. قریب هزار عملیات بر علیه مراکز، نیروها، تجهیزات و انبار مهمات داعش و چیزی بیش از این بر علیه دیگر گروههای تروریستی مانند جبهه النصره (شاخه رسمی القاعده در سوریه و لبنان) و احرار الشام که پیوندها و بیعت قبلی با القاعده را چند روز قبل تجدید کرد، شرایط آشفتهای برای تروریستها و حامیان آنها رقم زده است.
فریاد تروریستها و استغاثه آنها برای دریافت کمکهای مالی و تسلیحاتی جدید و فشار به روسیه برای کاستن و یا توقف عملیاتهای جاری، که از مراکز پشتیبانی خود در ترکیه و اردن درخواست میکنند، نشاندهنده، روند افول و نابودی آنهاست.
بدیهی است که حامیان تروریسم نمیتوانند دست روی دست گذاشته و شاهد از بین رفتن پیاده نظام سیاست های خود در منطقه و جهان باشند. لیستی از واکنشهای احتمالی سیاسی، نظامی و رسانهای و تسلیحاتی از سوی مثلث حامی تروریسم وجود دارد ولی اخیراً به جای اینکه از سوی امریکا و غرب و ناتو، شاهد رجزخوانی عملیاتی باشیم بدلایلی که بعداً به آن اشاره میکنم شاهد هستیم کوتولههای مرتجع در منطقه زبان پرخاش و تهدید و اعلام جنگ را به کار گرفتهاند. وزیر خارجه آل سعود که قبلا برای بندر بن سلطان دستیاری میکرده و همزمان به عنوان کارمند دستگاههای اطلاعاتی امریکا در واشنگتن فعال بوده، سخنی از مقابله با ایران با تمام امکانات به میان آورده و وزیر خارجه قطر نیز چند روز قبل، از یک رویکرد جدید برای مداخله نظامی مشترک به همراه ترکیه و عربستان و در حمایت از مردم سوریه پرده برداشته است.
همانگونه که سید حسن نصرالله توصیف کرد، فرمانده اصلی جنگ و درگیریهای منطقه و با ابزار تروریسم تکفیری، امریکا و پنتاگون است و از آنجا که امریکا در شرایط ویژه ای است و قادر به ورود به یک جنگ منطقهای و یا به تعبیر پوتین، جنگ جهانی سوم نیست، در زبان شرکای کوتوله منطقهای اش، برخی مواضع را علنی میکند. این کاملا روشن است که مثلث شوم حامی تروریسم از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد و بسیار امیدوار بود تا با نشان دادن دندان ناتو و توپ و تشرهای اردوغان، روسیه را دچار انفعال کنند ولی به عنوان نمونه، سیستمهای استقراری و غیر استقراری الکترونیک روسی و رادارهای آن، سیستمهای ارتباطی و راهبردی و رهگیری ناتو در اینجرلیک را بدون اینکه بدان آسیب برساند، از کار انداخته است.
هشدارهای محکم مقامات روس به هواپیماهای امریکایی و اسرائیلی که قصد داشتند، حضور عملیاتی خود در فضای سوریه را بدون لحاظ کردن روسیه ثبت کنند تا به حال موفق نشدهاند و ناچارند با هماهنگی و تایید پروازی از سوی روسها، وارد فضای سوریه شوند.
زمان به سرعت در حال پیش رفتن است و تروریستها در مناطق مختلف در حال ضربه خوردن، عقب نشینی و در برخی موارد هم فرار به ترکیه هستند و لذا در کنار اقدامات فوری تسلیحاتی و انتقال تعداد محدودی موشک تاو امریکایی که از مرزهای ترکیه وارد استان ادلب در سوریه شده است، خود را نیازمند یک تلاش جدی میدانند.
دلیل این است که اگر پروژه تروریسم تکفیری با شکست کامل روبرو شود، به قول کسینجر در مقاله اخیر خود در وال استریت ژورنال، نظم امریکایی که حاصل فضای جنگ دوم جهانی و سایکس پیکو میباشد، متلاشی شده و ارتجاع منطقهای در آستانه فروپاشی قرار میگیرند. لذا این کوتولههای منطقهای پیش از قدرتهای غربی و بدون توجه به محدودیتهای آنها در ورود به یک جنگ بدون سقف در خاورمیانه به دنبال طرحی نظامی و مداخله گرانه هستند. دیدار رئیس ستاد ارتش عربستان از ترکیه و دیدار مقامات امنیتی قطر از ترکیه، به دنبال انتقال این پیام است که در تدارک برنامهای ویژه برای بر هم زدن معادله فعلی و ورود به یک جنگ زمینی در حمایت از تروریستها هستند. بسیار روشن است که این رایزنیها در ترکیه، برای تشویق و تحریک ارتش ترکیه است تا در باتلاق بحران تروریستی سوریه، بیش از گذشته وارد شود. چرا که قطر و عربستان با پروژههای تروریستی خود در خاورمیانه و شمال افریقا و به ویژه در یمن آنچنان گرفتار هستند که قادر به تحمل یک پروژه شکست خورده جدید نیستند. البته حتی اگر چنین ریسکی به وقوع بپیوندد، حجم و توانمندی آنها بیشتر به موضوعی مضحک تبدیل خواهد شد. لذا بیشتر هم و غم آنها این است که در یک تقسیم کار با ترکیه و اردن، امکان تسلیحات رسانی به تروریستها را در شمال و جنوب سوریه فراهم کنند و یا هر گونه اقدامی که بتواند عمر تروریستها در سوریه را طولانی تر نماید، دست بزنند.
مدیریت و فرماندهی اصلی این تلاشها، عمدتا امریکاییها و با طراحی اسرائیلی است. امداد و کمک تسلیحاتی به جیش الفتح در شمال توسط ترکیه دنبال میشود و سعودیها هم در جنوب و در قالب اتاق جنگ «موک» در اردن، به تروریستهای موجود در قنیطره و ریف درعا نفس تازهای بدهند.
این تلاشهای مایوسانه، اگرچه حاصلی بیشتر از آنچه تا به حال بوده در بر ندارد و نقاب پیوند آنها با تروریسم تکفیری علنیتر شده و بر ملا میگردد، ولی چه در رسانه و چه در عرصههای دیگر نیازمند، برنامه و اقدام ویژه است.
مداخله تروریستی مثلث شوم در منطقه و حضور غیرقانونی امریکا در فضای سوریه نباید به نتیجه برنامهریزی شده آنها در منطقه منتهی شود. رگ حیات غرب و صهیونیسم در شعله ور کردن تنش های و درگیریهای مذهبی و طایفهای است و اگر منطقه به سوی امنیت و ثبات پایدار به پیش رود، فروش تسلیحاتی غربیها به کشورهای منطقه که آمار دهها میلیاردی را شامل میشود، متوقف خواهد شد و رژیم صهیونیستی که در سایه این تنشها و درگیریها، امنیت یافته، آسایش نخواهد داشت.
انتهای پیام/