به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «حاج مجید اسماعیلی» رزمنده تخریبچی دوران دفاع مقدس قبل از عملیات عاشورای ۳ وارد گردان تخریب لشکر ۱۰ شد و در اردیبهشت ۱۳۶۵ به گردان رزمی رفت. او در عملیات والفجر ۸ به عنوان تخریبچی وارد عملیات شد و در کنار دیگر نیروهای تخریب انجام وظیفه کرد.
حاج علی روح افزا یکی دیگر از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) درباره این جانباز تخریبچی خاطرهای روایت کرده است که در ادامه از نظر میگذرانید.
عملیات والفجر ۸ بود، حدودا یک ساعتی از شکسته شدن خط گذشته بود که چند تا قایق نیرو آوردند، نیروها با عجله پیاده شدند تا قایقها برگردند، یکی از کنار کانال صدا زد «یک قایق بمونه چند تا مجروح داریم حالشون خوب نیست» قایق آخری ماند تا ۳ یا ۴ مجروحی که از کانال آوردند را سوار کند. در این میان یک نفر را هم با برانکارد آوردند که از مچ پا تا فرق سرش باند سفید بسته شده بود، فقط چشم، بینی و دهانش باز بود.
خیلی تعجب کردم تا آن زمان مجروح این شکلی ندیده بودم به حالش حسرت خوردم، احتمال میدادم تا رسیدن به بهداری شهید شود، چراغ قوه را توی صورتش انداختم، دیدم مجید اسماعیلی از بچههای تخریب است. غم سنگینی نشست توی قلبم، کمی گریه کردم تا آرام شدم، اسماعیلی یک جوان بااخلاق، فوق العاده با ادب و مهربان بود. چهره اش همیشه متبسم و انسان همیشه ساکتی بود البته نه به معنای گوشه گیر بودن. واقعا میشود گفت تمام خصوصیات شهید پیام پوررازقی را داشت.
بعد از آن شب دیگر ندیدمش همیشه در ذهنم بود یک خبری از او بگیرم یا در یک فرصت، بروم بهشت زهرا (س) قطعه شهدا بلکه آنجا مزارش را پیدا کنم تا اینکه صبح عملیات «تپه دوقلو» در ماووت عراق (عملیات نصر ۴) کارمان تمام شده بود و باید برمیگشتیم عقب که شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشکر ۱۰ گفت «برو کمک کن یک شهید را ببرید عقب» گفتم من بدون شما نمیروم، گفت آنها ۳ نفر هستند، یک نفر دیگر باید کمک کند، شما برو من هم پشت سر شما میآیم.
من رفتم پیش آن ۳ نفر، با کمال تعجب دیدم یکی از آنان مجید اسماعیلی است. هر دو از دیدن هم خیلی خوشحال شدیم، بعد همدیگر را یک ماچ و بوسه حسابی کردیم و پشت برانکارد را گرفتیم، تا برسیم عقبه از هر دری صحبت کردیم.
مرحوم حاج مجید اسماعیلی چندی پیش به یاران شهیدش پیوست و در قطعه جانبازان و خانواده شهدا در بهشت زهرا (س) میهمان خاک شد.
انتهای پیام/ ۱۴۱