به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بیرجند، پیروزی انقلاب اسلامی حاصل شجاعت و رشادت مردمی بود که تا پای جان حامی رهبری نهضت بودند و همواره از ارزش‌های انقلاب دفاع کردند چنانچه شهدای سال‌های مبارزه با استبداد پهلوی از پیشگامان مبارزه با جور و ستم هستند.
مردم ولایی، اسلام‌مدار و دوست‌دار اهل بیت (ع) در شرقی‌ترین نقطه کشور یعنی در خراسان جنوبی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ۱۴ شهید والامقام را از شهرستان‌های بیرجند، فردوس و قاین تقدیم به اسلام کردند شهدایی که جزو اولین شهدای انقلاب اسلامی به شمار می‌روند و توانستند با نثار جانشان در این راه برای همیشه نامشان را در صفحه تاریخ ثبت کنند.
هرچه امروز کشور دارد و هرچه فردا به دست می‌آورد به برکت خون جوانانی است که خالقان زیباترین فصل حماسه بزرگ انقلاب هستند و با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدسی شدند که پاداش آن جاودانی است، شهیدانی که همچون پرستو با کوچی عاشقانه، به وطن عطر بهشت پاشیدند و امروز پس از چهل و چهار سال کوچه‌ها را به نامشان کرده‌ایم تا وقتی از آنجا می‌گذریم یادمان باشد از گذرگاه خون کدام شهید می‌گذریم که با آرامش به خانه می‌رسیم.
به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، برای پاسداشت شهدا به خصوص شهیدان انقلاب اسلامی نگاهی به زندگی‌نامه و نحوه شهادت یکی از این شهدای والامقام که جزو شقایق‌های دشت انقلاب در خراسان‌جنوبی به حساب می‌آیند، داریم.
«علی سندروس» در ماه مبارک رمضان سال ۴۳ در خانواده‌ای متدین در شهرستان بیرجند به دنیا آمد. از آنجایی که ماه مبارک رمضان ماه شهادت حضرت علی (ع) و ماه نزول قرآن مجید است، نام او را علی نهادن. «علی سندروس» نیز از پیروان واقعی علی (ع) بود در دوران تحصیل از کودکی تا دبیرستان از همسالانش باهوش تر و دانش‌آموز ممتاز مدرسه بود.
وی سال اول دبیرستان بود که به فرمان امام خمینی(ره) و ندای رهبرش درس و مدرسه را رها کرد و در راهپیمایی‌های علیه شاه خائن و اطرافیانش که آمریکایی بودند شعار می‌داد و اعلامیه‌های امام(ره) را پخش می‌کرد. مبارزات و راهپیمایی‌ها اوج می‌گرفت و این عشق به شهادت در علی نیز بالا می‌رفت تا اینکه در دی ماه سال ۵۷ یکی از جوانان این شهر به‌نام «محمدتقی خاکشور» به شهادت رسید. علی از آن روز به بعد بیشتر تمایل به شهید شدن داشت همیشه می‌گفت آیا روزی فرا خواهد رسید که من مثل شهید «خاکشور» بر بالای دستان مردم قرار بگیرم و با مرگ خود به آمریکا و شاه خائن و دیگر جنایتکاران نشان دهم که شهادت برای ما از زندگی ننگینی که شما می‌خواهید به‌وسیله تمدن بزرگ برای ما به ارمغان بیاورید، بهتر است.
«علی سندروس» به آرزویش رسید و پنج روز قبل از ورود امام (ره) به ایران در روز ۷ بهمن ۵۷ مصادف با ۲۸ صفر سالروز رحلت پیغمبر (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در میدان شهدا و مقابل ژاندارمری این شهرستان توسط سر سپردگان رژیم در خون گرمش غلطید و شهید شد. شهادت واقعاً لایق او بود زیرا که فرزند پاک و متین و با ایمان خانواده بود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید سندروس «هیچگاه از یاد خدا غافل نباشید و نمازتان را همیشه اول وقت بخوانید»
مبارزات انقلابی شهید «سندروس»
«نرگس حسینی‌نژاد» مادر شهید «علی سندروس» در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در بیرجند، در خصوص خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش، اظهار داشت: فرزندم نوجوانی خوش اخلاق و به حرف گوش‌کن و خنده‌رو، متدین، با وفا و هوشیار بود.
وی به حضور فرزندش در تظاهرات قبل از انقلاب اسلامی اشاره و یادآور شد: فرزندم دوم راهنمایی بود که تظاهرات شروع شد و در راهپیمای‌ها شرکت می‌کرد، شب و روز در مساجد بود و زمانی که به وی می‌گفتم؛ «علی چرا شب‌ها را دیر به خانه می‌آیی؟» می‌گفت؛ «خیالتان راحت باشد نگران هیچ چیز نباشید».
مادر شهید «علی سندروس» ادامه داد: علی پس از مدرسه و کمی استراحت راهی قرار با دوستان و یکی از معلم‌هایش می‌شد تا برای پخش اعلامیه و گرفتن نوارهای سخنان امام خمینی (ره) با هم هماهنگ باشند و آن قدر اشتیاق داشت که می‌گفت امام که به ایران بیاید با معلم و یکی از دوستانم برای دیدنشان به تهران می‌روم.
حسینی‌نژاد افزود: شب قبل یکی از اقوام ما از ژاندارمری تهران تماس گرفت و گفت فردا در تظاهرات بیرجند شرکت نکنید چون قرار است تیراندازی شود، در جواب تلفن گفتیم چشم اما دیرمان می‌شد که فردا شود و به خیابان برویم.
وعده شهادت در خواب
وی با اشاره به اینکه فرزندش ۱۵سالش بیشتر نداشت، عنوان کرد: فرزندم شب شهادتش بسیار شوخی و بازی می‌کرد زمانی که خوابید می‌خندید و می‌گفت فردا می‌خواهم به راهپیمایی بروم و در خواب با خودش حرف می‌زد، بی قراری می‌کرد و صبح هم از همه زودتر از خانه خارج شد نگو فرزندم خواب شهادتش را دیده است.
مادر شهید «علی سندروس» ادامه داد: «علی» آن شب به همه ما می‌گفت: «بروید غسل شهادت کنید پرسیدم» چرا؟ جواب داد چون فردا خبرهایی هست! انگار به او الهام شده بود شهادتش، چون روز بعد نیز که به دنبال پسرهمسایه رفته بود تا او را با خود به راهپیمایی ببرد، پسرهمسایه به شوخی می‌گوید: «علی تو که راهپیمایی نرفته تیرخوردی، کاپشنت سوراخ است» که علی جواب می‌دهد؛ «نه امروز ساعت یازده تیر می‌خورم...»
حسینی‌نژاد یادآور شد: علی روز تظاهرات از خواب بیدار شد غسل شهادت کرد، صبحانه خورد و دست بردار کوچکترش که ۵ مصادف ساله بود را گرفت و رفت و دو برابر کوچکتر دیگر نیز به همراه پدر راهی شدند و اینگونه بود که همه اعضای خانواده عازم تظاهرات شدیم و مسئولیت پسران با پدرشان و دخترم با من بود.
وی تصریح کرد: موقع اذان، شعارهای کوبنده‌تر، توسط نوجوانان بلند شد به ترتیب روحانیت، آقایان و خانم‌ها رد شدند و سپس نوجوانان با شعار کوبنده‌تر در حال رد شدن بودند که نیروهای ارتش تیر هوایی را زدند در همان حین فردی «علی» را صدا زد که از تیررس سربازان خارج شود اما همان لحظه یکی از تیرها از روی برادر پنج ساله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام عبور کرد و به علی خورد و حتی دست «حسین» هم از تیر خراش برداشت.
دیداری که بر دل ماند
مادر شهید «علی سندروس» با اشاره به اینکه فرزندم آروزی دیدن امام خمینی (ره) را داشت اما چهار روز مانده به ورود امام به شهادت رسید، اضافه کرد: «علی» در مسیر راهپیمایی و جلوی ژاندارمری با شلیک گلوله در حالی به شهادت رسید که برادر کوچکش را به آغوش گرفته بود.
حسینی‌نژاد گفت: علی قبل از شهادتش به تشییع جنازه شهید «خاکشور» رفته بود موقعی که برگشت جلوی آینه ایستاده بود و موهایش را درست می‌کرد و می‌گفت: «مادر امروز به یک تشییع جنازه باشکوه رفتم و دعا می‌کنم برای من هم، چنین تشییع جنازه با شکوه و پر از جمعیتی برگزار شود».
وی افزود: زمانی عشقش به شهادت بیشتر از قبل شد که یکی از دوستانش به نام «محمدتقی خاکشور» در این راهپیمایی‌ها به شهادت رسید او نیز بر سر مزار دوستش آروز کرد که خدا شهد شیرین شهادت را نصیبش کند و همزمان با چهلم شهید «خاکشور» فرزندم به آرزویش رسید.
مادر شهید «علی سندروس» با تأکید بر اینکه از امام راحل و جهاد در راه دفاع از خاک و ناموس کشور از اعتقادات خانوادگی ما بود، گفت: جوانان و نوجوانان بايد با كار و تلاش شبانه‌روزی و تحصيل علم و دانش در سايه تقوای الهی و اعتقاد راسخ به ارزش‌های نظام در راستای پيشرفت و بالندگی همه‌جانبه كشور حركت كنند.
انتهای پیام/ لیلا لیمویی
