به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «علی صیاد شیرازی» بههمراه شهید «مصطفی چمران» وزیر دفاع وقت در روز ۱۷ مهر ۱۳۵۸ برای بررسی ابعاد حادثه تروریستی ضدانقلاب در سردشت راهی آن منطقه شدند سروان صیاد پس از ۱۷ روز بازگشت.
مجموعه نوشتار زیر با عنوان «نجات کردستان» مربوط به بحران کردستان است که از کتاب «در کمین گل سرخ» انتخاب شده و روایتی است از زندگی سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» به قلم «محسن مؤمنی» که انتشارات «سوره مهر» آن را منتشر کرده است که در زیر میخوانید:
«خبر رسید تیپ ۳ از لشکر ۱۶ زرهی قزوین به منطقه آمده و بعد از پاکسازی چند روستا در منطقه دهکلان مانده است. سرگرد، سوار بالگرد شد و به محل استقرار تیپ رسید. وقتی خودش را معرفی کرد، فرمانده تیپ با صمیمیت از او استقبال کرد. سرگرد پرسید: «جناب سرهنگ چرا اینجا ماندهاید و به شهر نمیآیید؟» توضیح داد: «جناب سرگرد، ما واحد زرهی هستیم. آسیبپذیریمان زیاد است و امکان دارد گرفتار کمین بشویم و تانکها و نفربرهایمان از بین برود.»
حق با آنها بود.
سرگرد گفت: «اگر راه را برایتان باز کنیم، جلو میآیید؟» سرهنگ با اشتیاق قبول کرد.
سرگرد در آنجا متوجه شد که گروهی از نیروهای سپاه همدان هم در آنجا هستند. برای آزادسازی گردنه صلواتآباد با فرماندهان تیپ و نیروهای سپاه جلسه گذاشت. ۱۴ گروه ۱۵ نفری برای انجام عملیات تشکیل شد که ۱۰ گروه از ارتش و چهار گروه از سپاه بودتد. آموزشهای لازم به آنها داده شد. هنگام آموزش او از دانش بالای نظامی معاون عملیات سپاه همدان شگفتزده شد. پرسید: «برادر شاهحسینی، شما این دورهها را چه وقت دیدهاید؟»
فرمانده سپاه قبل از او پاسخ داد: «جناب سرگرد، وی و تعداد دیگری از نیروهای ما از همافران انقلابی و مؤمن نیروهوایی ارتش هستند که داوطلبانه با ما به کردستان آمدهاند.»
سراسر وجود صیاد لبریز از شوق شد. تجربه او در اصفهان نشان میداد که اگر میان ارتش و سپاه وحدت برقرار باشد، هیچ دشمنی توانایی ایستادگی در برابر آنها را نخواهد داشت. او بعدها این را ثابت کرد و از رهگذر این وحدت، بزرگترین افتخارات نظامی را در تاریخ ایران ثبت کرد.
سرگرد در این عملیات، علاوه بر فرماندهی، دیدهبانی توپخانه را هم خودش برعهده داشت. با فرمانده آن، هدفها را مشخص کرد و روی آنها ثبت تیر کرد. هشت فروند بالگرد ۲۱۴ از پادگان هوانیروز همدان آمدند و یکی پس از دیگری به زمین نشستند.»
انتهای پیام/ 118