به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «ولایتمداری» یکی از شاخصههای اصلی دفاع مقدس است؛ رزمندگان اسلام با لبیک به فرمان امام و مقتدای خود، بهسوی جبههها شتافتند و در مواقعی که پیامی از سوی رهبر خود دریافت میکردند؛ روحیهای مضاعف میگرفتند و حماسههای غرورآفرینی را رقم میزدند.
«ولایتمداری» یا «تبعیت از ولیفقیه» در میان فرماندهان و رزمندگان، جلوههای گوناگونی دارد که سردار حاج «علی فضلی» فرمانده «لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام)» در دوران دفاع مقدس، یکی از این جلوهها را قبل از برگزاری عملیات «کربلای ۵»، اینگونه روایت کرده است:
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله چندمتری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم و دید بهتر میشد. به محوطه صبحگاه آمدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید؛ ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صدایش از یک گوشه اردوگاه میآمد؛ ولی معلوم نبود که کدام گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) بود. سرو وضع نیروهای گردان یک جور خاصی بود و با همه روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد. یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند.
تعدادی از این نیروها کفن به تن کرده بودند و تمامی نیروها پوتینهایشان را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند. جلوتر که آمدند، متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام خمینی (ره) تقدیم کردند که در آن نوشته شده بود
اماما! ما اهل کوفه نیستیم که شما را تنها گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر نوشته بود.
فرمانده و رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) - آخرین صبحگاه قبل از عملیات کربلای پنج - ۱۶ دی سال ۱۳۶۵
این متن را در حدود ۱۰ هزار نفر امضاء کرده بودند که این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود. گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند.
قرار شد من چند دقیقهای برای رزمندگان لشکر صحبت کنم؛ اینگونه سخن آغاز کردم:
برادرهای رزمنده! شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به ۲۰ روز به عملیات «کربلای ۴» برای بالا بردن ضریب حفاظتی، ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع کردیم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از عدم فتح عملیات «کربلای ۴» برگشتیم، امام عزیز از ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. رزمندگان اسلام! اینروزها، روزهای کربلایی و عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان... میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد و همه یکصدا فریاد میزدند: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند».
انتهای پیام/ 113