گوش‌بُرها/ بخش اول/ دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

«گوش‌بُرها» در دفاع مقدس چه کسانی بودند؟/ روایتی از خیانت کومله علیه ملت ایران

در مورد ماهیت گروه فرسان و اقداماتی که انجام داده‌اند، همچنین اقداماتی که رزمندگان اسلام به‌منظور دفع این گروه انجام داده‌اند، در کتاب «فرسان _ تاریخ شفاهی گوش‌بر‌ها در استان ایلام» توضیح داده شده است.
کد خبر: ۵۷۱۶۹۶
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۴:۱۸ - 10February 2023

آشنایی با گروه «فرسان»به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروه «فُرسان» نیرو‌های فراری دوران طاغوت، ضدانقلاب، کومله‌ها و چریک‌های سابق پاسگاه‌های ژاندارمری، کُرد‌های اهل منطقه اورامانات، جاف و قلخانی (اهل حق) بودند که به‌علت آشنایی و شناخت نسبت به جغرافیای منطقه، به‌عنوان مزدور در خدمت رژیم عراق قرار گرفتند.

در مورد ماهیت گروه فرسان و اقداماتی که انجام داده‌اند، همچنین اقداماتی که رزمندگان اسلام به‌منظور دفع این گروه انجام داده‌اند، در کتاب «فرسان_ تاریخ شفاهی گوش‌بر‌ها در استان ایلام» توضیح داده شده است که «بتول میرزایی» آن را به رشته نگارش درآورده و انشارات سوره‌های عشق آن را منتشر کرده است.

در مطلب زیر و سلسله مطالبی که با عنوان «گوش‌بُرها» منتشر می‌شوند، به مطالب این کتاب پرداخته می‌شود.

در مقدمه این کتاب به توضیح در مورد گروه فرسان پرداخته شده است که بخش اول آن را می‌خوانید:

«فرسان» به چه معناست؟

««فُرسان» جمع فارِس (Fares) است. فارس به‌معنای اسب سوار، اسب‌دار و جنگجو است. وجه تسمیه این اسم، به گروهی اسب‌سوار به نام «الفروسیه» در قرون وسطی می‌رسد.

تاریخ پیدایش این گروه چریکی را به‌طور قطعی نمی‌توان مشخص کرد، ولی به گفته راویان جنگ، عمده فعالیت این گروه با نام «گوش‌بُرها» از اواخر سال ۱۳۶۲ تا نیمه اول سال ۱۳۶۵ در جبهه میانی بوده و در سایر جبهه‌ها، آماری از حمله این گروه به دست نیامده است.

چرا گروه فرسان را «مرتزق» می‌نامند؟

فرسان به‌معنای چابک‌سواران و اشخاص نیرومند نیز هست. این اصطلاح پس از شروع جنگ تحمیلی، مشخصه گروهی شد که آن‌ها را «مرتزقین» یعنی مزدوری کنندگان نیز می‌نامیدند و در ادبیات محاوره‌ای و بیان عامه مردم به نام «گوش‌بُرها» معروف بودند.

جبهه میانی به‌ویژه در استان ایلام دارای تپه ماهورها، ارتفاعات صعب‌العبور، شیار‌ها و مسیل‌هایی است که عبور از آن‌ها مشکل است. با توجه به اینکه عراق قدرت خود را در یگان‌های زرهی می‌دید که در این منطقه نمی‌توانست کاربرد خوبی داشته باشد و امکان قدرت مانور نیروی زرهی وجود نداشت، بنابراین لازم می‌دید که به هر نحوی این ضعف را در جبهه میانی (استان ایلام) جبران کند و بر همین اساس نیرو‌هایی را تحت عنوان فرسان اجیر کرد و به‌کار گرفت.

هویت گوش‌بُرها

در مورد هویت این گروه، چند نظر وجود دارد: اینکه فرسان به‌عنوان شاخه نظامی سلطنت‌طلب‌ها و اعضای آن، بیشتر از منطقه اورامانات بوده که در ژاندارمری و شهربانی سابق مشغول و وفادار به شاه بوده‌اند و پس از خروج و فرار شاه به خارج از کشور، بخشی از آن‌ها به احزاب کومله و دموکرات پیوستند و بخشی نیز به‌عنوان مزدور عراق جذب گروه فرسان شدند و همچنین به نیرو‌های ژاندارم و چریک‌های قدیم اهل اورامانات کرمانشاه و کُرد‌های جاف که قبل از انقلاب در پاسگاه‌های ژاندارمری مناطق مرزی استان ایلام بودند. گفته می‌شد که استخبارات عراق آن‌ها را به‌علت توان و قدرت بدنی بالا و شناخت و آگاهی نسبت به منطقه به خدمت گرفته بود.

بنا بر مستندات، گروه فرسان، نیرو‌های فراری دوران طاغوت، ضدانقلاب، کومله‌ها و چریک‌های سابق پاسگاه‌های ژاندارمری، کُرد‌های اهل منطقه اورامانات، جاف و قلخانی (اهل حق) بودند که به‌علت آشنایی و شناخت نسبت به جغرافیای منطقه به‌عنوان مزدور در خدمت رژیم عراق قرار گرفتند.

آن‌ها افرادی ورزیده، چابک و با استقامت بسیار بالا بودند که سخت‌ترین آموزش‌های چریکی را گذرانده بودند و با تکیه بر توانایی اطلاعاتی و آموزش‌های ویژه، با استفاده از خلأ موجود در نقاط مرزی با نفوذ در عقبه نیرو‌های خودی و ایجاد رعب، وحشت و ناامن کردن جاده‌ها مأموریت خود را انجام می‌دادند.

نحوه کار گوش‌بر‌ها

گروه فرسان با انجام کمین شبانه بر روی جاده‌ها اقدام به متوقف کردن خودرو‌هایی می‌کردند که در آن مسیر تردد داشتند، سپس سرنشینان آن خودرو را یا به اسارت می‌گرفتند و یا در همان محل کمین به شهادت می‌رساندند و پس از انجام مأموریت به‌نحوی بسیار ماهرانه، مخفیانه و سریع به عراق برمی‌گشتند.

آنان برای آنکه مدرکی جهت اثبات موفقیت خود در مأموریتشان داشته باشند، اقدام به مُثله کردن اجساد شهدا می‌کردند؛ به این صورت که گوش راست فرد کشته شده را بریده و به‌عنوان سند و مدرک موفقیت در مأموریت، همراه خود می‌بردند.

با ارائه این مدرک، در قبال آن پول و مزد می‌گرفتند و از این جهت به آن‌ها «مرتزقین» می‌گفتند. مزدورانی که با بی‌رحمی حتی به سرنشینان غیرنظامی و شخصی خودرو‌ها رحم نمی‌کردند، آن‌ها را به شهادت رسانده و اعضای بدن آن‌ها را قطع می‌کردند و چه بسا که این قطع عضو قبل از شهادت آن‌ها انجام می‌گرفت. بدین ترتیب که این گروه در بین مردم به گوش‌بر‌ها معروف شدند و این اصطلاح تا به امروز هم باقی مانده است.

اگر هنگام کمین در جایی احساس خطر می‌کردند، یا از انجام مأموریت خود به‌جهت ترس از لو رفتن، صرف نظر می‌کردند و یا اقدام به انهدام خودرو و کشتن سرنشینان آن می‌کردند و دیگر تمایلی به گرفتن اسیر نداشتند. در پاره‌ای از موارد، گروه فرسان عشایر و دامداران مرزنشین را نیز به اسارت می‌گرفتند.

بیشترین حجم انجام مأموریت‌های گروه فرسان در فاصله و محدوده مکانی بین دهلران منطقه میمک به‌ویژه محدوده رودخانه میمه تا چنگوله و مهران بود. گرچه بعضاً و به‌ندرت در نقاط دیگری، چون سومار نیز اقدامات این گروه مشاهده می‌شد.

اقدامات رزمندگان اسلام برای مقابله با گروه فرسان

این گروه بعد از عملیات والفجر ۵ (۲۷ بهمن ۱۳۶۲) یعنی در فاصله سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ بیشترین اقدامات ایذایی را انجام دادند و اوج فعالیت آن‌ها در این فاصله زمانی بود.

برای مقابله با گروه فرسان، لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) گروهی را تحت عنوان گروهان چریکی ویژه سازماندهی کرد. آن‌ها در حملات متوالی، موفق به گرفتن تلفات از گروه فرسان شدند، ولی هرگز ربوده یا اسیر نشدند.

گروه فرسان با انجام مأموریت‌های خود باعث شدند که بخش عمده‌ای از نیرو‌های خودی برای مقابله با آن‌ها در منطقه مشغول شوند و امکان انجام عملیات در نقاط دیگر از این نیرو‌ها گرفته شد.

ضمن اینکه ضعف عراق در عدم پوشش‌دهی به این منطقه با اقدامات گروه فرسان که باعث پراگندگی نیرو‌های خودی در منطقه می‌شد، از بین می‌رفت و ناامنی و اخلال در عقبه نیرو‌های خودی به‌وجود می‌آمد. با تأمین جاده‌ها و تنگه‌ها و با استقرار گروهک منافقین در عراق و تغییر شیوه عراق به دفاع متحرک، فعالیت و مأموریت‌های گروه فرسان در سال ۱۳۶۵ پایان یافت و تعدادی از آن‌ها به‌عنوان منافق در نیرو‌های دفاع متحرک عراق جا گرفتند.

ارتباط با شخص «صدام» با دو واسطه

افراد گروه فرسان، معمولاً بین ۳۰ تا ۵۵ و بعضاً تا ۶۰ سال سن داشتند. آن‌ها آموزش دیده بودند و توان فیزیکی بالا داشته و تیرانداز‌هایی ماهر و آشنا به منطقه داشتند. گروه فرسان در قالب گروه‌های ۲۰ نفره با قرارگاه مرکزی فرسان در خانقین عراق ارتباط داشتند و رهبری و مسئولیت قرارگاه خانقین بر عهده فردی به نام «کاک اسحاق» بود.

هر گروه دو نفر مسئول داشت؛ یک نفر مستقیماً با خود صدام در ارتباط بود و نفر دیگر با این فرد و به‌طور کلی اعضای گروه با دو واسطه با شخص صدام در ارتباط بودند. در گروه‌های ۲۰ نفره فرسان، یک نفر فرمانده و یک نفر نیز جانشین بود. گوش‌بر‌ها مأموریت خود را معمولا با گروه‌های ۹، ۱۲ و ۱۸ نفره انجام می‌دادند و گروه ۹ نفره به سه تیم سه نفره تقسیم می‌شد.

مأموریت‌های شبانه

تمام مأموریت‌هایی که گروه فرسان انجام می‌دادند، به‌صورت شبانه انجام می‌گرفت. آن‌ها در روز از عوارض طبیعی زمین نظیر بوته‌ها، شیارها، مسیل‌ها، مسیر رودخانه‌ها و... استفاده کرده و با استتار کامل خود، ضمن جلوگیری از لو رفتن اعضای تیم و مأموریت خود به بهترین نحو ممکن منطقه را مورد کاوش قرار می‌دادند. حتی اگر در روز بهترین فرصت انجام مأموریت برای این گروه فراهم می‌شد، اقدامی انجام نمی‌دادند، چون در روز امکان لو رفتن آن‌ها وجود داشت، مگر اینکه در کمین نیرو‌های خودی گرفتار می‌شدند که در آن صورت راهی جز درگیری نداشتند.

این گروه در انجام مأموریت خود آنقدر صبور بودند و سختی را تحمل می‌کردند که چه بسا اتفاق می‌افتاد یک تیم فرسان یک روز کامل را در فضایی کمتر از چند متر می‌گذراندند. تمام سعی و تلاش گروه در این بود که هیچ رد و اثری از خود برجای نگذارند.

اگر گرفتار کمین می‌شدند و یا فردی از اعضای گروه خود را از دست می‌دادند، به‌گونه‌ای بسیار ماهرانه جسد فرد را کول کرده و همراه خود می‌بردند، در همان حال با چالاکی خاصی می‌دویدند و اقدام به تیراندازی می‌کردند. آن‌ها چریک‌های پیر، اما ورزیده‌ای بودند که نفرتشان از رزمندگان و ایران از آن‌ها حیواناتی درنده ساخته بود.»

انتهای پیام/  118

نظر شما
پربیننده ها