به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «علی صیاد شیرازی» بههمراه شهید «مصطفی چمران» وزیر دفاع وقت در روز ۱۷ مهر ۱۳۵۸ برای بررسی ابعاد حادثه تروریستی ضدانقلاب در سردشت راهی آن منطقه شدند سروان صیاد پس از ۱۷ روز بازگشت.
مجموعه نوشتار زیر با عنوان «نجات کردستان» مربوط به بحران کردستان است که از کتاب «در کمین گل سرخ» انتخاب شده و روایتی است از زندگی سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» به قلم «محسن مؤمنی» که انتشارات «سوره مهر» آن را منتشر کرده است که در زیر میخوانید:
اکنون بعد از ۵۰ دقیقه پرواز، زمان فرود آمدن در فرودگاه سنندج بود، اما شنید: جناب سرگرد، با فرودگاه سنندج هیچ تماسی نداریم؛ هر چقدر که پرچ میکنیم، جوابی نمیشنویم.
آنان برای فرود آمدن، نیاز به هدایت از برج مراقبت فرودگاه داشتند، اما کدام فرودگاه؟ فرودگاهی که در محاصره دشمن بود و مدتها بود صدای هواپیما نشنیده بود؟ آیا در چنین شرایطی کسی انتظار فرود هواپیمایی را داشت تا در محل خدمتش باشد و...؟
سرگرد با نگرانی پرسید: حالا باید چهکار کرد؟
آنچه را که از آن واهمه داشت، شنید: چون هوای سنندج ابری است و بدون هدایت خارجی نمیتوانیم باند را پیدا کنیم، مجبوریم در کرمانشاه فرود بیاییم.
با این حساب، تمام طرحهایشان نقش بر آب میشد؛ زیرا جاده کرمانشاه به سنندج در دست ضدانقلاب بود و دشمن با موانعی مانند جوش دادن تیرآهن و تخریب جاده، آن را بسته بود که پاکسازی آن مدتها طول میکشید.
خواهش کرد هرطور که شده، هواپیما را در فرودگاه سنندج بنشانند. البته این درخواست، خلاف اصول و مقررات بود، اما به نظر کادر پرواز، مگر همه چیز این پرواز، مطابق مقررات و اصول بود؟
آنها آموخته بودند که هواپیمای C۱۳۰ مجاز است حداکثر ۶۴ نفر چترباز را با تجهیزاتشان یا ۹۲ نفر مسافر و یا مجروح را حمل کند، ولی اکنون آنها بیش از یکصد رزمنده را با مقدار قابل توجهی مهمات و سلاحهای نیمهسنگین حمل میکردند.
بهگونهای که مسافران، سلاح در دست و در هم فشرده، روی جعبههای مهمات نشسته بودند و، چون کمربند ایمنی به تعداد کافی نبود، در هر تکانی، روی هم میریختند. این همه در حالی بود که آنها شنیده بودند روی بامهای سنندج تیربار ضدهوایی کار گذاشته شده است تا هواپیماها را بزنند. اتفاقاً تا آن روز هم دو فروند بالگرد را در آسمان شهر سرنگون کرده بودند.
همهچیز حکایت از این داشت که آنها در اجرای یک مأموریت استثنایی هستند. پس در انجام درخواست سرگرد مقاومت نکردند و بهدنبال راه فرود گشتند. ناوبر هواپیما پیشنهاد کرد: اگر ۱۸۰ درجه مسیرمان را بهسمت شهرستان ملایر برگردانیم، آنجا سیستم NDB است. میتوانیم تماس برقرار کنیم تا هدایتمان کنند.
خلبان پذیرفت و چنین کردند. سرانجام بعد از بیش از دو ساعت و نیم سرگردانی در آسمان، ارتفاع را از ۲۰ هزار پا به پنج هزار پا کم کردند و بعد از گذر از یک رشتهکوه و چند تپه، فرودگاه دیده شد و پرنده C۱۳۰ به زمین نشست.
سرگرد آنها را در آغوش کشید و صورتشان را بوسید.
انتهای پیام/ 118