الگویی غریب برای برخی مدیران:

تیر خلاص یک فرمانده شهید به مدیران عافیت طلب امروزی

کاش مردان بی ادعای دیروز در صحنه حاضر بودند تا برخی صندلی‌ها مکان جلوس نااهلان نشود.
کد خبر: ۵۷۶۱
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۱ - 21November 2013

تیر خلاص یک فرمانده شهید به مدیران عافیت طلب امروزی

خبرگزاری دفاع مقدس: دیر میآییم و زود میرویم. عادت کردهایم به اینکه ارباب رجوع را مانند توپ فوتبال به هم پاس دهیم و در آخر ماه هم دلمان میخواهد حقوقمان بیشتر از دیگران باشد. این وصف حال بسیاری از کارمندان امروز است که زندگی را در مادیات خلاصه کردهاند.

کاش هنوز هم مردان بیادعای دیروز در صحنه حضور داشتند. همانها که جان خود را بر کف دست گرفتند تا برخی صندلیهای امروز ادارهها مکان جلوس نااهلان نشود. میخواهیم از الگویی بگوییم که ۵فرزند خود را به خدا سپرد و برای دفاع از آرمانهای میهن عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. او نه تنها جان خود را تقدیم انقلاب کرد بلکه در زمان حیاتش نیز با نوشتن نامهای به کارگزینی سپاه از آنها خواست تا مبلغ دوهزارتومان از اصل حقوقش کسر کنند تا صرف کمک به جبهه شود.

متن نامه این شهید بدین شرح است:

بسمه تعالی

به کارگزینی سپاه ساری

از: پاسدارعملیات ذبیح الله عالی

موضوع: کسر نمودن حقوق ماهیانه

محترما به عرض میرسانم چون اینجانب دارای ۴هکتار زمین زراعتی آبی و خشک میباشم و دارای در آمد زیاد میباشد و همین طور حقوق من زیاد میباشد لذا درخواست مینمایم که در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود دوهزارتومان کسر نمایید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. آمین

 


 

زندگینامه

شهید ذبیح الله عالی در تابستان سال ۱۳۳۲، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانوادهای کشاورز متولد شد. چون پدرش پیش از تولد او فوت کرده بود، مادر نام پدرش ذبیحالله را بر او نهاد و بدین ترتیب، ذبیحالله عالی چشم به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولد خود گذراند و پس از آن برای تحصیلات به قائم شهر مهاجرت کرد.

وی در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیة پهلوانی و منش مردانگی بود. در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد. پیش از انقلاب کشاورزی میکرد و پس از آن، دو سال در یکی از هنرستانهای «بابل» و مدت کمی هم در کمیتهٔ انقلاب اسلامی (سابق) در «قائم شهر» مشغول خدمت بود.

او در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۶۰ به عضویت رسمی سپاه پاسداران ساری در آمد و با تشکیل یک گروه ضربت در عملیاتهای درون شهری علیه منافقین فعالیت داشت. از دهم اسفند ۱۳۶۰ تا پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در لباس جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان انجام وظیفه میکرد و از تاریخ شانزدهم آبان ۱۳۶۱ به سمت فرمانده گردان مسلم عقیل (ع) لشکر ۲۵ کربلا منصوب شد.

در اواخر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۶ در منطقه عملیاتی دهلران، گردان مسلم بن عقیل (ع) تحت فرماندهی عالی پیش قراول عملیات بود. آنها از خطوط مقدم گذر کردند تا اینکه در پاسگاه چیلات در خاک عراق به محاصره نیروهای دشمن درآمدند و عالی پس از نبرد دلیرانه در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۲ به همراه گروهی از نیروهایش به شهادت رسید.

به علت شرایط سخت عملیات و عقب نشینی سریع نیروهای خودی، جنازه او در خاک عراق ماند و سرانجام در سال ۱۳۷۲ پیکر شهید ذبیح اللّه عالی توسط گروههای تفحص در منطقه عملیاتی چیلات کشف و پس از تشییع در گلزار شهدای کردکلا به خاک سپرده شد. از شهید ذبیح اللّه عالی به هنگام شهادت، پنج فرزند به نامهای زینب، صفیه، علیرضا، روح اللّه و محمد باقر به یادگار مانده است.

وی به خاطر بضاعت خوب مالی که داشت در یک درخواست کتبی از سپاه محل کارش خواست تا حقوق او را به اندازهٔ ۲۰۰۰ تومان (در سال ۶۱) از اصل حقوقش کسر و صرف کمک به جبهه کنند. این در حالی است که در آن دوران، حقوق پاسداران از ماهی ۳۰۰۰ تومان بیشتر نمیشد.

شهدا رفتند اما دست نوشتههایشان چراغ راه ماست پس از خواندن وصیت نامههایشان غافل نشویم چرا که هر بند آن به ما درس زندگی، آزادی و آزادگی میدهد.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار