روایت حاج محمود ژولیده از دوقلو‌های جبهه

رفاقت و شباهت حاج محمود ژولیده و شهید داود عابدی چنان بهم زیاد بود که به آنان دوقلو می‌گفتند.
کد خبر: ۵۸۰۶۲۷
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۲ - 30March 2023

روایت حاج محمود ژولیده از دوقلو‌های جبههبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حاج محمود ژولیده از شاعران مذهبی و رزمندگان دوران دفاع مقدس دوستی صمیمی‌ای با شهید داود عابدی داشت. آن دو چه از نظر روحی و اخلاقی و چه از لحاظ چهره شباهت‌های زیادی بهم داشتند از این رو به آنان دوقلو می‌گفتند. روایت حاج محمود ژولیده از این رفاقت در ادامه آمده است.

یک لحظه از هم جدا نمی‌شدیم با اینکه گردان‌های ما فرقداشت، اما با اصرار از مسئولین مقر کربلا خواستیم. نگهبانی ما را با هم قرار دهند اوایل قبول نمی‌کردند، اما رفته رفته رضایت مسئولین مقر را برای این موضوع گرفتیم یادمه جلسه دوم که قرار شد پست بریم هم ایشون هم بنده رفتیم پیش مسئولین پاس بخش و گفتیم همه پست‌های ما رو با هم بندازید.

اول قبول نمی‌کردند گفتند نمی‌شود، هر کسی باید در هر سنگری که پست دارد برود. گفتیم عیب نداره دور تا دور جماران تو هر سنگری که ما رو انداختی با هم بندا. ز آن روز‌ها ۲۴ ساعت جماران بودیم و ۲۴ ساعت استراحت ما گفتیم این ۲۴ ساعتی که ما قراره ۶ ساعتش رو پست، بدیم اجازه بده با هم باشیم. بالاخره با هر کش مکشی بود این اتفاق در بیشتر موارد افتاد.

در نگهبانی هم کار خاصی نبود. بحران منافقین فروکش کرده بودم و بیشتر زمان پست را از تجربه‌های هم استفاده می‌کردیم. اما من در وجود داود یک استاد کامل را می‌دیدم. کسی که می‌توانست از لحاظ معنوی مرا رشد دهد. خیلی باهم صحبت می‌کردیم. اینکه چجوری شد هیئتی شدیم و الان اینجا در سپاه پاسداران بیت امام شدیم و بعد می‌خواهیم چکار کنیم.

ارتباط صمیمی ما به جایی رسید که در هفت ماهی که در جماران بودیم به ما می‌گفتند دوقلو. کار‌هایی که می‌کردیم، برای اینکه شکل هم باشد گاهی خنده دار می‌آمد. لباس‌ها مثل هم، حتی محاسن و ظاهر ما شبیه هم شده بود. ما در به در دنبال این بودیم که اعزام شویم برای جبهه. هفت ماه ما را نگه دشتند. قرار این بود که گردان‌های آموزشی شش ماه در جماران نگهبانی بدهند، اما یک ماه هم اضافه‌تر ماندیم. بد از هفت ماه اعزام شدیم به جبهه. مدتی بعد به ذهن هر دوی ما رسید حالا که هردو می‌خوانیم، اینجا هم که مقری به نام کربلا دارد، چرا یک هیئت راه نندازیم؟ داود گفت موافقی یک دعای توسل یا زیارت عاشورا برپا کنیم؟ سه شنبه دعای توسل، اگر به شب جمعه خورد کمیل می‌خونیم. صبح‌ها هم بعد از نماز زیارت عاشورا می‌خوانیم. گفتم خیلی عالیه، بسم الله.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها