به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، هرکسی که معتقد به آزادی است مطمئنا باید معتقد به استکبار ستیزی نیز باشد،و ادعای اعتقاد به آزادی بدون استکبار ستیزی سخنی گزافه و بی معنی است که گوینده آن یا ازادی را به معنی کامل آن دریافت نکرده و نفهمیده است یا از روی غرض حرفی از استکبار نمیزند.
آزادی را می توان در سه سطح تعریف کرد و که هر سطح آن ملازمات خاص خودش را دارد،آزادی خود،آزادی جامعه خود و آزادی دیگرجوامع و یا در بیان دیگر آزادی فردی و آزادی جمعی که آزادی جمعی خود در دو سطح مطرح
می شود.مطمئنا در این نوشتار مجال توضیح و تفسیر کامل این مفهوم غنی و مقدس یعنی آزادی وجود ندارد اما به طور مختصر توضیحی داده می شود.
در آزادی فردی،فرد به دنبال آزاد بودن خود به معنی نداشتن محدودیت است.اینکه بتواند امیال و خواسته های خود را بدون مانع و فشار و سختی به راحتی اجرا کند و به دنبال آن برود.در این سطح آزادی مانع افراد دیگر و یا دولت ها و قوانین تعرف می شوند که برای تحقق این نوع آزادی باید دولت با قوانین حداقلی حاکم شود تا جلوی آزادی افراد را نگیرد.این سطح از ازادی به بیانی نازل ترین سطح آزادی خواهی میتواند باشد زیرا شخص آزادی را فقط برای خود میخواهد و طبیعی است که خواست آزادی برای خود محدود کننده آزادی دیگران است و در این جا اولین تناقضات در این نوع آزادی خواهی اباحه گرانه نمایان میشود و طرفداران آزادی لیبرال و بی قید شرط مجبور به باز تعریف این مفهموم میشوند و میگویند شخص آزاد است تا جایی که آزادی وی با آزادی دیگران در تلاقی و تناقض نباشد.
در سطح دوم آزادی که مربوط می شود به آزادی مجموعه افراد یا آزادی جامعه موانع آزادی دیگر جوامع و خواست های انان از جامعه خواهان آزادی تعریف میشود و به نوعی میتوان گفت حفظ آزادی در سطح یک جامعه میشود همان مقابله با استعمار و استثمار و حفظ استقلال.در این سطح آزادی،استقلال با آزادی به یک معنا تعبیر میشوند زیرا در هر دو حفظ جامعه و کوتاه کردن دست دیگران و طمع ورزی بیگانگان اهمیت دارد.و اگر جامعه ای به دنبال آزاد بودن خود است طبیعتا استقلال خود را باید حفظ کند.
اما سطح سوم آزادی که به نظر نگارنده متن والاترین سطح آزادی خواهی است،آزادی دیگر جوامع است که در این سطح آزدی افراد نه تنها دنبال حفظ آزادی فردی و آزادی مرز و بوم خود هستند بلکه خواهان آزاد بودن دیگر جوامع نیز خواهند بود و هیچگونه رفتار ضدآزادی را برنمی تابند،مانند رفتار فعالین مبارزه با استکبار جهانی که استثمار و استعما را در جای جای جهان محکوم میکنند و در صدر تمامی آزادی خواهان امام روح ا...خمینی(قدس سره)که تا زمانی که نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی پابرجا بود روابط ایران را با ان کشور قطع کرده بودند و برای آزادی مردم مظلوم فلسطین تمام تلاش خود را کردند.
بنابراین با این تعریف اجمالی میتوان نتیجه گرفت که هر آزادی خواه واقعی مطمئنا مبارز با استکبار نیز هست زیرا آزادی را تنها برای خود نمیخواهد بلکه ازادی تمام مردم مظلوم جهان آرزوی اوست.یک آزادی خواه واقعی بلاشک دست از شعار مرگ بر آمریکا برنخواهد داشت دست از مبارزه با روباه پیر استعمار برنخواهد داشت.یک آزادی خواه واقعی هیچگاه رابطه دوستانه با دشمنان بشریت که به گفته ی امام عزیز در صدر آنها امریکاست نخواهد داشت.
هرآزادی خواه واقعی برای آزادی و رهایی مردم مظلوم عراق،فلسطین،سوریه،بحرین و یمن از چنگال مستکبرین جهان و آلت دست انان که دولت دون و پست و نفت خوار عرب حاشیه خلیج فارس هستند،تلاش میکند و تا آخرین نفس برای مبارزه با آمریکا و ایادی آن می ایستد.
آن دسته از افراد به اصطلاح اصلاح طلب که شعار آزادی خواهی آنان گوش فلک را کر کرده است ولی دم از دوستی با آمریکا می زنند خود باید به این سوال پاسخ دهند که آیا آزادی خواه هستند یا آزادی را فقط در سطح اول آن محدود می بینند و با مفاهیمی چون استقلال و استکبارستیزی غریبه هستند؟ایا آزادی را فقط برای زندگی شخصی افراد میدانند و معتقد به حکومت لیبرال هستند؟
آنهایی که در سال فتنه ۸۸ شعار "نه غزه نه لبنان"سر میدادند و درعین حال خود را آزادی خواه و مدعی حقوق بشر میخواندند بزرگترین پارادوکس در تاریخ هستند که امنیت و آزادی را فقط برای خود مخواهند و چشمشان را بر ظلم های وحشیانه مستکبرین بر مردم بی پناه می بندند.
جمهوری اسلامی ایران همواره به عنوان پرچمدار مبارزه با استکبار و بزرگترین کشور آزادی خواه جهان و حامی مظلومین در طول تاریخ ۳۷ساله خود،برای آزادی مظلومین از چنگال مستکبرین هرکاری کرده است و امروز نیز حمایت خود از مظلومین را ادامه خواهد داد و هیچگاه دست از دشمنی با دشمنان بشریت برنخواهد داشت.
منبع: خبرگزاری دانشجو