به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سیده فاطمه سادات کیایی؛ «رضا اسماعیلی» از اولین نیروهای لشکر فاطمیون بود که به همراه فرماندهان نامی این لشکر، شهید علیرضا توسلی و شهید رضا بخشی در بحبوحه جنگ سوریه برای دفاع از حرم آل الله به سوریه رفت.
جوان کم سن و سال و خوش سیمای افغانستانی که دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بود و مقام نائب قهرمانی وزن ۵۵ کیلوی پرورش اندام استان خراسان رضوی را به دست آورد.
تنها ۱۹ سال داشت، اما ایمان و اعتقاداتش اجازه نداد تا حرم اهل بیت (ع) و جان مردم سوریه را در خطر ببیند. برای همین با اولین گروههای رزمندگان فاطمیون که در سال ۱۳۹۲ و با حضور ۲۲ نفر از شیعیان مجاهد افغانستانی ساکن مشهد تشکیل شده بود به سوریه رفت.
اغلب اعضای این گروه از مجاهدین سپاه محمد بودند که در جریان جنگ افغانستان مقابل نیروهای متجاوز شوروی از کشور خود دفاع کردند و تعدادی نیز در دفاع مقدس ایران حضور داشتند، اما رضا نه جنگ افغانستان را دیده بود و نه در دفاع مقدس ایران حضور داشت، او زمانی که به سوریه رفت که تنها ۲۱ سال سن داشت، با آن عینک آفتابی که همیشه روی صورتش بود و چهره خندان و بی آلایشش کمتر کسی بود که او را نشناسد.
چیزی که رضای جوان را از دیگر شهدای فاطمیون تا حدودی متمایز میکند شجاعت او و انتخاب راهی است که در جوانی به عنوان اولین نیروهای مدافع حرم انتخاب کرد.
هشتم اسفند ۱۳۹۲ در جریان عملیات بازپسگیری مناطق تحت تصرف تکفیریها وقتی به دنبال یکی از نیروهای فاطمیون به منطقه زمانیه در غوطه شرقی رفته بود در یکی از خانهها با نیروهای دشمن درگیر و زخمی شد. وی که به دلیل جراحات شدید قادر به بازگشت نبوده توسط دشمن به اسارت گرفته میشود. از آنجا که بی سیم همراه او بود دوستانش صدای او را میشنیدند که بر لب ذکر یا علی داشته است. مدتی بعد تصاویر سر بریده او از شبکههای اجتماعی منتشر میشود. با بازپسگیری منطقه همرزمان وی متوجه پیکر بی سر رضا میشوند که داخل جوی آبی انداخته شده بود.
یکی از همرزمان شهید دربارهاش گفته است: رضا جوان ورزشکار و خوش رویی بود، بیشتر اوقات او را با موتور میدیدیم. در ان زمان جوانترین عضو گروه بود که برای رصد و شناسایی دشمن میرفت. ابوحامد به او گفته بود تو جوان هستی، اینجا نمان، برو به زندگیت برس، اما رضا جواب داد «جانم فدای حضرت زینب (س) سرم فدای حضرت رقیه (س).» شهید ابوحامد با شهادتش گفت خدا تو را با شهدای دشت کربلا محشور کند. صدای «یا علی» گفتنش هنگام شهادت افتخاری برای کل فاطمیون شد. اینطور ایستادنش مقابل دشمن باعث عصبانیت دشمن شد.»
او را به عنوان اولین ذبیج لشکر فاطمیون و جبهه مقاومت میشناسند. شهیدی که در اوج جوانی پر کشید و فرزندش چند ماه بعد دنیا آمد و نام پدر را بر او نهادند تا ادامه دهنده راهش باشد.
در ادامه فیلمهای مربوط به این شهید در سوریه و روایتی از او را که توسط یکی از همرزمانش بیان شده میبینید.
انتهای پیام/ ۱۴۱