گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتح اله؛ جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۴ سالی که از عمر پربرکت آن میگذرد، همیشه از سوی بدخواهانش مورد هجمه و حمله قرار گرفته است؛ نمونه بارز این هجمهها، جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با حمایت و پشتیبانی بلوک شرق و غرب علیه انقلاب نوپای اسلامی بود؛ جنگی که با مقاومت بینظیر ملت غیور کشورمان تبدیل به دفاع مقدس شد و حماسههای ماندگاری از این ملت همیشه در صحنه به یادگار گذاشت.
این جنگ، چون جنگ نظامی بود، تکلیف مشخص بود. همه پای کار آمدند و با دشمن متجاوز مقابله کردند؛ هرچند موفقیت و پیروزی در جنگ نظامی به همین سادگی نبود و با هدایت و فرماندهی امام خمینی (ره) و کل مردم ایران به دشمن متجاوز اجازه تجاوز به خاک کشورمان را ندادیم. اما این روزها مدل جنگ تغییر کرده است و دشمن یک جنگ ترکیبی علیه کشورمان به راه انداخته است.
در طول این ۴۴ سال گذشته، از شدت دشمنی علیه جمهوری اسلامی ایران کاسته نشده است که هیچ! بیشتر هم شده است و هر روز شاهد خبر انواع و اقسام تحریمها علیه کشورمان در رسانههای غربی چه از سوی آمریکاییها و چه از سوی غربیها هستیم.
یعنی سه کلیدواژه «اغتشاش، فشار رسانهای و تخریب» هیچ وقت از زبان دشمنان جمهوری اسلامی ایران حذف نشده است؛ اتفاقاتی که در پاییز امسال در پی فوت «مهسا امینی» در کشور صورت گرفت، در راستای عملیاتی کردن پروژه آشوب بود که خوشبختانه با بصیرت ملت عزیز کشورمان خنثی شد؛ هرچند این پروژه عملیاتی نشد، ولی بر پیکره ایران اسلامی زخمهایی برجای گذاشت.
فشار رسانهای دشمن نیز همیشه هست! یک روز با اعمال تحریمها و دخالت در بازار ارز، موجب به هم ریختگی شرایط اقتصادی و معیشتی مردم میشود، یک روز هم با شایعهپراکنی و دروغپردازی افکار عمومی را مورد حمله قرار میدهد.
هرچند سنگ بدخواهان جمهوری اسلامی در ایجاد آشوب و فشار به سنگ خورد؛ اما برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی سراغ گزینه بعدی رفتند؛ گزینه بعدی گزینه تخریب بود!
تخریب دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در نزد افکار عمومی.
آنها از هر حربهای برای تخریب افکار عمومی استفاده میکنند. این روزها خبر مسمومیت دانشآموزان در مدارس دخترانه کشورمان خبر اول این رسانهها شده است. هرچند دروغپراکنان داخلی هم بیمحابا به بازنشر این دروغها پرداخته و ذهن جامعه را بیشازپیش مشوش میکنند.
همه بر این واقف هستیم که رویدادهای زیادی در سطح جامعه رخ میدهد؛ آنچه در اینگونه رخدادها مهم و ضروری است، حفظ آرامش است. چند وقت پیش زلزلهای در ترکیه رخ داد که شدت زلزله و قدرت تخریبگری آن چند برابر زلزلهای بود که اخیرا در شهرستان خوی یکی از شهرستانهای آذربایجان غربی روی داد. اما آیا میزان تشویشها و دروغپراکنیهای زلزله کشور ما در همان حد بود؟ پاسخ منفی است. چون حجم دروغها بیشتر هم بود!
دروغ و بزرگنمایی یکی از مهمترین ترفندهای بدخواهان جمهوری اسلامی در جنگ ترکیبی است؛ آنها با دورغپراکنی و شایعهپردازی ذهن افکاری عمومی را آشفتهتر میکنند و برای رسیدن به نتیجه دلخواه خود دست به هر اقدامی میزنند.
با وجود اینکه دستگاههای مسئول، در مورد مسمومیتهای مشکوک دانشآموزان مدارس دخترانه به جمعبندی نرسیدهاند و گفتهاند که در سریعترین زمان ممکن اطلاعرسانی خواهند کرد؛ اما این دشمنان جمهوری اسلامی ادعا میکنند که این کار، کار خود جمهوری اسلامی است! ادعایی که خیلی سادهلوحانه است؛ چون برای درک آن اصلاً نیازی به ضریب هوشی بالاتر از متوسط هم نیست!
چطور ممکن است، جمهوری اسلامی دست به چنین کاری بزند؛ این نظام حتی در جنگ تحمیلی با رژیم بعث عراق نیز دست به این کار نزد و با دشمن خبیثتش هم مردانه جنگید. همین منافقین که الان جزو گروههای اصلی اپوزیسیون هستند، با صدام، نهتنها در حمله شیمیایی به ایرانیان، بلکه حتی در قتل عام شیمیایی کردهای خود عراق هم همکاری میکردند.
قطعا این اقدامی که اخیرا در مدارس ما رخ میدهد؛ سرشاخه و منبعش مشخص خواهد شد؛ و این اقدام هم آخرین اقدام علیه جمهوری اسلامی نخواهد بود، اما کدام انسان عاقلی میتواند حکم کند که جمهوری اسلامی خودش دنبال دردسرسازی و ناامن سازی کشور است تا اعتراضها علیه خودش را ساماندهی کند؟ الان که جامعه نیاز به آرامش دارد، چرا باید امنیت روانی جامعه را خدشهدار کند!
انتهای پیام/411