وصیت‌نامه شهید «مهدی اسدی خانوکی»؛

شهادت، بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست

شهید «مهدی اسدی خانوکی» شهادت را به بحر تشبیه کرده است و برای رسیدن به آن خودسازی را تنها چاره ‌می داند.
کد خبر: ۵۷۶۰۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۲:۲۹ - 03March 2023

شهادت، بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست

به گزارش دفاع‌پرس از کرمان، «مهدی اسدی خانوکی» متولد 1346 در روستای خانوک از توابع شهرستان زرند دیده به جهان گشود و در عملیات، کربلای یک در سال 1365 به فیض شهادت نایل آمد.

سیرۀ آموزندۀ شهید:

شهید مهدی اسدی، از همان زمان کودکی بسیار ساده و مهربان و دارای ظاهری آراسته در کمال خلوص و پاکی بود.

در کارهای منزل به ویژه آشپزی کمک می کرد. وی به خانواده و به دوستان و اطرافیانش محبت داشت و بسیار شوخ طبع بود . وقتی به منزل می‌آمد صفا و مهربانی را با خود به ارمغان می‌آورد.

جای خالی حسین (برادر شهیدش) را در خانه پر می کرد . مادر او را بسیار دوست داشت و او به مدت یک ماه در بیمارستان از مادر پرستاری کرد، لذا مادر همیشه با او می‌گفت «پرستار» به نماز شب و جمعه جماعات اهمیت بسیار می‌داد، در تمامی مراسمات، اعّم از راهپیمایی‌ها و تشییع جنازه‌ها شرکت می‌کرد و خانواده را هم همراه خود می‌برد.

هیچ موقع بیکار نبود حتی تعطیلات تابستان از قم به کرمان می‌آمد و به صورت افتخاری در نهاد سپاه خدمت می‌کرد  در حفظ بیت المال بسیار کوشا بود، یکی از دوستان طلبه‌اش می‌گفت: مهدی چهل شب چهارشنبه به جمکران رفت تا حاجت بگیرد، وقتی شب آخر بر گشت بسیارخوشحال بود، علت را جویا شدیم گفت: شب آخر امام زمان «عج» را دیدم که به من فرمود: به جبهه می‌روی و شهید می‌شوی وقتی برای  بار آخر از پدر و مادرش خدا حافظی کرد، برق شهادت در چشمانش دیده می‌شد، او و برادرش (حسین) هر دو در سن 19 سالگی به شهادت رسیدند.
                                                            
وصیت نامه شهید:

به نام خدای سبحان که منقلب کننده قلوب و آرام بخش دل‌هاست و به یاد منجی عالم بشریت حضرت مهدی «عج» و نایب برحقش و سلام و درود بر شهیدان راه حق و حقیقت و به امید پیروزی رزمندگان اسلام.

بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست

برادرو خواهر ! عمر ما پایانی دارد، این دنیا بحر آزمایش است، پس بیایید دل‌هایمان را با یاد خدا جلا دهیم.

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی ؟

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا پای عشق بیابّی و زر شوی

ای عزیزان ! در نهان وجود ما نور پاکی است، پس چرا این نور را به ظلمت تبدیل کنیم ؟ بیاید خودمان را بسازیم به نور برسیم.

خواب و خورت زمرتبة خویش دور کرد
آنگه رسی به عشق که بی خواب و خورشوی

گرنور عشق ، به دل و جانت اوفتد
باشد که ز آفتاب فلک خوب تر شوی

پدر و مادر عزیزم ! از پیش شما که امانتی بودم می روم و از شما می خواهم که صبر و بردباری را پیشة خود کنید و صابر باشید که خداوند صابران را بشارت می دهد.

فرزندتان را حلال کنید و از همة کسانی که مرا می‌شناسند حلالیت می‌طلبم و با این آیه سخنم را تمام می کنم.

«الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون»

به امید خوشنودی امام زمان و سلامتی رهبر کبیر انقلاب و پیروزی رزمندگان اسلام

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار