به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، اگر بگوییم کتاب «سلام بر ابراهیم» معروفترین و پرمخاطبترین کتابی است که در ۱۰ سال اخیر منتشر شده و افراد بسیاری این کتاب را خواندهاند و آوازهاش به آن سوی مرزها و کشورهای دیگر رسیده است، سخنی به گزاف نگفتهایم. نوشتن این کتاب و مسیری که در ادامه طی کرد، کار را به جایی رساند که انتشارات شهید ابراهیم هادی شکل گرفت. این نشر در این سالها کتابهای خوب زیادی منتشر کرده است که مردم آن را میخوانند و کتابهایش جزو پرمخاطبترین کتابهای دفاع مقدس و شهدا است. آنچه در این گفتوگو خواهید خواند، صحبتهای ما با محسن عمادی نویسنده اصلی کتاب سلام بر ابراهیم و مدیر انتشارات شهید هادی است:
دو شهید از نویسندگان اصلی کتاب سلام بر ابراهیم بودند
آقای عمادی! اولین کتاب شما و نشر شهید هادی، کتاب سلام بر ابراهیم است، از ماجرای نوشتن این کتاب میگویید؟
سال ۸۶ ما در مسجد جلسهای گذاشتیم. حدود ۸ یا ۹ نفر بودیم. یکی از آنها مرحوم شد و دو نفر دیگر شهید شدند. شهید هادی ذوالفقاری از مدافعان حرم یکی از افراد حاضر در آن جلسه بود و سیدعلی مصطفوی که در فتنه سال ۸۸ به شهادت رسید، هم با ما بود. در آن جلسه با هم صحبت کردیم که یک کار فرهنگی برای شهید ابراهیم هادی انجام بدهیم.
کدام مسجد گرد هم جمع شدید؟
باب الجنة تهران در حوالی میدان خراسان. در آن جلسه تصمیم گرفتیم که کاری برای شهید ابراهیم هادی انجام بدهیم و از همانجا با دوستان شروع به مصاحبه کردیم. چند مصاحبه را شهید ذوالفقاری انجام داد. چند تا را هم شهید سیدعلی مصطفوی و بقیه دوستان انجام دادند.
سلام بر ابراهیم سالی ۱۰۰ هزار نسخه تیراژ دارد
با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
همان ابتدای کار متوجه شدیم که چند نفر خواستهاند زندگینامه شهید هادی را بنویسند و نشده است. انگار شهید اجازه نوشتن کتاب را نمیدهد. ما دچار این مشکلات شدیم، ولی خدا را شکر بعد دو سال با کلی دعا و نذر و نیاز این کتاب به نتیجه رسید و چاپ شد. برای انتشارش هم خیلی از ناشران زیر بار نمیرفتند. ما هم بودجهای نداشتیم، ولی بالاخره انتشارات پیام آزادی قبول کرد و الحمدلله کار به نتیجه رسید. سال ۸۸ شب شهادت حضرت زهرا (س) کتاب سلام بر ابراهیم از چاپ درآمد و از آن تاریخ تا الان هر سال تقریباً بالای ۱۰۰ هزار نسخه تیراژ داشته و استقبال زیادی از این کتاب شده است.
چه زمانی به این نتیجه رسیدید که نشر مستقلی را راه بیندازید؟
از سال ۸۸ دو سال طول کشید که کتاب شناخته شود، ولی از سال ۹۰ با استقبال بینظیری مواجه شد و تیراژش تا الان به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نسخه رسیده است. ما سال ۸۹ کتاب مسافر کربلا و شاهرخ را نوشتیم و کار روی روال افتاد. سال ۹۰ تعداد کتابها زیاد شد و دنبال مجوز انتشارات رفتیم سال ۹۲، ۱۵ کتاب دیگر اضافه شد و الان رسیدیم به ۱۰۱ عنوان کتاب که منتشر شده است و دو عنوان از کتابهایمان تیراژ بالای یک میلیون نسخه را داشتهاند و دو عنوان بالای ۴۰۰ هزار و ۱۰ عنوان بالای ۱۰۰ هزار تیراژ داشتهاند.
اولش گفتید که بودجهای نداشتید و برای انتشار کتاب با مشکل مواجه شدید. چه طور شد که کتاب «سلام بر ابراهیم» این قدر دیده شد؟ مردم آن را دیدند و خواندند؟
هیچ دلیل مادی نمیتوان برایش بیان کرد. به خاطر برکت و اخلاص شهید بود. یک بار در همان چاپ اولش در سال ۸۸ رونمایی شد، اما من اعتقاد دارم اخلاص و خاطرات جذاب این شهید باعث شد که حتی مقام معظم رهبری بگویند من این کتاب را دو بار خواندم، ولی از روی میز کارم برنداشتم.
آقای عمادی! یک مشکلی که کتابهای حوزه دفاع مقدس دارند این است که در چاپ و ویرایش و گرافیک کتاب و اتفاقهایی که در نشر کتاب مهم است، دقت نمیشود تا حداقل در تراز آن شهید باشد. شما چقدر روی این قضیه حساس هستید که حالا کتابهایتان خوب چاپ بشوند؟
بعضی از ناشران خیلی روی ویرایش و طرح جلد کتاب و گرافیک کار میکنند، ولی نتیجه نمیگیرند. برای ما هم چندبار اتفاق افتاد و طرح جلد کتابهایی را به بهترین طراحان دادیم، ولی نتیجه نگرفتیم. به جهت اینکه این کتاب از لحاظ محتوا خیلی جذاب نبود. کتابی که برای خودمان جذاب باشد، معمولاً مردم هم میخوانند و لذت میبرند و آن کتاب مخاطبش را پیدا میکند. یعنی مردم دنبال آن کتاب میروند. اما کتابی که خود ما به عنوان نویسنده و ناشر، لذتش را نبریم و در حد خاطرات بقیه شهدا باشد، این اتفاقات برایش میافتد. الان از کتابهایی استقبال میشود که محتوایشان اثرگذار باشد و مخاطب با آنها همذاتپنداری کند.
مردم بیشتر دنبال محتوا هستند تا ظاهر کتاب
بعضی از کتابها طرح جلد خاصی هم ندارند و شاید از نظر صفحهبندی خیلی هم عالی نباشند، اما مخاطب جذبش شده است. مردم بیشتر دنبال محتوا هستند. در مقطعی بودجههای نهاد فرهنگی زیاد بود هر جا کتاب دفاع مقدس چاپ میکرد. یک بار نویسندهای کتاب دفاع مقدس برای ما آورد تا منتشر کنیم، اما محتوایش جالب نبود و منتشر نکردیم. بعدا آن کتاب را به یک نهاد داد و چاپ کرد. ولی کسی نمیخرید و از ما میخواست در فروش کتاب کمکش کنیم. وقتی محتوای کتاب برای خودمان هم جذاب نیست چه طور میخواهیم مردم از آن استقبال کنند؟ روی این حساب بیشترین چیزی که در چاپ کتابها مد نظرمان بود این است که خاطرات و محتوای کتاب تأثیرگذار باشد. مثلاً وقتی که کتاب سلام بر ابراهیم چاپ شد فردی از کشمیر آمد و گفت این کتاب ۳۲ سرفصل از مسائل دینی را در بین خاطرات بیان میکند و اجازه گرفت تا کتاب را ترجمه کند. کتاب در کشمیر چاپ شد و به چاپ چهارم هم رسید. برای نمونه بگویم که مسابقه کتابخوانی سلام بر ابراهیم را در یک حسینیه کشمیر برگزار کردند و ۴ هزار نفر کتاب را خواندند.
دوستان ما در موسسه علوی لندن هم این کتاب را با قیمت ۱۰ پوند میفروشند که به پول ما ۴۰۰ هزار تومان میشود و خاطرات جالبی از بازخورد مخاطبان انگلیسی برایمان تعریف میکنند. در لبنان هم این کتاب چاپ شد. بزرگترین موسسه پخش کتابهای عربی این کتاب را به قیمت ۱۴ دلار پخش میکند و در بحرین و کویت استقبال زیادی از آن شده است چند نوبت هم در لبنان تجدید چاپ شده است. در ترکیه هم انتشارات استانبول آن را منتشر کرده است. یک موقع ما در ایران کتابی را چاپ میکنیم و برای کشورهای هدف میفرستیم و میرود. اما یک وقت هست که خود کتاب به کشورهای دیگر میرود و مخاطبان دیگر کشورها استقبال میکنند. کتاب شهید ابراهیم هادی یکی از این کتابهاست. ما این کتاب را نفرستادیم. مردم کشورهای دیگر احساس نیاز کردند و کتاب خودش شناخته شد.
تا به حال این کتاب به چند زبان ترجمه شده است؟
۷ زبان دنیا را ما اطلاع داریم که ترجمه شده است. فرانسوی، روسی، اسپانیایی، عربی، انگلیسی، آلمانی و اردو.
شما برای ترجمه کتابها حق ترجمه میگیرید؟
نه؛ اما بر ترجمهاش نظارت میکنیم. مثلاً ترجمه انگلیسی سه بار انجام شد و ضعیف بود. مجدد ترجمه شد. آخرین بار یکی از دانشجویان پاکستانی در لندن که فارسی میدانست کتاب را ترجمه کرد.
روضهای پر اشک با کتاب سلام بر ابراهیم در پاکستان
چه بازخوردهایی از مخاطبان خارجیتان گرفتید؟
کتاب جدیدی داریم به نام یاران ابراهیم. در این کتاب ۴۰ خاطره از ۴۰ شهید که غالباً مدافع حرم هستند و عاشق شهید ابراهیم هادی بودند، آمده است. در این کتاب نظرات مردمی مخاطبان کتاب سلام بر ابراهیم را هم نوشتیم. یکی از انگلیس مطلب نوشته، یکی از پاکستان دیگری از لبنان و ...
دوستی فیلمی از پاکستان برایم میفرستاد. انگار مجلس روضه بود. یک نفر از روی کتابی مطلبی را میخواند و مردم گریه میکردند. وقتی دقت کردم دیدم بخشهای آخر کتاب را که ابراهیم هادی به شهادت میرسد برای مردم به زبان اردو میخواند و مردم گریه میکنند. این ابعاد شخصیتی این شهید را نشان میدهد که اثر خودش را گذاشته است.
نسخه رایگان و حلال کتاب سلام بر ابراهیم یک
آیا مخاطبان سلام بر ابراهیم صرفاً مسلمان و شیعه هستند؟
اکثراً شیعه هستند. اما غیر شیعیان هم آن را خواندهاند. مثلاً آقایی در لندن ۱۰ سال پیش این کتاب را از ما گرفته بود. بعد پسرش پی دی اف کتاب سلام بر ابراهیم را به عنوان هدیه برای دوستانش فرستاده بود و نظرات دوستانش را برای من فرستاد. یکی از دوستانش نوشته بود: اگر این مسلمانی است، من از امروز مسلمانم. دیگری نوشته بود:ای کاش دنیا یک ابراهیم هادی دیگر داشت و به ما تقدیم میکرد. یکی هم خطاب به شهید نوشته بود: تو! الگوی مسلمانها نیستی الگوی همه انسانهایی.
شهدای گمنام دوست ندارند دربارهشان کتاب نوشته شود
آقای عمادی همانطور که خودتان اشاره کردید و دیگر نویسندگان شهدا هم میگویند، اینکه درباره شهیدی کتابی نوشته میشود به نظر میآید آن شهید هم خودش به آن نویسنده نظر داشته و عنایتی از سوی آن شهید است. درباره این عنایت شهید و این رزق ویژه میگویید؟
بله باید عنایت شود و توفیق بدهند. در مورد این کتابهایی که میبینید و دوستان مینویسند همهاش توفیق خداست. ما هیچ کارهایم و امیدواریم شهدا عنایت داشته باشند و این کار را انجام بدهیم. بعضی شهدا هم گمنام هستند و نمیخواهند کاری برایشان انجام شود. گاهی ما خواستیم برای شهیدی کاری انجام بدهیم، ولی خود شهید نمیخواست و نمیگذاشت.
از مشکلات مستند نگاری در حوزه شهدا هم میفرمایید؟ ممکن است خانوادهها همکاری نکنند یا گذشت زمانی باعث اشتباه در روایت یا حتی فراموشی شود. در این مواقع چه میکنید؟
سختی کار، جزء لذت کار است. اما گاهی مواقع مشکلات کار آنجاست که ۴۰ سال از این ماجراها گذشته و با افراد که مصاحبه میکنیم خیلی چیزها را فراموش کردهاند یا گذر زمان باعث شده که اشتباه کنند. ما هم در مصاحبههایی که میکردیم اغلب این مشکل را داشتیم، اما سعی میکردیم شخصی را پیدا کنیم که مسلط به آن خاطرات باشد و وقایع را با او چک کنیم. در بین رفقای شهید ابراهیم هادی اقای امیر منجر یکی از صمیمیترین دوستان شهید بود که هم نسبت فامیلی داشتند و هم خیلی باهم رفیق بودند. خیلی از خاطرات را خوب حفظ کرده و ما خاطرات را با ایشان چک میکردیم و از نظراتش استفاده میکردیم که کجا حذف شود یا چه مطلبی را اضافه کنیم و...
بعضی مواقع انگار خدا به دلمان میاندازد که سمت چه شهیدی برویم
چطوری شهدا را انتخاب میکنید؟
بعضی مواقع شهدا به ما معرفی میشوند و ما بررسی میکنیم که میشود دربارهاش نوشت یا نه. بعضی وقتها در بین خاطرات یک شهید به شهید دیگر میرسیم. مثلاً از خاطرات شهید مهدی خندان رسیدیم به خاطرات شهید احمد بیابانی و دیدیم خاطرات فوقالعادهای دارد و برای ایشان هم یک کتاب کار کردیم. بعضی مواقع هم انگار خدا به دلمان میاندازد که سمت چه شهیدی برویم. مواردش مختلف است.
چرا در کتابهایتان مینویسید کار جمعی از نویسندگان؟ چرا اسم نویسندهها را نمیآورید؟
از روز اول تصمیم بر این بوده. حرف شهید هادی ذوالفقاری بود که اسم کسی را نیاوریم. کار برای شهدا است. مجموعاً ۸_ ۷ نفر روی کتابها کار میکنیم. بعضی کتابها را ۳ یا ۴ نفر برای نوشتنش کار میکنند و نمیخواهند اسمی از آنها برده شود.
اگر خانوادهها یا همرزمهای شهیدی همکاری نکنند شما چه کاری میکنید؟
خاطرات شهیدانی را داشتیم که خیلی هم جذاب بودند، ولی وقتی پدر و مادر شهید از دنیا رفتند و آنهایی هم که هستند زیاد همراهی نمیکنند، کار متوقف میشود.
آیتالله مصباح یزدی کتابهای ما درباره حیات پس از مرگ را خواند و تایید کرد
بعضی از کتابهای شما در سالهای اخیر درباره حیات برزخی و زندگی پس از مرگ و چشم برزخی هستند. آیا این کتابها با واکنشهای منفی روبرو شدهاند؟
در سال ۹۶ در راستای همین کار شهدا و دفاع مقدس، با جانبازی آشنا شدیم که تجربیات قشنگی از حیات برزخی داشت و مصاحبههایی انجام شد و اولین کتاب در حوزه تجربیات پس از مرگ بود. هنوز این موضوع برای مردم آشنا نبود. برنامه زندگی پس از زندگی ساخته نشده بود. ورود به این موضوع خیلی سخت بود. خودمان تا یک سال سراغش نمیرفتیم و میترسیدیم، ولی باز با این حال این کار را هم انجام دادیم با وجود اینکه میدانستیم مخالفتهایی هم میشود. معاد تنها اصل از اصول دین است که کسی ندیده و خیلی شک و شبهات زیادی دارد و همین الان بین علما هم اختلافات زیادی در بحث معاد هست. ممکن بود برخورد و مخالفت بشود، اما در هر حال این کار را انجام دادیم و این کتاب را به آیت الله مصباح یزدی دادیم و خواندند و تأیید کردند. آقای جنتی هم خواندند و حتی راوی را در اصفهان دیدند. بعد دیگر کتابها مثل بازگشت و شنود و تقاص آمد و ما با بیش از ۱۵۰ نفر مصاحبه کردیم و تا الان ۶ عنوان کتاب در بحث تجربیات پس از مرگ منتشر شده است که اتفاقاً جزو پرفروشهای ما هستند.
پس الان واکنشهای عمومی جامعه نسبت به چاپ این گونه از کتابها بهتر شده است؟
بله و صرف اینکه آن تجربه نزدیک به مرگ باشد برایمان مهم نیست بلکه تجربهای که با روایات و قرآن تطابق داشته باشد، برایمان مهم است و ممکن است فرد تجربهاش را برایمان تعریف کند که با اوهام و خیالات و چیزهای دیگر ترکیب شده باشد، ما به آن نمیپردازیم، اما وقتی این تجربیات را روایات ما تأیید کند برای ما ارزش دارد. در کتاب آخرمان «نسیمی از ملکوت» ۵۰ تجربه نزدیک به مرگ آمده است و هر تجربه، اولش یک آیه قرآن آمده که وقتی تجربه را میخوانند متوجه درستی تجربه میشوند.
پس این یک راستی آزمایی برای تجربیات این چنینی است؟
بله.
اولین کتاب شهدای مدافع حرم را ما منتشر کردیم
الان در حوزه شهدا چقدر کار بر زمین باقی مانده و انجام نشده داریم؟
چند سال پیش که یکی از سردارها که به شهید هادی علاقه زیادی داشت به ما میگفت در باره شهدا تا آنجا که میتوانید تلاش کنید، چون در آینده نه چندان دور دیگر نمیتوانیم روی شهدا کار کنیم، اکثر پدر و مادران شهدا تا سالهای دیگر از دنیا میروند. ما الحمدلله در فرصتی که داشتیم توانستیم تعدادی کتاب از خاطرات شهدایی که خاطرات قوی داشتند و میتوانستند تاثیرگذار باشند، منتشر کنیم. الحمدلله میتوانم بگویم اولین انتشاراتی بودیم که کتاب برای مدافعان حرم کار کرد زمانی که خیلیها جرأت نمیکردند بگویند ما مدافع حرم داریم. سال ۹۳ اولین کتاب مدافعان حرم با عنوان مدافعان حرم را چاپ کردیم. بعدش کتاب شهید هادی ذوالفقاری به عنوان یک مدافع حرم بود و از ۹۴ به بعد هم برای شهدای دیگر مدافع حرم کار شد. همچنین اولین کتاب مدافعان سلامت را کار کردیم؛ شهید ایروانی خیلی تحت تأثیر شهید ابراهیم هادی بود. همچنین کتاب زنان شهید را کار کردیم. بعد مجموعه کتابهای شهدا و اهل بیت را چاپ کردیم و با این عنوان چندین کتاب کار کردیم مثل حضرت زهرا (س) و شهدا، حضرت علی (ع) و شهدا بعد درباره شهدای گمنام کتابهایی منتشر شد.
کتاب شهدا و حضرت زهرا (س) یا شهدا و حضرت علی (ع) یعنی چه؟
پنج عنوان کتاب داریم که هر کدام داستانهایی از شهدا و یکی از اهل بیت دارد. یعنی ارتباطها و توسلهایی که این شهدا به اهل بیت داشتند. مثلاً شهیدی داشتیم که خیلی عاشق امام علی بوده است. ۲۱ ماه رمضان به دنیا آمده و ۲۱ ماه رمضان هم به شهادت رسیده است و اسمش هم سید علی بود. شهیدی داشتیم که خواب حضرت علی را میبیند و حضرت به او میگوید کی و کجا شهید میشود. کتاب شهدا و حضرت زهرا (س) و کتاب شهدا و امام حسین (ع) و شهدا و امام رضا (ع) و... جزء این مجموعه کتابها هستند مثلا برای کتاب شهدای عاشق امام رضا (ع) تحقیقات میدانی انجام شد و ۱۴ شهید را پیدا کردیم که خیلی به امام رضا (ع) ارادت داشتند یا عاشق زیارت امام رضا (ع) بودند و آرزویشان این بوده که به مشهد بروند. بعد از شهادت هم جنازهشان در حرم امام رضا تشییع میشود. ۱۴ شهید از سراسر ایران از لرستان از همدان از شهرهای مختلف بودند، اما بعد از شهادت به حرم امام رضا میروند.
این کاری که شما میفرمایید خیلی کار پر زحمت و سختی است و مستلزم پایش اطلاعات شهیدان زیادی است.
بله تابستان ۹۲ گروه نویسندگان ما صدها کتاب را خواندند و صدها مصاحبه انجام دادند که کتاب «مهر مادر» منتشر شد و تا الان ۱۱ بار هم تجدید چاپ شده است.
اینکارها زمان زیادی میطلبد و مستلزم این است که تمام وقت در این باره کار کنید. نویسندههای شما مشغله دیگری ندارند؟
عشق و علاقه که باشد دیگر بحث زمان مطرح نیست. مثلاً من بعد از نماز صبح کتابی ۴۰۰ صفحهای را تا ظهر خواندم و چند مطلب درباره آن موضوع پیدا کردم یا دوستان ما با دو سردار صحبت کردند و آنها هم دو شهید را معرفی کردند که خیلی عاشق امام رضا بودند. همه این کارها را روی حساب علاقه انجام میدهیم. کارهایی انجام شده و باز هم جای کار دارد.
نهاد یا ارگانی از شما حمایت میکند؟
الحمدلله نه. سالها است که به دوستان میگوییم دنبال نهادها و ارگانها نروید. از خود شهدا کمک بخواهید. همین کتاب شهید ابراهیم هادی به لطف خدا برای ما سرمایه ایجاد کرد تا کتابهای دیگر را تولید کنیم.
الان خیلی از ناشران میگویند که کاغذ گران است و مردم کتاب نمیخوانند و در هزینههای جاریشان ماندهاند. شما چطور از پس این مشکلات بر آمدید؟
من مثلاً میدیدم ناشر کتاب چاپ کرده هم حجم کتاب سلام بر ابراهیم و قیمت ۱۰۰ هزار تومان زده است. ما با همان تعداد صفحات ۵۰ هزار تومان میفروشیم. سعی میکنیم قیمتها را پایین نگه داریم و حاشیه سود را کم کنیم. در چاپ کتاب، کاغذ کمتر مصرف کنیم. مردم الان قیمت کتاب را میبینند و بعد خود کتاب را. در همین شرایط گرانی ما تقریباً سالی ۷۰۰ هزار نسخه کتاب فروختهایم. یکی از دلایل فروش بالای ما قیمتهای پایین کتابهایمان است و خدا را شکر خوب پیش میرود. ما به ارشاد برای خرید کتاب تقاضا ندادیم و خرید دولتی به آن معنا نداشتیم و الحمدلله به لطف خدا و عنایت شهدا کار خوب پیش رفته است و بسیاری از کتابهایمان در چاپ اول نمانده به چاپهای بعدی رسیده و کتابهایی هم که امسال چاپ کردیم همه به چاپ مجدد رسیدهاند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ ۱۳۴