گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس؛ حضرت خبه دیجه دلام الله علیها، اولین همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مادر حضرت فاطمه سلام الله علیها است. او نخستین بانویی است که به رسول خدا ایمان آورد و تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید تا در راه نشر اسلام صرف نماید. خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی و پاکدامنی برتری فوقالعادهای داشت.
ولادت و خانواده
در مورد ولادت خدیجه سلام الله علیها بین مورخان اختلاف وجود دارد برخی گفته اند هنگامی که او در سال ۱۰ بعثت یعنی سه سال قبل از هجرت پیامبر وفات نمود ۶۵ سال سن داشت، ولی برخی میگویند در این هنگام سن ایشان ۵۰ سال بود. در صورت درستی روایت اول او زاده ۶۸ سال قبل از هجرت است و در صورت درستی روایت دوم او زاده ۵۳ قبل از هجرت است. بیهقی نویسنده کتاب دلائل النبوة بعد از نقل هر دو روایت، روایت دوم را درستتر میداند.
خانوادهای که خدیجه را پرورش داد، از نظر شرافت خانوادگی و نسبتهای خویشاوندی، در شمار بزرگترین قبیلههای عرب جای داشت. این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار خدیجه پدیدار بود. خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند. پدرش خویلد بن اسد قریشی نام داشت. مادرش فاطمه دختر زائد بن اصم بود.
معروف است اولین کسی که به خواستگاری خدیجه آمد یکی از بزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومی» بود. او پس از ازدواج با خدیجه، در جوانی درگذشت و اموال بسیاری برای خدیجه ارث گذاشت. پس از او «ابی هاله بن المنذر الاسدی» که یکی از بزرگان قبیله خود او بود، با وی ازدواج کرد. ثمره این پیوند فرزندی به نام «هند» بود که در کودکی درگذشت. ابیهاله نیز پس از چندی، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش برجای نهاد.
هر چند این مطلب نزد عامه و خاصه معروف است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سومین همسر خدیجه بود و جز عایشه با دوشیزهای ازدواج نکرد، ولی مورد تایید همگان نیست. جمعی از مورخان و بزرگان، نظر مخالف دارند؛ برای مثال «ابوالقاسم کوفی»، «احمد بلاذری»، «سید مرتضی» در کتاب «شافی» و «شیخ طوسی» در «تلخیص شافی» آشکارا میگویند که خدیجه، هنگام ازدواج با پیامبر، «عذرا» (باکره) بود. این معنا را علامه مجلسی نیز تایید کرده است.
علاقه مندی خدیجه به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیش از ازدواج با خدیجه، با پیشنهاد عمویش حضرت ابوطالب علیهالسلام حاضر شد که با خدیجه پیمانى بسته و با مقدارى از دارایى هاى وى به شرط مضاربه تجارت کند. غلام خدیجه به نام میسره، در سفر تجاری همراه پیامبر بود. پس از بازگشت کاروان، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (ص) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (ص) در پاسخ گفت: پستترین و مبغوضترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را میپرستی و نیز این جریان را که در نزدیک "بصری " (شهر شام)، محمد (ص) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین (ص) افتاد. وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارتهای فراوانی خوانده ام. خدیجه با شنیدن این کرامت، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد «ص» بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی. سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است.
اینها موجب شد تا خدیجه حضرت محمد صلی الله علیه و آله مشتاق ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گردد و خود شخصی را واسطه کند که به پیامبر پیشنهاد ازدواج با خدیجه را بدهد.
ازدواج با پیامبر
زفاف خدیجه با حضرت محمد صلی الله علیه و آله ۲ ماه و ۷۵ روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت که ۱۵ سال قبل از بعثت بود و در آن زمان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله ۲۵ سال داشت.
در مورد سن خدیجه (س) در آن هنگام اختلاف است. برخی منابع گفتهاند او به هنگام ازدواج با پیامبر ۴۰ سال داشت، ولی با توجه به حمل فاطمه سلام الله علیها و ولادت آن حضرت که در سال پنجم بعثت مى باشد این قول بعید به نظر میرسد چرا که در این صورت خدیجه باید در سن ۶۰ سالگی حضرت فاطمه سلام الله علیها را وضع حمل نموده باشد و قول دیگری که سن ایشان را به هنگام ازدواج ۲۸ سال دانسته است قابل قبولتر است. این قول در برخی از منابع تاریخی از ابن عباس نقل شده است.
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و مقام معنوی او با رسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت. در عقد ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خدیجه، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریک گفت: «هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیر فیما کان منک باسعد تزوجت خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد؟ و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فی اقرب موعد اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد؛ گوارا باد بر توای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد است. محمد کسی است که حضرت عیسی و حضرت موسی علیهماالسلام به آمدنش بشارت دادهاند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند. رسولی که سر از بطحاء (مکه) درمی آورد و او هدایت کننده و هدایت شونده است».
فرزندان خدیجه از پیامبر (ص)
همه فرزندان پیامبر (ص) بهجز ابراهیم از خدیجه بودند. طبق نقل مشهور، فرزندان پیامبر و خدیجه شش تن بودند، ددو پسر به نامهای قاسم و عبدالله و چهار دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه سلام الله علیها.
برخی از منابع، هفت یا هشت فرزند برای خدیجه از پیامبر نام بردهاند؛ برای مثال، ابن اسحاق و ابن هشام میگویند که رسول خدا سه پسر از خدیجه داشت، قاسم پیش از بعثت و طَیّب و طاهر پس از بعثت به دنیا آمدند. برخی از مورخان علت اختلاف در تعداد فرزندان پیامبر (ص) از خدیجه (س) را اشتباه بین اسم و لقب فرزندانِ آنها دانستهاند؛ زیرا عبدالله را به دلیل ولادتش بعد از بعثت پیامبر (ص) و ظهور اسلام، طیب و طاهر لقب داده بودند؛ و عدهای گمان کردهاند که طیب و طاهر اسم دیگر فرزندان پیامبر هستند.
پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله، بدرود زندگی گفتند.
سید جعفر مرتضی عاملی نویسنده "الصحیح من سیرة النبی" بر این باور است که زینب، رقیه و ام کلثوم فرزندان رسول خدا (ص) و خدیجه نبودهاند؛ بلکه دخترخواندههای آنها بودهاند.
ویژگیهای اخلاقی
خدیجه سلام الله علیها در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کمنظیر بود. او به فضایل اخلاقی و پذیراییهای شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مکه به وی حسد میورزیدند.
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام بشمار میرود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید؛ چنان که علی بن ابیطالب علیه السلام اولین مردی بود که اسلام آورد. اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود. او انسانی روشنبین و دوراندیش بود. باگذشت، علاقهمند به معنویات، وزین و باوقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت. او برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یاوری صادق بود.
خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» میگفتند. از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوقالعادهای داشت و مهمتر این که حتی قبل از اسلام وی را «طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» میخواندند. جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میکشید و همیشه از ورقة بن نوفل و دیگر علما جویای نشانههای نبوت میشد. اشعار فصیح و پرمعنای وی در شأن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت میکند. نمونهای از اشعار خدیجه درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین است:
فَلَو اَنَّنی اَمسَیتُ فِی کُلِّ نِعمَةٍ *** وَ دَامت لی الدُّنیا و مُلکُ الاَکاسِرَة
فما سَوِیَت عِندی جَناحَ بَعُوضَةٍ *** اِذا لَم یَکُن عَینی لِعَیِنک ناظِرَة
«اگر من روز را شام کنم در حالی که از همه نعمتها برخوردار باشم و دنیا و ملک و مملکت سلاطین کسروی دائما برای من باشد، همه اینها در پیش من برابر بال پشهای نیست، زمانی که چشمم به چشم تو نیافتند».
دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شمّ اقتصادی و روح بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود. البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان آن ناتوان است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم».
چه میتوان گفت در شأن کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؟! در تاریخ میخوانیم: «حضرت محمد صلی الله علیه و آله هر وقت از تکذیب قریش و اذیتهای ایشان محزون و آزرده میشدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمیکرد مگر یاد خدیجه؛ و هرگاه خدیجه را میدید مسرور میشد».
ذهبی میگوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است؛ او از جمله زنان کامل، عاقل، والا، پایبند به دیانت و عفیف و کریم و از اهل بهشت بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کرارا او را مدح و ثنا میگفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح میداد و از او بسیار تجلیل میکرد. به حدی که عایشه میگفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار او را یاد میکرد.
خدیجه کبری چنان مقام والایی داشت که خداوند عزوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد. طبق روایتی از امام باقر علیه السلام: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت از معراج، به جبرئیل فرمود: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل عرض کرد: خواستهام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی».
نقش خدیجه در پیشبرد اسلام
وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده، هر چه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله انفاق کرد. او تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جایی که هنگام ارتحال، پارچهای برای کفن نداشت.
ابن اسحاق جملهای در شأن خدیجه دارد که گویای همکاری و صداقت او در پیشبرد اسلام است. او میگوید: «خدیجه یاور صادق و باوفایی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود و مصیبتها در پی رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد».
گویا این دو، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سدی بلند و مستحکم بودند. این جمله معروف، که اسلام رهین اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله، شمشیر امام علی علیه السلام و اموال خدیجه است، از نهایت همکاری و صداقت خدیجه پرده برمی دارد.
وفات خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله به وی فرمود:ای خدیجه، «اما علمت ان الله قد زوّجنی معک فی الجنه؛ آیا میدانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است؟!». آنگاه از خدیجه دلجویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.
خدیجه در سن ۶۵ سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد. آرامگاه خدیجه در مکه در «قبرستان حجون» یا «معلاة» واقع است. [۲]پیامبر اکرم و یاد خدیجه
رحلت خدیجه برای پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیامبر بود و به احترام او بسیاری به آن حضرت احترام میگذاشتند و از آزار وی خودداری میکردند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله با این که بعد از رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها با زنانی چند ازدواج کرد؛ ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد. عایشه میگوید: هر وقت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله یاد خدیجه میافتاد، ملول و گرفته میشد و برای او آمرزش میطلبید. روزی من رشک ورزیدم و گفتم: یا رسول الله، خداوند به جای آن پیرزن، زنی جوان و زیبا به تو داد. پیغمبر صلی الله علیه و آله ناگهان برآشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد و فرمود: خدا شاهد است خدیجه زنی بود که، چون همه از من رومی گردانیدند، او به من روی میکرد؛ و، چون همه از من میگریختند، به من محبت و مهربانی میکرد؛ و، چون همه دعوت مرا تکذیب میکردند، به من ایمان میآورد و مرا تصدیق میکرد. در مشکلات زندگی مرا یاری میداد و با مال خود کمک میکرد و غم از دلم میزدود.
امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتی خدیجه از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: یا رسول الله؛ مادرم کجاست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد. جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام میرساند و میفرماید: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جای دارد».
۱- پیامبر اکرم (ص) تا ٢٥ سالگی مجرد است و به گواهی تمام اسناد و متون تاریخی در کل این ٢٥ سال دوران نوجوانی و جوانی، در نهایت پاکدامنی و قداست زندگی میکند. پیامبر اکرم (ص) در ٢٥ سالگی با «خدیجه» که طبق نقل مشهور بیش از ١٠ سال از ایشان بزرگتر است ازدواج میکنند و تا وفات وی، ٢٥ سال بعد، تنها همسر پیامبر (ص)، خدیجه (س) است.
نکته قابل توجه آنکه پیامبر (ص) تا ٣ سال در سوگ حضرت خدیجه باقی میمانند و همسری اختیار نمیکنند، و در واقع خدیجه (س) در بین همسران پیامبر اولین همسر ایشان است که بیشترین مدت زندگی زناشویی را با ایشان دارد.
از اینجا پاسخ به شبهه تعدد زوجات پیغمبر (ص) به خوبی داده میشود؛ چراکه پیامبر اکرم (ص) در اوج جوانی تا میانسالی فقط دارای یک همسر بودهاند و سه سال بعد از فوت همسرشان به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز و ترویج و گسترش اسلام در شبه جزیره تن به ازدواجهای متعدد میدهند.
۲- یکی از بزرگترین خدمات حضرت خدیجه (س) تقدیم تمام ثروت و دارایی خود در راه اسلام بوده است. شیخ طوسی در امالی آورده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «مَا نَفَعَنِی مَالُ قَطُّ» هیچ مالی برای من سود نداشت به اندازهای که مال حضرت خدیجه (س) به درد من خورد.
حضرت با اموال خدیجه کبری (س) چه میکردند؟
پیامبر خدا (ص) پنج مورد را نام میبرند:
۱- «وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَفُکُّ مِنْ مَالِهَا الْغَارِمَ» یعنی پیامبر (ص) با مال خدیجه بدهی بدهکاران را ادا میکردند. ۲- «وَ الْعَانِیَ وَ یَحْمِلُ الْکَلَّ» یعنی به کمک آدمهای ناتوان میشتافتند. ۳- «وَ یُعْطِی فِی النَّائِبَةِ» به کسی که مصیبتدیده بود و گرفتاری داشت کمک میکردند. ۴- «وَ یُرْفِدُ فُقَرَاءَ أَصْحَابِهِ» حضرت به اصحاب خود که فقیر و نیازمند بودند، از اموال حضرت خدیجه (س) کمک میکردند. ۵- «إِذْ کَانَ بِمَکَّةَ، وَ یَحْمِلُ مَنْ أَرَادَ مِنْهُمُ الْهِجْرَةَ» هر کس میخواهد از مکه به مدینه هجرت کند، پیامبر خدا (ص) زاد راه و توشهاش را از اموال حضرت خدیجه (س) میدادند.
مسلمانها در مکه در سختی بودند. باید هجرت میکردند و به مدینه میرفتند. رفتن به مدینه هزینه داشت مخصوصاً که کفار قریش نمیگذاشتند مسلمانان اموالشان را همراه خود ببرند.
این پنج مورد، مصرف اموال حضرت خدیجه کبری (س) بود. این کمکها برای پیامبر اکرم (ص) کارساز شد که این جمله معروف را فرمودند: «اسلام با دو چیز رشد کرد، شمشیر علی (ع) و اموال خدیجه (س)» یعنی اگر اموال ایشان نبود به ویژه در دوران تاریخی شعب ابی طالب که پیامبر (ص) و مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند، مسلمانان از گرسنگی هلاک میشدند، لذا این اموال جان پیامبر (ص) و اسلام را نجات داد.
البته این سخن مشهور نباید موجب کم رنگ شدن و تغافل از عامل اصلی رشد اسلام که زحمات و تلاشهای فراوان خود پیامبر اکرم (ص) بوده است، شود. یکی از زیباییهای کار این بانوی بزرگوار این بود که در دورانی که بالاترین درآمدها و سودها از ربا بود، این بانوی بزرگوار با ربا اموالش را زیاد نکرده است.
۳ ـ اولینهایی که فقط حضرت خدیجه (س) به آنها دست یافت
۱- حضرت خدیجه اولین همسر پیامبر (ص) هستند.
۲- اولین کسی است که بیشترین طول مدت زندگی را با پیامبر (ص) داشت (۲۵ سال).
۳- اولین زنی است که به پیامبر اکرم (ص) ایمان آورد.
۴- اولین حامی پیامبر (ص) در میان زنان بود.
۵- اولین ایثارگری است که تمام اموالش را در اختیار پیامبر (ص) قرار داد.
حضرت خدیجه دارای فراستی بودند که توانستند با آن، نور نبوت را در پیامبر اکرم (ص) مشاهده کنند و بدون تردید به پیامبر ایمان آوردند و یک تنه در مقابل تمام کفر بایستند. همه ما مدیون تلاشهای حضرت خدیجه کبری (س) هستیم؛ لذا جایگاهی که حضرت خدیجه (ص) دارند، هیچکدام از همسران پیامبر (ص) ندارند. همسران دیگر پیامبر (ص) بعد از بعثت و در شرایطی که مشکلات کاهش پیدا کرده بود به همسری ایشان درآمدند، اما حضرت خدیجه ۱۵ سال قبل از بعثت به همسری پیامبر درآمد.
حضرت خدیجه (ع) یکی از مصادیق بارز آیه «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» هستند. مگر قرآن نمیگوید کسانی که قبل از فتح مکه جهاد و انفاق کردند با کسانی که بعد از فتح مکه انفاق و جهاد کردند مساوی نیستند و کسی که قبل از اسلام، پیامبر (ص) را تکریم کرده، آیا با کسی که بعد از اسلام و بعد از اینکه پیامبر (ص) رئیس حکومت شده به همسری او درآمده، برابر است؟
امیرالمؤمنین درخطبه ۱۹۲ معروف به خطبه قاصعه میفرمایند: «لَمْ یجْمَعْ بَیتٌ وَاحِدٌ یوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیرَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا» (شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص ۲۰۱): در صدر اسلام خانهای نبود که اسلام را پذیرفته باشد، جز یک خانه که در آن پیامبر (ص) بود، خدیجه کبری و من سومین نفر بودم. یعنی خدیجه کبری (س) بعد از پیامبر (ص) اول کسی است که ایمان آورد.
۴ ـ امیرمؤمنان را هم خدیجه کبری (ص) بزرگ کردهاند
ایشان بانویی است که خدا به طور مکرر به او سلام میرساند و پیش ملائکه به او مباهات میکرد. ایشان مادر ۱۲ امام است. امیرمومنان را هم خدیجه کبری (س) بزرگ کردهاند. شخصیتی که در زیارتنامه همه ائمه (ع) میگوییم «السَّلَامُ عَلَیکَ یابْنَ خَدِیجَه الکُبّرَی». در واقع ایشان مادر دوازده امام است. اگرچه مادر امیرمؤمنان، فاطمه بنت اسد (س) بود، ولی خود حضرت در نهجالبلاغه میفرماید: من در خانه رسول خدا بزرگ شدم. «وَ کَانَ یَمْضَغُ الشَّیْءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ» یک طفل چند ماههای بودم در خانه پیامبر خدا (ص). در این سالها خدیجه کبری (س) برای امیرمؤمنان مادری میکرد. این بانوی بزرگوار مادر دوازده امام و سیزده معصوم است.
۵ ـ سنتشکنی جاهلیت و نگرش ارزشی خدیجه
یکی دیگر ویژگی حضرت خدیجه (س) درک ارزشهای واقعی پیامبر اکرم (ص) در برابر فریبندگیهای ظاهری و دنیوی بود. او وقتی کمالات انسانی را در پیامبر (ص) به خوبی شناخت، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند و در این راه هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعیاش.
خدیجه (س) برای درک این کمال واقعی، قالبهای جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه زنان، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه (س) را به جان خرید. خدیجه (س) این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، اینگونه با پیامبر مطرح کرد: «یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ؛ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانتداری، خوشخلقی و راستگوییات به تو تمایل پیدا کردم.»
۶ ـ تحملپذیری و شکیبایی در مشکلات
حضرت خدیجه (ع) در برابر فشارهای مختلف همسایههای مشرک، زنان متعصب، محاصره اقتصادی و... بردباری و تحمل پذیری ویژهای از خود نشان میداد. در این محاصره و تحریم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، چهل نفر از یاران پیامبر (ص) به جز ماههای حرام سال را در گرمای داغ تابستان و بیابان خشک و... تحمل میکردند و در این زمان این بانوی گرامی که ۶۳ تا ۶۵ ساله بود، علاوه بر صرف اموال، خود نیز در شمار محاصرهشدگان بود. این محاصره نقش مهمی در تحلیل قوای جسمانی خدیجه (س) داشت، به اندازهای که به فاصله اندکی از پایان محاصره، آن بانوی بزرگوار وفات یافت.
۷ ـ حضرت خدیجه (س)؛ کارآفرین نمونه
مدیریت آن حضرت در جامعهای که برای زن هیچ حسابی باز نمیشد، مثال زدنی است. او یک کارآفرین و مدیر اقتصادی است. دهها نیرو و کارگزار دارد، خود پیامبر (ص) هم زمانی جزو همین کارگزاران بود. این شخصیت در چنین شرایطی مجموعه بزرگی را در حجاز تحت پوشش قرار داده بود. در واقع در بحث رفع موانع تولید، حضرت خدیجه (س) یک الگو است.
۸- مقام حضرت خدیجه (س) در بهشت
از فضیلتهای حضرت خدیجه (س)، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم (ص) نیز بارها این موضوع را به خدیجه بشارت میدادند و میفرمودند: «در بهشت، خانهای داری که در آن رنج و سختی نمیبینی.» امام صادق (ع) نیز میفرمایند: هنگامی که خدیجه (س) وفات یافت، فاطمه خردسال بیتابی میکرد و گرد پدرش میگشت و سراغ مادر را از او میگرفت. پیامبر (ص) از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون میشد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بیتابی میکرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: «به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانهای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بیتابی نکرد.
۹ ـ گریه و راز و نیاز امام حسین (ع) در کنار قبر خدیجه (س)
امام حسین (ع) بیست و پنج بار پیاده از مدینه به مکه برای انجام مراسم حج و عمره مسافرت کرد. روایت شده در یکی از سفرها، انس بن مالک همراه آن حضرت بود، او میگوید: امام حسین (ع) کنار مرقد شریف حضرت خدیجه (س) آمد و در آنجا (به یاد خاطرات فداکاریهای خدیجه (س) و ظلمهایی که به او شد) گریه کرد سپس به من فرمود: از من فاصله بگیر، من کنار رفتم، در نزدیک او در کناری پنهان شدم، مشغول نماز شد، نمازش به طول کشید، شنیدم او در نماز خود با خدا مناجات میکرد. (مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۶۹، بحار، ج ۴۴، ص ۱۹۳)
۱۰ ـ وهابیون در سال ۱۳۴۳ هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، خدیجه (س) و زادگاه پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) را با خاک یکسان کردند، اما تصویر مرقد مطهر این بانوی گرامی و امالمؤمنین و امالائمه قبل از تخریب موجود است.
۱۱ ـ زیارتنامه حضرت خدیجه (س)
بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
سلام بر توای مادر مؤمنان، سلام بر توای همسر سرور فرستادگان، سلام بر توای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر توای نخست بانوی مؤمن، سلام بر توای آن که داراییش را در راه پیروزی اسلام و یاری سرور انبیا هزینه کرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر توای آن که بر او جبرئیل درود فرستاد و سلام خدای بزرگ را به او ابلاغ کرد، این فضل الهی گوارایت باد و سلام و رحمت و برکاتش بر تو باد.
حجتالاسلام امرالله شجاعیراد؛ پژوهشگر پژوهشکده الذرّیّه النبویّه
انتهای پیام/ 121