به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تقابل روزهای اخیر جمهوری آذربایجان با ایران در پی سخنان الهام علیاف رئیسجمهوری این کشور، شاید برای بسیاری مایه تعجب بود اما رصد اخبار روابط دو کشور در سالهای اخیر خاصه پس از حملات باکو به خاک ارمنستان و بحرانهای موجود در مساله کریدور ایران و ارمنستان، نشان میدهد این تقابل چندان هم عجیب نیست. با توجه به اتفاقاتی که در اراضی اشغالی در حال رخ دادن است و احیای روابط ایران و کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان، انتظار رفتار عاقلانهتری از علیاف بود اما شاید باجگیری بیشتر از رژیم اشغالی که حالا تقریبا متحدی در منطقه ندارد و طمع برای دستپر رفتن به مذاکره احتمالی ایران و روسیه، موجب بروز این رفتار از سوی علیاف شده است. علیاف از تقابل رادیکال با ایران چه اهدافی در سر می پروراند؟
ماجرا از این قرار است، در حالی که تهران به اقدام وزیر خارجه آذربایجان در نشست خبری با همتای اسرائیلی خود اعتراض کرده، جمهوری آذربایجان در پاسخ، ایران را به دست داشتن در ترور نماینده مجلس این کشور متهم کرد. در اینباره آیهان حاجیزاده، سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان مدعی شد که در تحقیقات اولیه درباره ترور فاضل مصطفی، رهبر حزب نظام بزرگ و نماینده پارلمان آذربایجان اثر انگشت ایران مشاهده میشود. روز ٢٨ مارس اخیر، یکی از نمایندگان پارلمان جمهوری آذربایجان از سوی افراد ناشناس مورد حمله قرار گرفت و با دو گلوله در مقابل منزلش مجروح شد.
برخی رسانههای آذربایجانی با اشاره به مواضع ضد ایرانی این نماینده، مدعی شده بودند که ایران در ماجرای ترور وی نقش دارد. این اتهامات در حالی مطرح شدند که جمهوری آذربایجان طی روزهای گذشته، سفارت خود در تلآویو را نیز افتتاح کرده است. ایران اما بارها نسبت به حضور عناصر صهیونیستی در آذربایجان و نیز اقدامات ضد ایرانی رژیم صهیونیستی از خاک آذربایجان به باکو هشدار داده است. مدتی پیش نیز رسانه اسرائیلی هاآرتص نوشته بود که رژیم اسرائیل و جمهوری آذربایجان حدود دو دهه ائتلاف استراتژیک دارند که به موجب آن باکو، میلیاردها دلار سلاح از تلآویو دریافت میکند و در مقابل به این رژیم نفت میفروشد و گذرگاهی علیه ایران در اختیار تلآویو قرار میدهد.
مقامات باکو تنها به رد کردن این گزارش پرداختند و هیچ اعتراضی به تلآویو بابت انتشار چنین گزارشهایی صورت ندادند. در همینباره، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در رشتهتوئیتی به این دست از مواضع پاسخ داد و تصریح کرد: از دولت آذربایجان خواستیم در مورد سخنان وزیر خارجه رژیم صهیونیستی مبنی بر توافق با آذربایجان برای تشکیل جبهه متحد علیه ایران، توضیح دهد. سخنگوی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان اما در مقابل طفره رفت و سراغ اتهامزنیهای جدید علیه ایران رفت.
برای پاسخ به این پرسش که چرا باکو سیاست رادیکال در قبال ایران اتخاذ کرده، ذکر این نکته ضروری است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فرصت مناسبی در اختیار رژیم اسرائیل قرار گرفت تا به کشورهای تازه استقلالیافته از آن امپراتوری، نزدیک شود.
در این میان، جمهوری آذربایجان به دلیل همسایگی با ایران، درگیر بودن همیشگی بر سر قرهباغ با ارمنستان و همچنین نیاز به تسلیحات و جلب حمایت آمریکا از راه لابی یهودی، برقراری رابطه با رژیم اسرائیل را بهطور ویژه در دستور کار خود قرار داد. علاوه بر موارد فوقالذکر، هراس از جمهوری اسلامی ایران به دلیل نزدیکی به ارمنستان در مناقشه قرهباغ و نیز قرابت سنتی جریان های اسلامی این کشور با ایران، از دیگر عوامل قرابت باکو با تلآویو بوده است. در واقع جمهوری آذربایجان و رژیم اسرائیل برای برقراری گونهای از توازن در مقابل ایران، به یکدیگر نزدیک شدهاند اما جالب است اکنون و در شرایطی که کشورهای همسایه، فصل جدیدی از روابط را با جمهوری اسلامی ایران آغاز کردهاند، جمهوری آذربایجان همچنان در جمع حامیان رژیم اسرائیل باقی مانده و تلاش دارد تا ناکامی نتانیاهو از برقراری ارتباط با کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی را بهنوعی جبران کند. این درحالی است که نتانیاهو در اراضی اشغالی، دچار مشکلات عدیده است و سیاستهای رادیکال او، حتی مهاجرین این اراضی را با مشکلاتی مواجه ساخته است.
به باور بسیاری از تحلیلگران مسائل قفقاز، رژیم اسرائیل برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه بهویژه در لبنان، به شکل ویژه در جمهوری آذربایجان حضور پیدا کرده است.
شاید بتوان اینطور تحلیل کرد که علاقه جمهوری آذربایجان به رژیم اسرائیل یا برعکس، از ترس متقابل آنها از ایران ریشه میگیرد. جمهوری آذربایجان علاقهمند است با برقراری روابط با رژیم اسرائیل، از سوی آمریکا مورد تحسین و تشویق قرار گیرد و از طرفی رژیم اسرائیل نیز یکی از مهمترین تأمینکنندگان تجهیزات نظامی جمهوری آذربایجان است و داشتن تجهیزات برای آذربایجانی که همسایه ایران، روسیه و ارمنستان است، بهنوعی از نان شب هم واجبتر است.
از سوی دیگر، رژیم اسرائیل با نزدیک شدن به آذربایجان میخواهد بر حرکتهای ضدایرانی مبنی بر جلوگیری از رشد بیشتر صنعت نفت و گاز ایران متمرکز شود که شامل جلوگیری از حملونقل نفت و گاز از ایران و عبور خطوط لوله از کشورمان است. از سویی، رژیم اسرائیل در تلاش برای جاسوسی از ایران در نزدیکی مرز آذربایجان است. به نظر میرسد که باکو هدفهایی برای حمایتهای ویژه از رژیم اشغالی داشته و دلش را به ساختار این رژیم و نه شخص نتانیاهو خوش کرده است. بیشک انتفاع نظامی و اطلاعاتی باکو از رژیم اسرائیل، در جنگ این کشور با ارمنستان بهکار میآید و از طرفی، علیاف تصور میکند با این اقدامات از حمایت آمریکا نیز برخوردار خواهد شد؛ خاصه اینکه اروپا و آمریکا اخیرا بر سر گذرگاه لاچین، با باکو درگیر و از ارمنستان حمایت کردند.
نکته مهم دیگر این است که باکو در تصور بهرهگیری از فشار خارجی در کنار دامن زدن به برخی نابسامانیهای اجتماعی در ایران است تا بهزعم خود ایران و حتی روسیه را وادار کند از گذرگاه لاچین و نیز جنوب ارمنستان که تحققبخش اتصال باکو و ترکیه و در نهایت اروپا به منابع خزر و آسیای مرکزی است، دست بردارند و در نتیجه ایران از مسیر ترانزیت به اروپا محروم شود. توسعهطلبی انرژی و ترانزیتی باکو زمینهساز این تصورات و سوءاستفاده غرب و تلآویو از باکو شده است، مسیری که اگر با طمع بیشتر علیاف ادامه یابد، شاید باعث شود در گردابی که رژیم اشغالی هر روز فرو میرود، باکو را هم با خود به قهقرا ببرد.
اکنون جمهوری اسلامی به هشدار به باکو بسنده کرده است و روابط عمومی وزارت امور خارجه با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد در پی تداوم اقدامات خارج از نزاکت و توهینآمیز توسط برخی رسانههای جمهوری آذربایجان، سفارت ایران در باکو با ارسال یادداشت اعتراض شدیداللحنی به وزارت امور خارجه این کشور ضمن درخواست توقف این روند و جبران آن نسبت به عواقب منفی و خسارتبار تداوم این بداخلاقی رسانهای بر مناسبات آتی دو کشور هشدار داد. اما اگر این روند ادامه یابد، حتما برخوردها شدیدتر شده و آذربایجان باید بداند با ادامه خصومت، کشوری که آسیب میبیند خودش است و نباید روی رابطه با رژیم اسرائیل، قمار کند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/ ۱۳۴