به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به شوخ بودن معروف بود. «امیر نظری» با اینکه انتخاب کرده بود در موقعیت سخت و حساس تخریب کار کند، اما کار نتوانسته بود مانع از روحیه خوب او و نشاطی که به بچهها میداد بشود.
سید حسین حیدری یکی از دوستان شهید تعریف میکرد که امیر که خیلی شوخ و خندهرو بود بعد از کربلای ۴ با اینکه مدت خیلی کوتاهی عقد کرده بود شدیدا دنبال راهی میگشت تا بتواند نظر (شهید) عزیز جلیل را نسبت به حضورش در عملیات به عنوان غواص عوض کند. خیلی توی خودش بود و من با شناخت چند ساله از او متوجه بودم که خندههایش از ته دل نیست و دلش در کربلای چهار مانده است.
مثل امیر کسی را ندیدم
وی ادامه داد: هرچند که بیشتر به بعد شوخ طبعی شهید توجه شده، اما بی شک روحیات و خلقیات او ابعاد دیگری هم داشت. شجاعت، مردم داری و تخصص بالای شهید امیر نظری در تخریب و انفجارات به اضافه مهربانی، احترام به والدین از جمله ویژگیها مغفول مانده شهید است. او شوخی میکرد و بچهها را میخنداند بدون اینکه به کسی بی احترامی کند.
من در طول سالهای عمرم مثل امیر کسی را ندیدم که به دنیا پشت کرده باشد. او برای آنکه در شب کربلای ۵ خط شکن باشد خیلی چیزها را شکست از جمله دلش، عشقش و خودش را. اشکها ریخت و من شاهد بودم برای متقاعد کردن نفری که میخواست به جایش برود چقدر به پایش افتاد و او را قسمهای پی در پی داد و اشک ریخت، به حضرت زهرا (س) قسم میداد و قول داد شفاعت او را بکند.
وقتی نزدیکی تونل تیر خورد، میدانست که کار باز کردن تونل را انجام داده و بیرون از تونل پایان عمرش هست، ولی عاشقانه رفت در حالی که صدها دلیل نرفتن برایش وجود داشت.
از همه چیزش گذشت
فیض آبادی از دیگر همرزمان شهید نظری گفت: شب کربلای ۵ نزدیک تونل یاسین، زیر آتش سنگین دشمن بود. در ابتدای عملیات وقتی پیکر یک شهید را در کف کانال دیدم اصلا فکر نمیکردم این پیکر امیر نظری است. به دوستان گفتم این کیست که کف کانال را گرفته؟ وقتی گفتند امیری نظری، دنیا روی سرم خراب شد.
وی ادامه داد: امیر مهربانترین و دوست داشتنیترین و پرکارترین فرد تخریب بود، او معاون تخریب و فرمانده دسته ویژه غواصی و اولین نفری بود که داخل تونل شد و راه را باز کرد و اولین تیر دشمن او را به آسمان برد. با اینکه قرار نبود آن شب برود، اما اصرار به رفتنش بقیه را داغدار کرد. امیر از خودش و زندگیاش و همسر تازه عقد کرده و همه چیز گذشت تا جاودانه شد.
سید حاجی عرب از دیگر دوستان شهید روایت کرد: من با امیر از سال ۱۳۶۲ در دهکده شهید حیدری آشنا شدم و تا شب شهادت و هنگام شهادتش همراه او بودم. ویژگی بارز امیر خستگی ناپذیری و تلاش و پشتکارش بود. فهم عمیق و درک بالا از مسائل و ابتکارش برای حل مشکلات باعث شده بود حضورش موجب روحیه و اعتماد به نفس دیگران شود. کار سخت را با شوخی و خنده دلنشین سبک میکرد.
وی ادامه داد: سال ۱۳۶۳ تخریبچیهای تازه وارد را برای آموزش به سایت ۵ بردیم. آموزش فشرده و سختی بود. در یکی از سالنها که فقط سقفش پوشیده بود، چادر زدیم و داخل چادرها مستقر شدیم. میدان مین و آموزش تقریبا در فاصله سه کیلومتری اطراف سایت بود. هر روز بعد از بیدارباش و اجرای مراسم، برای کار عملی به صورت پیاده به میدان مین آموزشی میرفتیم. از نمازها، دعاها و مراسمهای مذهبی هرچه بگویم کم گفتم، قابل وصف نیست، چون نمونهاش را دیگر هیچ وقت ندیدم. امیر هم در عبادت، دعا و نماز و هم در کار، مشقات و سختیها جلودار بود.
درباره شهید
امیر نظری، سال ۱۳۴۳ در مشهد مقدس به دنیا آمد. شروع جنگ با تحصیل او در مقطع دبیرستان همراه بود. سال ۱۳۶۰ با طی کردن دوره آموزش تخریب به عضویت این یگان درآمد و در مدت کوتاهی مسوول گروه معبرزن شد و به آموش نیروها پرداخت. زمانی که در عملیات کربلای ۴ چند تن از دوستان صمیمیاش به شهادت رسیدند، تاب ماندن دیگر نداشت. او در حالی که قائم مقام تخریب تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بود، با گذراندن دوره ویژه غواصی به گردان «یاسین» ملحق شد.
در عملیات «کربلای ۵» به عنوان نخستین خط شکن با عبور از تونل و اصابت گلوله به سرش، حماسه ماندگاری از خود باقی نهاد. پیکر غرق در خونش به بیمارستان منتقل شد و چند روز در حالت بیهوشی بود تا اینکه در اسفند سال ۱۳۶۵ به همرزمان شهیدش پیوست.
انتهای پیام/ ۱۴۱