به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، کنفرانس اول بغداد با عنوان «حمایت منطقهای از عراق» سال گذشته (۶ شهریورماه ۱۴۰۰) برگزار شد و قرار است، اردن امروز سه شنبه (۲۹ آذر ۱۴۰۱)، میزبان دومین نسخه «کنفرانس بغداد» در مرکز «ملک حسین بن طلال» واقع در کرانه «بحر المیت» باشد که با شعار «شراکت، همکاری، نحوه ادامه همکاریها برای حمایت از عراق و تداوم آن» برگزار میشود.
در این کنفرانس، تعدادی از نمایندگان کشورها و سازمانهای منطقهای شامل عراق، اردن، ایران، مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، بحرین، کویت، عمان، ترکیه و البته فرانسه و در کنار اینها نمایندگان اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس، گروه ۲۰ و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل مستقر در اردن، حضور خواهند یافت.
حضور با این گستردگی و دایره شمول، منطقا نباید برای رویدادی کم اهمیت باشد، اما صادقانه بگوییم که نمیدانیم واقعا باید کنفرانس بغداد ۲ در امان اردن را چه بنامیم؛ زیرا مجموعهای از سوالات عمدتا بی جواب درباره این کنفرانس همچنان مطرح است.
اگر نام و ماموریت اصلی آن، «حمایت منطقه ای» از عراق باشد آن گونه که در کنفرانس بغداد۱ بود چرا فرانسه یکی از تاثیرگذاران اصلی آن میشود؟ اگر رسمش را کنفرانس همکاری «کشورهای همجوار» در حمایت از عراق در نظر بگیریم آنطور که فلسفه شکل گیری آن بود، غیرهمجوارها در این نشست چه میکنند؟ اگر در جستجوی حمایت و امنیت منطقهای برای عراق و سرریز این منفعت در کل منطقه است چرا سوریه در آن حضور ندارد؟ اگر این همکاری قرار است در منطقه، درونزا و نیز مبتنی بر تفاهم طرفهای منطقهای باشد چرا پاریس و واشنگتن از خارج منطقه در آن نقش ایفا کنند، اما دمشق در حساسترین جای منطقه و همسایگی عراق با وجود تهدیدهای مشترکی مانند حضور تروریستهای داعش، فعالیت جریانهای تکفیری، حضور باندهای مواد مخدر و مسائل متعدد مرزی و سرزمینی از ورود تروریستها گرفته تا مساله رودهای مشترک، باید نادیده گرفته شود؟ معنای میزبانی امان از کنفرانس بغداد۲ در سایه ناامنیهای اردن چیست؟
چند سوال از زبان برخی ناظران عراقی
برخی ناظران عراقی مانند «محمود الهاشمی» رئیس مرکز بررسیهای راهبردی «الاتحاد» نیز سوالاتی مشابه از این قبیل را مطرح میکنند:
«کنفرانس اول بغداد حدود ۱۵ ماه پیش برگزار شد و اکنون برونداد و نتایجی از آن شاهد نیستیم؛ چرا؟
چرا باید نامگذاری فقط با اسم "کنفرانس بغداد" باشد و آیا کشورهای حاضر در آن مانند اردن و مصر، مشکلات و بحرانهایی جدی ندارند؟ اردن و مصر در وضعیت اقتصادی نامساعدی قرار دارند و اعتراضات این روزهای اردن را میتوان شاخصی از این وضع دانست که به مصر هم سرایت خواهد کرد و کشورهایی مانند عربستان و امارات در گرسنگی دو ملت اردن و مصر با قطع کمکها و خرید کارخانجات این کشورها به بهای ناچیز شریکند و در حالی که دو کشور مصر و اردن در وامهای کمرشکن بانک جهانی غرق شده اند، چرا عربستان و امارات و سایر کشورها به قاهره و امان از زاویه نگاه به بغداد نمینگرند؟
چرا دستورکارهای کنفرانس اول اینقدر مبهم بود در حالی که مشارکت در کنفرانس امروز اردن خیلی بیشتر شده است؛ آیا ابهام ها، حکایت از دستورکارهایی اعلام نشده دارد؟
چرا فرانسه در هر دو کنفرانس اول و دوم حاضر است و حجم روابط آن با عراق چقدر است که چنین جایگاهی مییابد؟
در کنفرانس دولت الکاظمی با پیرامون عربی خود، حرف از ارتباط برقی عراق با کشورهای عربی و سرمایه گذاریهایی در این باره شد، اما هنوز نوری از آن برق در افق خود نمیبینیم و هیچ شرکتی هنوز فعال نشده است؛ چرا؟
در کنفرانس اول، حرفهای زیادی از بهبود روابط بین عربستان سعودی و ایران به میزبانی بغداد شد، اما تا حالا چنین چیزی حس نکردیم و این در حالی است که عربستان نه تنها روابط را بهبود نداد بلکه رسانههای خود را به طور کامل برای برانگیختن ناآرامیهای داخل ایران بسیج کرد؛ چرا؟
در کنفرانس اول بسیار درباره «عربیت» و «آغوش عربی» و اهمیت بازگرداندن عراق به محیط عربی گفته شد، اما «قلعه عربی» معروف یعنی سوریه به کنفرانس دعوت نشد؛ از کدام عربیت صحبت میکنید؟
چگونه کنفرانس بغداد در اردن برگزار میشود در حالی که این کشور، اکنون با اعتراضات و آشوب مواجه است و یگانهای زرهی نظامی به همان بحر المیت اعزام شده که قرار است محل برگزاری اجلاس باشد؟»
چرا سوریه در نشستهای بغداد نیست؟
سوریه در کنفرانس اول (سال گذشته) نیز در اجلاس همکاری و حمایت منطقهای از عراق حضور نداشت. علتش را هم برخی چهرههای عراقی به وضوح بیان کردند؛ تحریم آن کشور از سوی آمریکا و همپیمانان؛ این در حالی است که سوریه را میتوان بزرگترین عرصه مواجهههای امنیتی و نظامی بین المللی حال حاضر در منطقه دانست.
به جرات میتوان گفت جستجوی امنیت منطقهای بدون در نظر گرفتن سوریه و ملاحظات آن، عملا راه زیادی را در پیش رو خواهد داشت و دور زدن سوریه نمیتواند راهی منطقی برای حل بحران امنیت در منطقه باشد، اما واقعا چرا دمشق، امکان حضور در این نشستها را نمییابد؟
پاسخ این سوال در فشارهای منطقهای از سوی برخی کشورهای عربی برای نادیده گرفتن سوریه با وجود تاکید بر عنصر «عربیت» و نیز نقش مخرب ضد امنیتی آمریکا در سوریه با اقداماتی از قبیل غارت نفت و محمولههای گندم، تصرف سرزمینی سوریه و حضور آمریکاییها در خط مقدم حمایت از اشغالگری اسرائیل نهفته است؛ مسائلی اساسی درباره بحران سوریه که نباید مورد مناقشه قرار گیرد به خصوص وقتی دو محور مهم کنفرانس بغداد در اردن، «امنیت غذایی» و «امنیت انرژی» باشد که آمریکا در حال غارت این هر سه عنصر (امنیت، غذا و انرژی) از سوریه است.
چرا فرانسه در کنفرانسهای سریالی بغداد حضور پررنگ دارد؟
برخی اندیشکدههای غربی با پوشاندن لباسی موجه بر تن امانوئل مکرون برای حضور در کنفرانسهای بغداد این طور مینویسند که «از نظر فرانسه، هم نشست ۲۰۲۱ بغداد و هم رویداد امسال امان، بخشی از رویکرد "دیپلماسی کنفرانس" آن است که بر ارزش چنین رویدادهایی برای تقویت ثبات منطقهای و روابط سران تاکید میکند.»
رسانههای غربی این عبارتها را پررنگ میکنند که «با توجه به واقع شدن عراق در تقاطع اصلی بازیگران با نفوذ منطقهای مانند ایران، عربستان سعودی و ترکیه، مقامات فرانسوی آن را بهترین نقطه شروع برای کاهش تنشها در فضای همسایگی میدانند.» و بعد نمونه میآورند که به عنوان مثال، روابط بغداد با آنکارا در حال حاضر ناآرام است و میتواند از یک «مرهم دیپلماتیک» بهرهمند شود.
اندیشکدههایی مانند «موسسه واشنگتن»، چنین تفسیر میکنند که «با این روحیه، پاریس، فرمت فراگیر کنفرانس را ترویج داده و آن را به عنوان آغاز یک پویایی بلندمدت برای مقابله با چالشهای جهانی در منطقه نه تنها درباره تغییرات آب و هوایی، بلکه پیرامون امنیت غذایی، مساله بیابانزایی، امنیت انرژی، شرایط اضطراری بهداشت عمومی، بلایای طبیعی و موارد دیگر میبیند.».
اما ورای این ژست سبز و شیک، فرانسه این حد از ایثار و دغدغه برای کاهش تنش را قرار است کجا نقد کند؟ بیایید چند ماهی به عقبتر برگردیم.
اوایل شهریور سال گذشته (۱۴۰۰) امانوئل مکرون نیز در جمع نمایندگان کشورهای شرکت کننده در اجلاس حمایت از عراق بود.
فرانسه در عراق میماند؛ به نام مبارزه با تروریسم
رئیسجمهوری فرانسه با حضور در نشست گذشته بغداد گفت که «برگزاری نشست شراکت و همکاری در بغداد به مثابه پیروزی برای عراق است».
مکرون گفت: «صرف نظر از تصمیم آمریکا برای خروج از عراق، ما به نبرد با تروریسم در عراق تا زمانی که این کشور بخواهد ادامه میدهیم.»
مکرون بعد از این تعارفات آشنا، حرف اول و آخرش را در اظهارت پایانی خود با این عبارت گفت: «فرانسه پروژههای مختلفی در عراق دارد» (فعالیتهای تجاری و اقتصادی فرانسه در عراق)
در همان شهریور ۱۴۰۰، همزمان با سفر مکرون به عراق، شرکت فرانسوی «توتال» برای کشف، استخراج و توسعه میادین نفت و گاز عراق و همچنین استحصال انرژیهای خورشیدی در بصره، قراردادی به ارزش ۲۷ میلیارد دلار امضا کرد. این در حالی است که بهمن ۱۳۹۸، عراق توافقات اولیه را برای استخراج نفت و گاز با چین امضا کرده بود.
گروه فرانسوی «سیاماِی سیجیام» که سومین کمپانی بزرگ ترابری در جهان است، در بندر «ام قصر» جنوب عراق برو و بیایی پرترافیک و تجارتی شلوغ دارد. محمولههای بزرگ از آنجا با پرچم فرانسه به نقاط مختلف دنیا منتقل میشود؛ تردیدی نیست که از لحاظ صنایع نفت و گاز، منافع اقتصادی فرانسه در عراق بسیار کلان است، اما عراق برای فرانسه، فقط نفت و گاز نیست.
حدود یازده سال پیش، شرکت فرانسوی «آلستوم» و مسئولین عراقی، توافقات اولیه را برای تاسیس متروی بغداد انجام دادند، اما به خاطر حمله داعش و ناآرامیهای منطقه، اجرای این توافق چند بار به تعویق افتاد. با این وجود، اردیبهشت ۱۴۰۰، مسئولین عراقی از توافق مجدد با آلستوم فرانسه و هیوندای کره جنوبی برای راهاندازی متروی پایتخت سخن گفتند. گفته میشود ارزش این پروژه بزرگ، حدود ۲/۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
در همین پیوند، «محمود الربیعی» یکی از سران عصائب اهل الحق عراق پیش از برگزاری نشست جاری در اردن در توییتی نوشت: مکرون رئیس جمهور فرانسه در اخرین روزهای دولت الکاظمی تماس گرفت و خواستار ابقای او شد، زیرا به فرانسه قول داده بودند که قرارداد سرمایه گذاری به ارزش ۲۷ میلیارد دلار با آن به امضا برسانند و...
با صرفنظر از غیبت سوریه و حضور نیافتن نماینده دمشق در این رویداد که همچنان سوال اصلی است، بیایید این طور فرض کنیم که گسترده شدن حضور از محدوده همسایگان به سایر کشورهای منطقه و از منطقه به فرامنطقه در کنفرانسهای سریالی بغداد، ناشی از درک معادلات جاری در عراق است؛ کشوری که هر چقدر تلاش کنیم آن را در بافت همسایگی و فراتر از آن در زیست بوم منطقهای تصور کنیم، باز هم این تصویر و تصور از عراق، ناقص و پازل آن، نامفهوم میماند. چرا؟
عراق اگر چه کشوری است که دغدغه حاکمیت دارد، اما در عمل، انبوهی از مداخلات خارجی بر سر آن آوار شده است، زیرا بسیاری در این سرزمین راهبردی، فارغ از موضوع امنیت و دغدغههای همجواری به دنبال منافع خود هستند؛ از کشورهای حاشیه خلیج فارس گرفته تا هزاران کیلومتر دورتر یعنی کشورهای عضو ناتو با مداخلات معروف نظامی در این کشور به سرکردگی آمریکا و واشنگتنی که ۱۰ هزار و ۲۲۰ کیلومتر با بغداد فاصله دارد.
اما در کنار همه منافعی که غرب از مداخله در امور داخلی عراق با ورود در مسائل بغداد با همسایگان و منطقه میبرد؛ گزارهای مهم به مثابه یک کلیدواژه در عبارتهای زیر از موسسه واشنگتن، قابل تامل است:
«در سال ۲۰۲۱، کاخ سفید از کنفرانس بغداد به عنوان یک اجلاس منطقهای موفق و پیشگامانه استقبال کرد. در واقع، به نظر میرسد سیاستگذاران ایالات متحده از ماهیت و قالب هر دو رویداد (سال ۲۰۲۱ و کنفرانس جاری در اردن)، راضی هستند؛ نشستهایی که هدف کلی واشنگتن و پاریس را برآورده میکنند؛ تشویق تعامل بیشتر عراق با همسایگان عرب.»
حالا میتوان بهتر دریافت که چرا کنفرانسهای همکاری منطقهای به خصوص در ارتباط با عراق، ناتمام و سرگردان میماند. به گزاره بالا دقت کنید؛ «پاریس و واشنگتن بر این نقطه اشتراک دارند که باید عراق را تشویق کنند تا بیشتر با همسایگان عرب خود همکاری کند» (با تاکید بر کلیدواژه نژادی و البته بدون توجه به عرب و همسایه بودن سوریه).
مشخصا این رویه، پیش از آنکه همکاری مبتنی بر همجواری را تقویت کند بیشتر شبیه تشویق به یک تفرقه و گسست در همگرایی منطقهای است. وانگهی؛ همان طور که ناظران عراقی هم تاکید دارند حتی با تحمیل عنصر عربیت بر کنفرانسهای منطقهای با تجویز پایتختهای غربی، این سوال در مورد جمهوری عربی سوریه با تاکید بر همان عنصر عربیت، همچنان وجود دارد که واقعا چه طرفهایی نمیگذارند سوریه در «آغوش عربی» خود بماند و نقش داشته باشد؟
این دیکته و مشق از خارج منطقه، علت اصلی و درد مشترک تمام منطقه است و پاسخی به این سوال که چرا همگراییهایی متعدد منطقهای در قالب نشست و کنفرانسهای اینچنینی، ابتر و ناتمام میماند. این نما، تصویر حیرت آور و غم انگیز منطقه ما است؛ جایی که کنفرانس حمایت از عراق در اردن برگزار میشود در حالی که نامش بغداد است؛ مساله اصلی آن همکاری همسایگان عراق است، اما فرانسه در آن با مهر تایید آمریکا، نقش محوری ایفا میکند و قرار است امنیت را در ابعاد مختلف آن تامین کند، اما جای شرکای تعیین کننده امنیت مانند سوریه در آن، خالی است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۹۱۱