به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، ۱۸ فروردین سالروز آغاز عملیات مهم کربلای ۸ در منطقه شلمچه، استان خوزستان و شمال بوبیان در شرق بصره عراق است. این عملیات در سال ۱۳۶۶، از ۱۸ فروردین آغاز و تا ۲۱ فروردین ادامه داشت و رزمندگان ایرانی موفق شدند پیروزی بزرگی را در جبهه نبرد با نیروهای رژیم بعث عراق به دست بیاورند.
این عملیات توسط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با رمز مقدس «یا صاحب الزمان (عج)» بهمنظور پاسخگویی به شرارتهای عراق در حمله به تأسیسات و منابع اقتصادی کشور و برهم زدن امنیت خلیج فارس آغاز شده و دستاوردهای مهم نظامی را به همراه دارد.
دهها تانک و نفربر دشمن به آتش کشیده میشود و چندین تانک نیز به غنیمت درمیآید. همچنین در این تهاجم، مواضع مستحکم عراق به عمق دو کیلومتر سقوط میکند و بیش از دو هزار و ۶۰۰ تن از نیروهای دشمن کشته یا زخمی و تعدادی نیز اسیر میشوند.
نیروی هوایی ایران در این نبرد، قوای دشمن را با بمبارانهای پیاپی، مستأصل و زمینگیر میکند. در این درگیری یک فروند هواپیمای سوخوی ۲۲ عراق نیز هدف قرار میگیرد و سرنگون میشود. تا روز هشتم نبرد در مجموعه ۲۳ تیپ پیاده، زرهی و مکانیزه در شرق بصره متلاشی و باقیمانده افراد شکست خورده عراق بشدت توسط نیروی هوایی ایران بمباران میشوند. تا این روز تعداد ۱۰۶ فرمانده تیپ، گردان و گروهان ارتش رژیم بعث عراق به دست قوای اسلام به هلاکت رسیدهاند.
نتایج عملیات
تجهیزات منهدم شده دشمن: ۶۰ دستگاه تانک و نفربر و دهها دستگاه خودرو.
یگانهای منهدم شده دشمن: تیپهای ۶۸ و ۶۵ نیروهای مخصوص، تیپهای ۱۰۶، ۴۱۶، ۲۹، ۱۱۷ و ۷۳ از لشکر ۵ مکانیزه، تیپ ۲۷ مکانیزه، تیپهای ۱۰۴، ۴۵، ۴۲۱، و ۲ کماندویی ستاد کل، تیپهای ۲ و ۵ از گارد ریاست جمهوری، تیپ ۶ زرهی، گردانهای ۱ و ۳ و ۴ از تیپ ۴۱۷، تیپ ۴۲ پیاده، ۲ گردان کماندویی از لشکر محمد القاسم، یک گردان تانک و تیپ ۲۶ زرهی.
غنایم: دهها دستگاه تانک و نفربر. تعداد زیادی انواع خودرو
تعداد کشته و زخمی دشمن: پنج هزار نفر.
تعداد اسرا: ۲۰۰ نفر.
بدون شک یکی از مهمترین عوامل در رقم خوردن این پیروزی همانند دیگر عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس، رشادت رزمندگانی است که با جان خود اجازه ندادند دشمن ذرهای آسایش داشته باشد و چشم طمع او به خاک ایران را با خون خود کور کردند.
«مهدی سلحشور» از ذاکرین اهل بیت و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، خاطرهای عجیب از یکی شهدای این عملیات، ساعاتی پیش از اینکه به دیدار حق بشتابد، روایت میکند.
او در بخشی از این خاطره میگوید:
«شهید رضا کچویی یک جوان روستایی بود که واقعا محل صدق و آرامش برای همه بچهها بود؛ خاطرم هست قبل از عملیات که در قرارگاه حضرت فاطمه زهرا (س) مستقر شده بودیم و میخواستیم به جلو حرکت کنیم، در یک سنگری بودیم که چشم، چشم را نمیدید و تاریک بود.
رضا کچویی از پشت سر آمد و سرم را گرفت. نمیدانستم چه کسی است؛ بعد از چند دقیقه که شوخی کردیم متوجه شدم رضا است. از من پرسید چه عطری به خودت زدهای؟ پاسخ دادم: این عطر تیرز است؛ هر کسی که در عملیات شهید شود، از این عطر به سر و صورتش میزنم.
پاسخ عجیبی به من داد و گفت: فردا صبح عملیات که جنازه مرا در کانال دیدی، از این عطر، حسابی به سر و صورت من بزن. یادت نرود! ماجرا گذشت. روز بعد زیر آتش وحشتناک عراقیها بودیم و کانال به شدت تحت فشار بود. از یک سو هواپیماهای عراقی و از سویی دیگر منحنیزنها و مستقیمزنها ما را هدف گلوله قرار میدادند. واقعاً جهنم درست شده بود.
به یاد دارم که در کانال داشتم جابهجا میشدم که پیکر او را روی زمین دیدم. بالای سرش نشستم و دیدم یک ترکش در گلویش خورده است؛ آرام و زیبا خوابیده بود. عطرم را درآوردم و طبق قولی که داده بودم، سر و صورتش را به آن عطر آغشته کردم.
باید از شهید رضا فرصیاد، شهید محمد عسگری، شهید حاج مهدی علی بیگلو، شهید ناطقی و ... یاد کنم که در این عملیات به فیض شهادت نائل شدند و از جانشان برای پیروزی در این عملیات مایه گذاشتند.»
انتهای پیام/ 118