مروری بر وصیت‌نامه شهید «واعظی»

شهید واعظی در قسمتی از وصیت‌نامه خود آورده است: «از تمام ملت مسلمان ایران و ایثارگران عاجزانه تقاضا دارم که در این جهاد مقدس شرکت نمایند و مبادا یک لحظه از سخنان ارزنده امام امّت چشم بپوشید.»
کد خبر: ۵۶۰۲۵۶
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۰ - 07December 2022

مروری بر وصیت‌نامه شهید «واعظی»

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «عبدالعلی واعظی» فرزند «دولت‌علی»، ۲ مرداد ۱۳۴۵ در خرمدرهِ زنجان دیده به جهان گشود. این شهید والامقام ۱۵ آذر ماه ۱۳۶۶ در منطقه پاوه به فیض شهادت نائل آمد.  

وصیت‌نامه شهید عبدالعلی واعظی

«بسمه تعالی

«یا ای‌ها الناس ان الدنیا دار جار و الاخره دار قرار»

شما می‌دانید که این دنیا برای گذر است و آخرت جای ماندن است.

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهیدپرور و درود به رزمندگان که در جبهه‌های حق علیه باطل با دشمنان مزدور می‌جنگند.

«ما لکم لا تقاتلوا فی سبیل‌الله و المستضعفین من الرجال و النساء و و الولدان»

چه شده است‌ای مردم و‌ای آن‌هایی که که رنگ جبهه را ندیده‌اند، در راه خدا جهاد نمی‌کنید؟

در صورتی که سرداران زمان و کودکان مسلمان ما در گوشه زندان‌های بغداد خوابیده‌اند و در دست صدام و صدامیان اسیرند. به یاد آن اسیر بیفتید که صدام بعثی زیر شکنجه قرار داده است.

قیام بکنید، بجنگید تا این صدام بعثی نسلش از این روزگار کنده بشود.‌ای مردم! نگویید که این جنگ را کسی باعث شده است. این جنگ خدایی است و از آن‌هایی که به جبهه رفتند، بپرسید که امداد‌های غیبی را به شما تعریف بکنند.  

ای پدر و مادرم! اگر فیض شهادت نصیبم شد، ناراحت و نگران نباشید، فقط دستتان را به سوی خدا بلند بکنید و بگویید: «ای خدای مهربان این قربانی را از ما قبول بکن. هیچ موقع گریه نکنید، اگر گریه بکنید دشمنان ما خوشحال می‌شوند. فقط صبر داشته باشید که بزرگترین شجاعت صبر است.

اگر جسد بنده را هم تحویل نگرفتید، هیچ ناراحت نباشید، برای اینکه جریان مادر وهب برایتان روشن شده است و اگر جسد بنده به دست شما رسید، بدانید که رفیقان من خیلی زحمت کشیده‌اند تا جسد بنده را به دست شما رسانده‌اند. از رفیقانم حتما تشکر و قدردانی بکنید و به آن‌ها روحیه بدهید، رفیقان من هستند که راه من را می‌خواهند ادامه بدهند.

پدرم و مادرم! اول از خداوند، دوم از شما خواستارم که بنده را ببخشید. بار‌ها به مرخصی آمدم، متأسفانه خجالت می‌کشیدم و این هم از کم سعادتی بنده بوده که نتوانستم در دوران حیاتم از شما معذرت‌خواهی کنم تا خداوند شاید به وسیله دعا‌های خیر شما مرا هم ببخشد و امیدوارم که عذر این فرزند ناقابلت را بپذیرید.

الان بهترین موقعیت برای مبارزه با کافران پدیدار گشته است و مزدوران آمریکایی و بعثی‌های جنایتکار است که کشور اسلامی ایران را مورد تاخت ناجوانمردانه قرار دادند و بر خاک مقدسمان هجوم آورده بودند، باید فرصت لازم را از دست ندهیم و برای اسلام و سرزمین دلاوران ایران، ندای این ابرمردِ تاریخ از هیچ کوششی دریغ نکنیم.

از تمام ملت مسلمان ایران، ایثارگران و به‌خصوص مردم روستای داش بلاغ عاجزانه تقاضا دارم که در این جهاد مقدس شرکت نمایند و مبادا یک لحظه از سخنان ارزنده امام امّت چشم بپوشید، برای اینکه ما از سخنان ارزنده امام امّت درس شهادت را آموختیم و در این لحظات خون رنگِ زمان، سرزمین ایران با خون هزاران شهید آبیاری شده است و با پیوند خونِ خود به گوش تاریخ می‌رسانیم که اسلام نیاز به خون شهید دارد.

در آخر کلام لازم گردید که بگویم:‌ای هم‌سنگرم! اگر از بنده بدی دیده‌اید، ببخشید.

به امید پیروزی اسلام و مسلمین و طول عمر رهبر کبیر انقلاب اسلام ایران.

به امید شهادت در راه خدا

والسلام

عبدالعلی واعظی، ۱۳۶۶/۲/۲۲»

منبع: نوید شاهد 

انتهای پیام/ 911

نظر شما
پربیننده ها