عوامل اصلی حل بحران های اجتماعی

سه عامل عوامل اصلی برای حل بحران‌هایی چون کارتن‌خواب‌ها و معتادان خیابانی است و بدون این زیرساخت‌ها عملاً مبارزه با این‌گونه پدیده‌ها در حکم جنگی بی‌ثمر است که فقط هیاهو دارد.
کد خبر: ۵۷۸۱۳
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۳ - 11November 2015

عوامل اصلی حل بحران های اجتماعی

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، استعمار است دیگر هرروز برنامهای دارد برای از بین بردن ظرفیتها و استعداد ملتها؛ زمانی جنگ به راه میاندازد و روزگاری در کمین غارت اندیشهها مینشیند و گاه جانهای خسته از روزگار را به افیون مبتلا میسازد؛ خلاصه هرروز بلایی را به دامن اجتماع میاندازد تا مگر نکند قامتی در مقابل زیادهخواهیهای آنها علم گردد.

اما در میان بلاهای مختلفی چون غارت و جنگ، بلاهای اجتماعی جزء سختترین بلایایی است که ابتلای به آن در اندک زمان و رهایی از آن گاه قرنها به طول میانجامد و دراینبین آتش خانمانسوز اعتیاد از مشکلترین بلایای اجتماعی است که با ورود استعمار و امپریالیسم به ایران و بهخصوص در دوره قاجار اوج گرفت و کار را به آنجا رساند که دستگاههای دولتی برای رعایا و کسانی که در امور کشوری و لشکری شاغل نبودند کارت سهمیه تریاک صادر میکردند و همین امر باعث رواج مصرف مواد در ایران گردید. در برههای از زمان جریان استعماری بریتانیا مواد مخدر را بهصورت رایگان و یا ارزان در بین افراد و رعایا پخش مینمود و بعد سوخته آن را برای تولید شیره از معتادان میخرید. آن بیتدبیریها و این برنامه استعماری کار را به آنجا رساند که امروز بعد از گذشت بیش از یک قرن در ایران سه میلیون معتاد رسمی داریم. البته این آمار غیر از کسانی است که مواد را بهصورت تفننی و حتی گاه چند بار در هفته مصرف میکنند.

 

اعتیاد گاه از یک بلای خانمانسوز فردی فراتر رفته و آتش شعلهورش به دامن اجتماع میافتد و آسایش و امنیت را از جامعه سلب میکند و پدیدههای غیرقابلکنترلی چون معتادان خیابانی متهاجر به وجود میآید؛ چیزی که این روزها و شبها در پارک شوش و جاهای دیگر تهران بهخصوص محلههای جنوب شهر میتوان مشاهده نمود.

 

این پدیده معمولاً در تباه شهرها به وجود میآید. تباه شهرها کلانشهرهایی هستند که از جهات مختلف غیرقابلکنترل شدهاند و اگر تهران تا امروز در زمره تباه شهرها درنیامده باشد اگر به فکر نیفتیم در آیندهای نهچندان دور با تباه شهری 12 میلیون نفری مواجه هستیم.

 

سؤال کلیدی در همه مشکلات این است که چه شد که به اینجا رسیدیم و چکار بکنیم که تهران و خیابانهای پائینشهرش که روزگاری دارالمؤمنین بوده و امروز با پدیده معتادان خیابانی دستبهگریبان است از این بلا نجات پیدا کند بلایی که  تا آنجا پیش رفته است که بعضی از امکانات شهری چون پارکها که باید محل نشاط و سرگرمی خانوادهها و جوانان باشد رسماً از حیّز انتفاع خارجشده و به محلی برای نگرانی مردم و مسئولین درآمده.

 

از آموزش و اطلاع رسانی که بگذریم نکات مهمی برای مبارزه با پدیده های شومی چون معتادان خیابانی وجود دارد:  1. عدم تدوین و اجرای قانون مهاجرت درون کشوری:

 

شهرها که بزرگ میشود کنترل آنها مشکل میشود. به همین منظور در دنیا برای شهرهای مهم قانون مهاجرت وضع میشود؛ مثلاً در امریکا واشینگتن دی. سی. در ۲۰۱۱ جمعیت تخمینی برابر ۶۱۷٬۹۹۶ داشته و بیست و پنجمین شهر پرجمعیت آمریکا بوده است. در زمان کار افرادی که از مریلند و ویرجینیا میآیند جمعیت آن را تا یکمیلیون نفر بالا میبرند؛ و طبق قانون امریکا جمعیت این شهر استراتژیک هیچگاه از 800000 نفر نباید بالاتر برود. این بدان علت است که کنترل نقاط استراتژیک با جمعیت کمتر بسیار سهلتر و کمهزینهتر است. اما جمعیت در تهران روزبهروز در حال افزایش است و هر کس از هرجای ایران به بهانههایی چون اشتغال و تحصیل و... راهی این کلانشهر میشود تا آرامش روستا را از دست بدهد و بالش نرم و دشک پشمینه را با کارتنهای کنار خیابان شوش عوض کند.

 

معتادان خیابانی در میان این انبوه جمعیت اگر درصد کمی را هم تشکیل دهند باز تعداد زیادی میشوند که هر جور که فکر کنیم غیرقابلکنترل است. تقریبا 4 درصد از کل جمعیت کشور معتاد است و به نسبت 4 درصد جمعیت تهران را نیز معتادان تشکیل دهند و اگر جمعیت تهران را 12 میلیون نفر حساب کنیم چیزی حدود 480000 هزار نفر معتاد در تهران وجود دارد و اگر فقط یکچهارم اینها معتادان خیابانی تابلو کارتنخواب باشند یعنی چیزی در حدود 120000 هزار معتاد خیابانی در تهران داریم که اکثر آنها در حاشیه و محلههای جنوب شهر ساکن میباشند؛ حال با این حساب سرانگشتی کدام دستگاه عریض و طویل میتواند جوابگوی این جمعیت باشد و اگر هر معتاد خیابانی روزانه فقط 20 هزار تومان برای کشور هزینه داشته باشد یعنی برای تهران روزانه باید دو میلیارد و چهارصد میلیون تومان هزینه کرد و این هزینه از کدام ردیف در کشور میتواند برداشت شود و اینها همه ثمره نداشتن قانون مهاجرت درون کشوری است.

. 2نبود عدالت انتظامی

با همه مشکلاتی که وجود دارد متأسفانه یا خوشبختانه تهرانیها هیچوقت صحنههایی را که در جنوب شهر و میدان شوش میبینند در بالای شهر نمیبینند و اگر کوچکترین لکهای بر دامن بالای شهر دیده شود سریع برخورد میشود. اما ظاهراً پائینشهریها در همهجا شهروند درجه 2 بهحساب میآیند و امنیت محلههایشان آنقدری که امنیت تجریش و جردن مهم است اهمیت ندارد.

 

.3 نگاه اداری بهجای نگاه تکلیفی

سومین دلیلی که باعث شده است تا با پدیدههای دردناک و زجرآوری چون معتادان خیابانی متهاجر روبرو شویم نگاه اداری به بحث مبارزه با این پدیده است. باید قبول کرد که مواد مخدر و اعتیاد بحث گسترده ایست که از عهده یکنهاد و یا سازمان و یا وزارت خانه خارج است و مبارزه با آنیک همافزایی ملی را میطلبد در نگاه اداری بعضی از دستگاهها چون وزارت بهداشت در بحث بازپروری و نیروی انتظامی در بحث کشف و ضبط و برخوردهای قهری مسئولیتهایی دارند اما این توان برای این بلای ملی کفایت نمیکند و اگر در میان مسئولینی که قانون برای آنها وظیفهای مشخص نکرده حس تکلیف به وجود بیاید و پایکار بیایند توان لازم برای حذف این پدیده اجتماعی به وجود میآید. متأسفانه نگاه اداری حاکم بر دستگاههای اجرائی باعث شده است تا مسئولین این امر تنها مانده و گاه از ادامه مسیر دلسرد شوند.

این سه عامل عوامل اصلی برای حل بحرانهایی چون کارتنخوابها و معتادان خیابانی است و بدون این زیرساختها عملاً مبارزه با اینگونه پدیدهها در حکم جنگی بیثمر است که فقط هیاهو دارد.

منبع: عمار نیوز

نظر شما
پربیننده ها