به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، امروز پنجم اسفند مصادف با سوم شعبان سالروز میلاد چراغ پرفروغ هدایت و کشتی نجات انسانهای آزاده و همه آزادگان جهان است. بالاترین افتخار شیعیان این است که پیرو مکتب امامی هستند که به شجاعت و آزاده خواهی در جهان معروف است؛ همان امامی که سرش بر نیزه رفت، ولی حاضر نشد زیر بار زور برود. بسیاری از اندیشمندان جهان، امام حسین (ع) را سرمشق و الگویی نه فقط برای شیعه که برای همه مردم جهان میدانند. عبدالرحمان شرقاوی نویسنده مصری میگوید حسین، شهید راه دین و آزادگی است و نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند. آنتون بارا نویسنده مسیحی سوری نیز میگوید: اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او پرچمی برمیافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا میکردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیم.
بسیاری اینگونه تصور میکنند که شجاعت سیدالشهدا (ع) در صحرای کربلا رقم خورد درحالی که باید گفت روز عاشورا و شهادت امام و یارانش در آن صحرا، اوج شجاعت و اخلاص آن حضرت و اصحابش بود. امام حسین (ع) از دوران نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی معروف بود. مثلا برخورد آن حضرت با یکی از خلفاء به گونهای بود که آن خلیفه، شکایت به امیرمومنان علی (ع) برد و گفت: امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد با صدای بلند با ما سخن میگوید.
شهامت و شجاعت امام حسین در برابر معاویه بارها در تاریخ ذکر شده است. مثلا زمانی که کاروانی از یمن حامل مقداری بیت المال از مدینه رهسپار دمشق بود، امام حسین (ع) با اطلاع از این موضوع، آن را ضبط کرد و در میان مستمندان بنیهاشم و دیگران تقسیم کرد و به معاویه نوشت کاروانی از یمن از اینجا عبور میکرد که حامل اموال و پارچهها و عطریاتی برای تو بود تا آنها را به خزانه دمشق سرازیر کنی و به خویشانت که تا کنون شکمها و جیبهای خود را از بیت المال پر کردهاند، ببخشی. من نیاز به آن اموال داشتم و آنها را ضبط کردم. این اقدام امام حسین (ع) مخالفت صریح با حکومت معاویه به شمار میرفت و گام آشکاری در نامشروع جلوه دادن حکومت او بود و هیچ کس جز ایشان جرأت چنین کاری را نداشت.
سیدالشهدا در مقابل معاویه مواضع سرسختانه و حکیمانهای میگرفت و به روشنگری جامعه میپرداخت. یکی از مهمترین موارد زمانی بود که معاویه میخواست برای جانشینی یزید از همگان به ویژه از امام حسین (ع) بیعت بگیرد و امام ضمن مخالفت با این بدعت، پرچم مخالفت را برافراشت و تا پای جان جنگید.
این وصیت سیدالشهدا (ع) را هر سال در ماه محرم از زبان سخنرانان میشنویم که آن حضرت در مقابل این سوال که چرا به سوی کوفه میرود، به برادرش محمد حنفیه نوشت که فقط برای اصلاح امت جدش و به پا داشتن امر به معروف و نهی از منکر قیام میکند. یکی از موضوعهایی که در مساله امر به معروف در رسالههای مراجع دیده میشود، همین مساله است. یعنی اگر کسی بخواهد امر به معروف یا نهی از منکر کند و بترسد از این که جانش در خطر باشد، آیا این واجب از او ساقط میشود یا نه که مراجع نیز پاسخ داده اند.
درحدود ۳۰ آیه از قرآن به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد و استاد شهید مرتضی مطهری به نقل از شهید ثانی، امر به معروف و نهی از منکر را یک فریضه کمرشکن معرفی کرده است. البته امر به معروف و نهی از منکر واجب است و ترک آن معصیت است و در مستحبات و مکروهات نیز امر و نهی مستحب است.
امر به معروف و نهی از منکر شرایطی دارد و یکی از شرایط آن، مفسده نداشتن امر و نهی است. مفسده به این معناست که امر و نهی ضرر جانی، مالی و آبرویی داشته باشد؛ اگرچه فرمودهاند که منظور از ضرر مالی در اینجا، ضرر جزئی نیست. امام خمینی (ره) در این زمینه در مساله ۲۷۹۱ رساله فرمود: اگر انسان بداند یا گمان کند که اگر امر یا نهی کند، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه به او میرسد، واجب نیست. بلکه اگر احتمال صحیح بدهد که از آن، ترس ضررهای مذکور را پیدا کند، واجب نیست. بلکه اگر بترسد که ضرری متوجه متعلقان او میشود، واجب نیست. بلکه با احتمال وقوع ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی موجب حرج بر بعضی مؤمنین، واجب نمیشود. بلکه در بسیاری از موارد حرام است.
ایشان در مساله بعدی افزودند: اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود. پس اگر توقف داشته باشد، حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
با این حال برخی افراد با مقایسه قیام امام حسین (ع) و این شرط امر به معروف مبنی بر مفسده نداشتن امر و نهی، همچنان سردرگم هستند که چگونه این دو موضوع در کنار هم جمع میشود و لذا این سوال از دفتر رهبر انقلاب پرسیده شده که با توجه به اینکه اگر امر به معروف ضرر جانی داشته باشد واجب نیست، پس حرکت امام حسین علیه السلام چگونه تفسیر میشود؟
حجت الاسلام محمدحسین فلاح زاده در پاسخ نوشت: شارع مقدس نسبت به برخی از واجبات و محرمات اهمیت ویژهای قائل است که حتی فداکردن جان برای آنها باز اهمیت دارد که اصطلاحاً میگویند تزاحم مهم با اهم. اینجا مهم باید فدای اهم شود. مثل موردی که جان شخصی در خطر است و میخواهند او را بیگناه بکشند؛ حالا من هم بروم جلو و یک سیلی بخورم، خب اینجا باید رفت جلو و باید جلوی منکر را گرفت. یا مثلاً در دین بدعتی گذاشته میشود که این خیلی مسئله مهمی است، خب اینجا باید بذل مال کرد، بذل جان کرد. اباعبدالله الحسین (ع) فرمودند اگر این وضع و حکومت امثال یزید ادامه پیدا کند فعلی الاسلامِ السلام یعنی فاتحه اسلام را باید خواند. پس برای اصل اسلام باید جانها فدا شود. در کل نسبت به مسائلی که شارع مقدس اهمیت بسیار زیادی قائل است گاهی این شروط یعنی ضرر مالی، جانی و آبرویی برداشته میشود.
به گفته یکی از معاونان ستاد امر به معروف و نهی از منکر، یک نظرسنجی در سال ۹۹ انجام و مشخص شد که ۳۳ درصد مردم از انجام امر به معروف و نهی از منکر ترس دارند. در این نظرسنجی آمده است که اختلاس و دزدی ۱۴ درصد، بی توجهی به گرانیها ۱۰ درصد، بی کفایتی مسئولان هشت درصد، عدم دسترسی به مسئولان هفت درصد و دروغ گویی هفت درصد از فراوانیهایی است که باعث شده تا این فریضه کمتر شکل بگیرد. البته این نظرسنجی مربوط به دو سال پیش است و نمیتواند ملاکی برای امروز باشد.
امروز این مساله برای بسیاری از افراد مطرح است که تکلیف شان در مقابل منکرات چیست که دو نکته را باید یادآوری کرد. اول این که منظور از منکرات فقط بی حجابی و ضعیف الحجابی نیست و شامل هر منکری میشود. مطلب دوم این که طرح این سوال از سوی برخی افراد ناشی از ترس است؛ ترسی که به چند دلیل ممکن است، در وجود انسان ایجاد شود. گاهی این ترس به دلیل احتمال از دست دادن موقعیت و آبرو یا مال و اعتبار است که با توجه به مسائل مطرح شده، هر کس میتواند، تشخیص دهد که کجا امر به معروف و نهی از منکر به او واجب است و کجا واجب نیست.
مثلا اگر کارمندی از مدیر خود منکری را ببیند و بداند اگر با رعایت شرایط هم، مدیر خود را نهی از منکر کند، مزایای او را کاهش خواهد داد یا آن را قطع خواهد کرد؛ چه وظیفهای دارد؟ در چنین مواقعی است که کارمند احساس میکند با قطع شدن مزایا در واقع حق همسر و فرزندانش ضایع میشود و لذا وظیفهای ندارد. البته در اینجا باید دید آن منکر چیست. اگر منکری است که ارزش قطع شدن حقوق و مزایا و حتی اخراج از کار را دارد، وظیفه آن است که با منکر مدیر برخورد کند تا این منکر به دیگران سرایت نکند.
حال اگر شخصی برای پیگیری کار اداری خود به سازمان یا وزارتخانهای مراجعه کند و در آنجا منکری را ببیند، مثلا کارمند آن سازمان در انجام کارهای مردم تعلل یا درخواست رشوه کند، آیا باید به کارمند تذکر بدهد که در آن صورت باید قید کار اداری خود را بزند یا سکوت کند و دم برنیاورد. یکی از روشهای امر به معروف این است که به صورت غیرمستقیم تذکر دهیم. یعنی اگر احتمال تاثیر در مخاطب نمیدهیم یا احتمال ضرر و زیان در تذکر دادن وجود دارد، با گفتن به دیگران، وظیفه خود را انجام دهیم. مثلا در مورد اخیر میتوان موضوع را با مدیر آن کارمند درمیان گذاشت یا از طریق سامانههایی که به سوت زنی معروف شده اند، گزارش داد.
شخصی در این زمینه از دفتر رهبر انقلاب سوال کرده است اگر در محل کار، کسی رشوه بگیرد، آیا گفتن به مسئولان بالاتر، یک معروف است؟ دفتر معظم له اینگونه پاسخ داده است: اولاً وظیفه شما نهی از منکر است؛ یعنی رشوه دادن و رشوهگرفتن منکر است و هر دوی آنها اهل عذاب هستند؛ اما اینکه اگر به رئیس اداره بگویید آیا مصداق نهی از منکر است یا نه؟ در جواب باید عرض کنم برای جلوگیری از آن کار اگر تشخیص میدهید که تاثیرگذار است و از منکر جلوگیری میکند، بله باید بگویید، اما اگر نه، یک وقت است که اگر خودتان تذکر دهید اثرگذار است؛ در اینجا نباید گناه کسی را به دیگری گفت، فلذا خودتان به او بگویید. اما اگر این گفتن اثر و فایدهای ندارد، در این صورت اگر با گفتن به رئیس اداره، جلوی منکر گرفته میشود و مفسدهای هم پیش نمیآید، این کار نه تنها از مصادیق نهی از منکر است، بلکه بر شما واجب است که آن را انجام دهید.
در استفتایی دیگر این سوال مطرح شده است: اگر شخصی دارای نفوذ و موقعیت اجتماعی خاصی باشد که اگر بخواهد، می تواند بر معترضین به خود ضرر وارد سازد، و شواهدی هم دلالت کند بر اینکه وی مرتکب گناه و کارهای خلاف و دروغگویی می شود، با این وضع، آیا جایز است امر به معروف و نهی از منکر را در مورد او ترک کنیم یا اینکه با وجود ترس از ضرر رساندن او، واجب است او را امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟
دفتر رهبر انقلاب اینگونه پاسخ داده است: اگر ترس از ضرر، منشا عقلایی داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، بلکه تکلیف از شما ساقط می شود، ولی سزاوار نیست کسی به مجرد ملاحظه مقام کسی که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل حرام شده و یا به مجرد احتمال وارد شدن ضرر کمی از طرف او، تذکر و موعظه به برادر مومن خود را ترک کند.
معمولا هر سازمان و نهادی برای جلوگیری از جرائم و منکرات بخشهایی مانند بازرسی، رسیدگی به شکایات، حراست و شورای امر به معروف و نهی از منکر دارند و همچنین نهادهایی همچون بازرسی کل کشور نیز برای همین کارها راه اندازی شده اند. البته برخی افراد همین کار را هم نمیکنند و استدلالشان این است که حوصله و فرصت تشکیل پرونده و ارائه گزارش ندارند که سامانههای سوت زنی این مشکل را هم حل کرده اند و یکی از مزایای چنین سایتهایی این است که هویت تذکردهنده پنهان میماند.
سامانه سوت زنی و گزارشگران فساد با شعار هر ایرانی یک ناظر از سامانههایی است که تقریبا کار را آسان کرده تا هر شهروندی بتواند در صورت مشاهده هر منکری، بدون هر دردسری مراتب را اطلاع دهد و مسئولان نیز اعلام کرده اند که جایزه هم به افراد گزارشگر تعلق خواهد گرفت. بنابر این اگر منکراتی مثل دریافت ویزیت پزشک بدون دستگاه کارتخوان، فرار مالیاتی، گرانفروشی، کلاهبرداری سایت ها، تخلفات کارمندان، رشوه یا هر فساد ریز و درشتی را مشاهده کردید، سادهترین کار ارسال گزارش به سوت زنی است.
مساله حجاب که در ماههای اخیر با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده باعث شده تا توجه مردم به سایر منکرات کمرنگتر شود، ولی از طرف دیگر برخی بانوان ضعیف الحجاب در پاسخ به تذکر برخی افراد از این حربه استفاده میکنند که چرا جلوی حیف و میلهای میلیاردی را نمیگیرید و فقط به یک شال و چند تار مو گیر میدهید. به هر حال وضعیت فعلی جامعه به سمت و سویی پیش رفته که توجه به حجاب بیش از گذشته، دغدغه دینداران جامعه اعم از مردم و مسئولان شده است. البته بگذریم از معدود مسئولانی که ساز ناکوک میزنند و گاهی نظراتی درباره حجاب مطرح میکنند که در مغازه هیچ عطار مسلمانی پیدا نمیشود.
برخی افراد در مساله ضعیف الحجابهای امروزی میترسند که مبادا تذکر دادن به آنها بی تاثیر باشد و لذا میگویند چرا سری که درد نمیکند را با دستمال ببندیم، در حالی که مراجع تقلید تاکید دارند که اگر چند بار تذکر تاثیر دارد یا تذکر دادن چند نفر موثر خواهد بود، این وظیفه ساقط نمیشود. رهبر انقلاب در این زمینه فرمود: منکری را که دیدید، با زبان تذکر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. یک کلمه بگوییدآقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفردوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ چه کسی می تواند منکر را ادامه دهد؟ بعضی گفته اند که باید احتمال تاثیر وجود داشته باشد. من می گویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است.
امام خمینی (ره) در این زمینه فرمود: امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی میباشد و در صورتی که بعضی از مکلفین قیام به آن میکنند، از دیگران ساقط است و اگر اقامه معروف و جلوگیری از منکر موقوف بر اجتماع جمعی از مکلفین باشد، واجب است اجتماع کنند. اگر بعضی امر و نهی کنند و مؤثر نشود و بعض دیگر احتمال بدهند که امر آنها یا نهی آنها مؤثر است، واجب است امر و نهی کنند.
ترس برخی افراد برای امر به معروف و نهی از منکر به دلیل نداشتن علم کافی است که ترس به جایی هم هست. چون اگر کسی مفهوم یا مصداق منکر را نداند و تذکر بدهد، در واقع دچار گناه شده است. رهبر انقلاب در این زمینه فرمود: امر و نهی کننده باید معروف و منکر را بشناسد؛ در غیر این صورت موظف نیست که امر به معروف و نهی از منکر کند.
تاکنون کتابهای فراوانی برای شناخت امر به معروف و نهی از منکر منتشر شده است، ولی برخی از کارشناسان دینی و مراکز مذهبی با توجه به آسیبها و شبهات مطرح شده در فضای مجازی به نگارش کتابهای کاربردی رو آورده اند که میتواند راهگشای بسیاری از آمرین به معروف و ناهیان از منکر باشد؛ کتابهایی همچون چی بگم آخه یا شبهات پرتکرار و در زمینه حجاب نیز کتاب من به حجاب معترضم.
یکی از مقلدان رهبر انقلاب به دلیل ندانستن وظیفه خود اینگونه از دفتر رهبر انقلاب سوال کرده است: آیا یک پسر جوان میتواند یک زن جوان را امر به معروف و نهی از منکر کند؟ بهویژه در مورد موضوع حجاب این مسأله چگونه است؟ بهطور کلی وظیفه ما در قبال امر به معروف و نهی از منکر بدحجابی چیست؟
حجت الاسلام فلاح زاده در پاسخ نوشت: حجاب یک واجب الهی است و از ضروریات دین است. همه مسلمانها قبول دارند که حجاب لازم و واجب است و اگر کسی حجاب را مراعات نکرد، یعنی ترک واجب کرده است. خب اگر زنی این کار را ادامه میدهد، یعنی با بدحجابی در خیابان ظاهر میشود، امر کردن او به حجاب و نهی کردن او از این بدحجابی واجب است، اما با وجود شرایطی. در اسلام نفرمودهاند اگر شخص، جوان است یا مخاطبش، زن جوان است، امر و نهی واجب نیست؛ یعنی جوان بودن شرط نیست؛ ولی فرمودهاند اولاً احتمال تأثیر بدهد و ثانیاً نباید در امر و نهیاش گناه کند.
وی افزود: ممکن است گاهی امر به این معروف، لازمهاش این باشد که به زن بیحجاب نگاه کند، این جایز نیست، یا اینکه مفسدهای به همراه دارد؛ مثلاً ممکن است او در انظار عمومی جواب بدهد و موجب آبروریزی شود یا دیگران بگویند تو چه کاری به دختر مردم داری؟ یا اینکه آبروی آن جوان در خطر باشد، این یعنی مفسده وجود دارد و در این موارد جایز نیست؛ بنابراین اگر مفسدهای نبود و احتمال میدهد که امر کردن او تأثیر دارد، در این صورت با مراعات مسائل شرعیِ نگاه و عفاف، امر کردن و نهی کردن واجب است.
از این دست مسائل، بسیار است، ولی باید شرایط روز جامعه را نیز در نظر گرفت. یکی از مقلدان در همین زمینه پرسیده آیا فراگیری یک گناه مثل بدحجابی، امر به معروف را در آن مورد ساقط میکند و فلاح زاده تاکید کرده است: نهتنها باعث نمیشود که تکلیف ساقط شود، بلکه تکلیف سنگینتر هم میشود. چون اگر گناه فردی بود و یک نفر انجام میداد، خب این آثار سوئی روی جامعه و افراد جامعه ندارد؛ اما اگر خدای ناکرده شیوع پیدا کرد و فراگیر شد و افراد زیادی مرتکب شدند، اینجا تکلیف سنگینتر میشود؛ بنابراین فراگیری و عادیشدن گناه در جامعه مجوزی برای ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست.
این کارشناس احکام دینی افزود: گاهی وقتها به خاطر این شیوع، اثر نمیکند و باید شیوههای دیگری پیش گرفت. گاهی نشر یک کتاب، نوشتن مقاله، فرستادن پیامک، برنامهای در تلویزیون یا پخش فیلمی میتواند اثرگذار باشد. همه اینها راههای مختلفی برای امر به معروف و نهی از منکر است.
برخی افراد، از منکر نهی نمیکنند، چون میترسند آبرویشان برود و مورد تمسخر دیگران قرار گیرند. در پاسخ به چنین سوالی فلاح زاده نوشت: صرف تمسخر مجوزی برای ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ مگر اینکه موجب آبروریزی شود. یکوقت فردی ما را مسخره میکند و به حرفمان گوش نمیدهد و اثر نمیپذیرد، پس واجب نیست. اما گاهی مسخره میکند، ولی آبروی ما در خطر نیست و اثر هم دارد، در اینجا واجب است امر و نهی کنید.
جهل به مساله امر به معروف باعث شده که برخی بترسند تا به هر کسی در خلوت و جلوت تذکر دهند؛ لذا دفتر رهبر انقلاب در پاسخ به این سوال که آیا امر به معروف و نهی از منکر باید در ملاء عام باشد یا در خفا، تاکید کرده است: مهم این است که تأثیر بگذارد. زیرا امر و نهی برای محقق شدن غرضی است؛ بنابراین اگر جری شده است و چنانچه در خفا بگوییم اثر ندارد و در ملأ عام امر کنیم اثر میکند، باید در ملأ عام (با حفظ شرایط و مراحل) باشد. اگر هم در خفا امر کنیم اثر میگذارد، فقط به خودش بگوییم.
ترس برخی افراد برای امر به معروف نکردن به دلیل وارد آمدن خسارتهای مادی است. مثلا بعضی از مغازه داران و فروشندگان میترسند که اگر نهی از منکر کنند و به بانوان ضعیف الحجاب تذکر دهند، کاسبیهای آنها کساد میشود و دیگر، مشتری نخواهند داشت، در حالی که اگر این فریضه با شرایطش انجام شود طبق کلام امیر سخن علی (ع)، امر به معروف و نهی از منکر نه مرگی را نزدیک میکند و نه موجب کاستی رزقی و روزی میشود.
در این میان برخی نیز میترسند که بر اثر نهی از منکر به ویژه در زمینه حجاب، جامعه دوقطبی شود و، چون نمیخواهند شاهد دوقطبی جامعه باشند، عطای امر به معروف را به لقایش میبخشند در حالی که به اعتقاد برخی، دو قطبی کردن در مسائل سلیقهای معنا پیدا میکند نه در جایی که دین هدف قرار میگیرد. برخی کارشناسان فرهنگی همچون سیدمحمدصالحی هاشمی گلپایگانی نیز معتقد است نبودن قانون کارآمد و تغافل و سهلانگاری نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر به ویژه مجلس شورای اسلامی، زمینه دوقطبی سازی جامعه را فراهم کرده است.
نکته آخر این که برخی افراد در اجرای این دو فریضه بیش از امر به معروف به دنبال نهی از منکر هستند در حالی که اهمیت هر دو فریضه مورد تاکید است که گاهی از معروفها و امر به آن غافل میشویم. به عبارت دیگر همان قدر که به تنبیه اهمیت میدهیم برای تشویق ارزش قائل نیستیم.
بسیاری از همین کسانی که میترسند امر به معروف یا نهی از منکر کنند، همانهایی هستند که خود را حداقل دوستدار سیدالشهدا و مرام آن حضرت در آزادگی و شجاعت میدانند و در ماههای محرم و صفر با عزاداری و گریه بر مصیبتهای آن حضرت، بر سر و سینه میزنند، ولی هدف آن امام را فراموش میکنند و گاهی برای ترویج شعائر دینی از یک تذکر کوچک هراس دارند در حالی که امام حسین (ع) به همه جهانیان اعلام کرد که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام میکند و در این راه با نثار جان و مال و آبروی خود به ملاقات پرودگار رفت.
قبول کنیم که شجاعت حسینی فقط در عزاداری و مرثیه سرایی برای سرور آزادگان جهان متبلور نمیشود و به قول ناصرالدین شاه عشقبازی کار هر شیاد نیست، این شکار دام هر صیاد نیست، عاشقی را قابلیت لازم است، طالب حق را حقیقت لازم است. اگر روزگاری در این کشور حضور در مناطق جنگی و دفاع از مرزهای مقدس کشورمان، شجاعت و شهامت مردان و زنان این سرزمین محسوب میشد که رزمندگان از امام حسین (ع) الگو میگرفتند و راه سرخ شهادت را برمی گزیدند و امروز نیز شجاع دلانی همچون مدافعان امنیت برای زنده نگه داشتن ارزشهای دینی، مظلومانه در خون خود میغلتند و مسئولیت دولتمردان و مردم قدرشناس خون شهدا را برای زنده نگه داشتن این فریضه سنگینتر میکند. امید که ما هم به وظیفه خودمان عمل کنیم و شرمنده آنان نباشیم.
منبع : ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴