استاد علوم سیاسی دانشگاه آلاباما:

آمریکا و اروپا هنوز در جهانی زندگی می‌کنند که دیگر وجود ندارد

انتصار، گفت: اجرای توافق تهران-ریاض مانعی برای سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن و اروپا خواهد بود، اما آن‌ها ابزار‌های جدیدی برای دست‌یابی به اهدافشان طراحی خواهند کرد.
کد خبر: ۵۷۸۴۸۳
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۸ - 13March 2023

آمریکا و اروپا هنوز در جهانی زندگی می‌کنند که دیگر وجود نداردبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پس از چند روز مذاکرات فشرده به میزبانی چین و میانجی‌گری چین، ایران و عربستان سعودی سرانجام روز جمعه به توافقی برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارت‌ها، هفت سال پس از قطع روابط بر سر چندین موضوع، دست یافتند.

بر اساس این توافق هر دو طرف متعهد شده اند که روابط دیپلماتیک بین خود را از سر بگیرند و سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌های خود را ظرف مدت حداکثر دو ماه بازگشایی کنند. این توافق همچنین شامل تاکید آن‌ها بر احترام به حاکمیت دولت‌ها و عدم مداخله در امور داخلی کشور‌ها است. آن‌گونه که در این توافقنامه آمده طرفین همچنین متعهد شده اند که وزرای امور خارجه دو کشور برای اجرای این امر ملاقات کرده و ترتیب بازگشت سفرای خود را داده و در مورد راه‌های تقویت روابط دوجانبه گفت‌وگو کنند.

در راستای آشنایی بیشتر درباره تأثیرات جهانی و منطقه‌ای توافق بین دو قدرت منطقه‌ای رقیب و تولیدکننده نفت که با میانجیگری بزرگترین کشور مصرف‌کننده نفت جهان یعنی چین حاصل شده، گفت‌وگویی با پروفسور «نادر انتصار» استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی انجام داده که متن کامل آن در زیر آمده است:

توافق عربستان و ایران به عنوان دو قدرت و رقیب منطقه‌ای چه تاثیری بر فشار‌های آمریکا و اروپا بر ایران خواهد داشت؟

من مطمئن نیستم که سیاست‌های کنونی غرب، به‌ویژه آمریکا، در قبال ایران، پس از توافق ایران و عربستان برای بازگرداندن و عادی‌سازی روابطشان، به‌طور قابل توجهی تغییر کند. ایالات متحده و بسیاری از متحدانش در اروپای غربی هنوز در جهانی زندگی می‌کنند که دیگر وجود ندارد. آن‌ها فکر می‌کنند ما هنوز در دنیای دوقطبی جنگ سرد هستیم و تنها کاری که آن‌ها باید انجام دهند این است که فریاد بزنند «پرش» و دیگران باید یک‌صدا با فریاد «چقدر بالا» پاسخ دهند. این ذهنیت در اقدامات و اعلامیه‌های روزانه نخبگان سیاست خارجی واشنگتن و «اندیشکده های» آن (معروف به Blob) منعکس شده است. همه آن‌ها طوری صحبت می‌کنند و طوری رفتار می‌کنند که انگار در یک مدرسه تبلیغاتی درس خوانده اند.

ایجاد اختلاف بین کشور‌های منطقه همواره ابزاری در دست قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای پیشبرد منافع و اهداف خود در منطقه ما بوده، آیا این توافق می‌تواند مانعی برای سیاست منطقه‌ای آمریکا و اروپایی‌ها باشد؟

بله، اگر توافق ایران و عربستان به طور کامل اجرا شود، مانعی بر سر راه سیاست‌های بلندمدت منطقه‌ای واشنگتن و متحدان اروپایی آن خواهد بود. اما قدرت‌های فرامنطقه‌ای به امید موفقیت در دستیابی به اهداف خود ابزار‌های دیگری را ابداع یا دوباره اختراع خواهند کرد. تاریخ نشان داده است که غرب نه به راحتی شکست را می‌پذیرد و نه از حماقت‌ها و پسرفت‌های سیاست خارجی خود درس می‌گیرد.

عربستان سعودی به عنوان متحد اصلی منطقه‌ای قدیمی آمریکا، در تلاش است تا متحدان و شرکای بین المللی خود را متنوع کند و واشنگتن را به چالش می‌کشد، چرا؟ آیا موضوع بی اعتمادی است؟

هر چند که عربستان سعودی برای مدت طولانی متحد کلیدی ایالات متحده در منطقه بوده و به احتمال زیاد در آینده قابل پیش بینی به عنوان یک چرخ دنده مهم در ماشین سیاست خارجی غرب در منطقه باقی خواهد ماند، اما ریاض اکنون در حال آغاز یک راه طولانی است. برنامه ریزی دوره‌ای برای تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود و قرار ندادن تمام تخم‌های خود در سبد‌های واشنگتن. بخشی از این ممکن است به دلیل از دست دادن اعتماد مطلق به واشنگتن باشد، اما بخشی از آن نتیجه بلوغ توسعه عربستان سعودی به یک بازیگر قدرت منطقه‌ای با آرمان‌های خاص خود است که ممکن است همیشه با اهداف واشنگتن یکسان نباشد.

انگیزه‌های چین از تلاش برای کمک به رفع اختلافات ایران و عربستان چیست؟

چین روابط اقتصادی قابل توجهی با بسیاری از کشور‌های غرب آسیا و فراتر از آن ایجاد کرده است. پکن بر خلاف واشنگتن، ثبات منطقه‌ای و ترتیبات همکاری با همه کشور‌های منطقه را ستون‌های سیاست‌های اقتصادی خود می‌داند. از آنجا که چین روابط خوبی با تمامی کشور‌های منطقه ایجاد کرده است، در موقعیت منحصر به فردی قرار دارد که به عنوان یک میانجی بی طرف برای حل و فصل اختلافات منطقه‌ای عمل کند. این بیانگر این نکته است که چرا چین توانست در توافق اخیر ایران و عربستان نقش کلیدی داشته باشد و نه آمریکا. در واقع، ایفای نقش سازنده پکن در نزدیک‌تر کردن تهران و ریاض به یکدیگر برای واشنگتن غیرممکن بود.

عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت و چین بزرگترین مصرف کننده نفت است و ایران نیز نه تنها تولید کننده بزرگ نفت است بلکه یکی از جدی‌ترین مخالف سیاسی هژمونی آمریکا است. همگرایی این سه کشور چگونه می‌تواند بر نظم جهانی تأثیر بگذارد؟

تنها تحولات آینده می‌تواند پاسخ روشنی به این سوال بدهد. با این حال، آنچه واضح است این است که جهان چندقطبی در حال ظهور که پارامتر‌های آن در حال تغییر هستند و به طور منظم تعریف می‌شوند، مقدمه ترتیبات جهانی جدیدی خواهد بود که همچنان ایالات متحده را به عنوان هژمون جهانی به چالش می‌کشد که پیش بینی آن در زمان حاضر دشوار است. اگرچه ایالات متحده همچنان یک بازیگر اصلی در نظم جهانی نوظهور خواهد بود، اما هژمون بلامنازع این نظم جهانی نخواهد بود. واشنگتن ممکن است پذیرش هژمونی رو به زوال خود را دشوار بداند و به احتمال زیاد اقداماتی را برای مبارزه با آن انجام دهد، نظم جهانی آینده هیچ هژمونی منحصر به فردی را نخواهد پذیرفت. تاریخ جهان نشان می‌دهد که هیچ کشوری نمی‌تواند هژمونی جهانی خود را برای همیشه حفظ کند.

پیام این توافق از تهران، پکن و ریاض به واشنگتن چیست؟

پیام واضح است. کشور‌های جهان (حتی آن‌هایی که روابط نزدیک با واشنگتن دارند) منافع خود را برای رشد و توسعه دارند و واشنگتن نمی‌تواند به سخنرانی یا دیکته کردن به آن‌ها وابسته باشد. در سال ۲۰۰۹، انتشارات دانشگاه پرینستون کتابی از کارشناسان سیاست خارجی جان هالسمن و وس میچل با عنوان «دکترین پدرخوانده: تمثیل سیاست خارجی» منتشر کرد که در آن نویسندگان استدلال کردند که «عصر تسلط جهانی آمریکا به سمت یک دوره بسته شدن سریع و قطعی می‌رود. به طور خلاصه، ذهنیت پدرخوانده‌ای که مارلون براندو در فیلم کلاسیک «پدرخوانده» به‌خوبی به تصویر کشیده است، دیگر نمی‌تواند هژمونی جهانی ایالات متحده یا خطوط نظم جهانی قرن بیست و یکم را تضمین کند.

منبع: مهر

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها