یادداشت/ داود مهدوی‌زادگان

آگاهی کاذب در گذشته و امروز

باید مراجع و فضا‌های تولید آگاهی کاذب را شناخت و برای مردم آشکار کرد. مسلماً روشنفکرنمایان و روحانی‌نما‌هایی که روشنگری و دین را به مثابه متاع دنیوی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر مردم عرضه می‌کنند، از جمله مراجع اصلی تولید آگاهی کاذب هستند.
کد خبر: ۵۸۲۲۴۱
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۵ - 09April 2023

آگاهی کاذب در گذشته و امروزبه گزارش  گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، داود مهدوی‌زادگان؛ «لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ کَمَعْرِفَتِکُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ کَإِبْطَالِکُمُ الْحَق» آن‌سان که باطل را مى‌شناسید، حق را نمى‌شناسید و آن‌سان با باطل مبارزه نمى‌کنید که به نابود کردن حق کمر بسته‌اید. (نهج البلاغه/ خطبه ۶۹، ترجمه ابراهیم آیتی)

حضرت وصی علی علیه‌السلام درباره آسیب‌شناسی مردم کوفه سخنان بسیار ارزشمندی دارد که بخشی از این سخنان توسط سید رضی ره در کتاب شریف نهج‌البلاغه گرد آمده است. از جمله آن‌ها خطبه ۶۹ است که در اینجا به جمله انتهایی آن نظر داریم.

امام علی علیه‌السلام در این جمله به ارزیابی ماهیت و جنس آگاهی مردم کوفه پرداخته است. مسلماً التفات آن حضرت به آگاهی اجتماعی و سیاسی مردم کوفه است تا آگاهی‌های فردی آنان. گرچه معرفت فردی در سلوک جمعی افراد تاثیرگذار است؛ لکن تأثیر معرفت اجتماعی به عنوان واقعیت مستقل برتری دارد. شاهد آن، تضادی است که گاهی میان این دو نوع آگاهی پیش می‌آید. افراد در تنهایی‌های خود از آگاهی تبعیت می‌کنند که در سلوک جمعی خلاف آن را عمل می‌کنند.

به هر روی، امام علی علیه‌السلام آگاهی مردم کوفه را این‌گونه تحلیل کرده است که شناخت آنان از باطل بیشتر از شناخت حق است. اما آیا این سخن به معنای آن است که باطل شناسی مردم کوفه بیشتر از حق شناسی آنان است؟ اگر این گونه معنا کنیم، نقد جدی بر کوفیان وارد نمی‌شود. چون می‌توان برای رفع این نقصان از مردم خواست که معرفت شناسی حق‌تان را هم تراز با معرفت شناسی باطل بگردانید. در حالی که امام علی علیه‌السلام نقد جدی بر کوفیان دارد. آنچنان که آن حضرت در این خطبه کوتاه کوفیان را بدانچه آگاهند سر زنش و بلکه نفرین کرده است.

معاویه و یاران و سپاهیانش باطل بودند، ولی کوفیان هیچ شناختی از باطل بودن آنان نداشتند. به همین خاطر، یکی از مشکلات امام علی علیه‌السلام با مردم کوفه ناآگاهی آنان از حقیقت بطلان معاویه و یارانش بود. آن حضرت مکرر درباره باطل بودن معاویه و مکر و نیرنگ‌های یاران او با مردم کوفه سخن گفته است. بارزترین این گفتار واقعه حکمیت در جنگ صفین است. اگر کوفیان باطل‌شناس بودند فریب قرآن به نیزه کردن معاویه و ایده حکمیت را نمی‌خوردند.

یکی از خصوصیات باطل‌شناسی، دشمن‌شناسی است. مشکل امیرالمؤمنین با مردم کوفه فقدان دشمن شناسی آنان بود. پس، مقصود امام علیه‌السلام این نیست که باطل‌شناسی کوفیان بیشتر از حق شناسی‌شان بوده است تا از آنان بخواهد که حق شناسی تان را با باطل‌شناسی‌تان هم تراز کنید. بلکه مراد آن حضرت شدت آگاهی باطل کوفیان است.

آگاهی باطل آن نوع آگاهی است که از باطل بون آن ناآگاهیم؛ یعنی نمی‌دانیم که این آگاهی باطل است و حقیقت ندارد بلکه تصور بر درست بودن آن داریم. گمان می‌کنیم که حق اندیشیم، ولی باطل اندیشیم. گمان می‌کنیم آگاهی‌های درست‌مان زیاد است یا درباره حق چیز‌های زیاد می‌دانیم در حالی که آگاهی‌های باطله مان زیاد است. فی الواقع، آگاهی باطل همان جهل مرکبی است که از جهل بسیط فراتر می‌رود. امروزیان از آن با عنوان «آگاهی کاذب» یاد می‌کنند. حجم انبوهی از داده‌های کاذب که دریافت‌کنندگان آن‌ها را صادق و واقعی می‌پندارند.

حضرت وصی علیه‌السلام کوفیان را گرفتار آگاهی‌های کاذب می‌دانست. آنان از باطل‌هایی مانند معاویه معرفت زیادی داشتند و به گمان خود دانسته‌های شان در این‌باره کثیر است. لکن اغلب این آگاهی‌ها باطل است و صادق نیست. شدت آگاهی کاذب کوفیان به حدی بود که آن حضرت در اصلاح آن در مانده بود. آنچنانکه امام علی علیه‌السلام درباره مسئله حکمیت می‌فرماید: «من در این حکمیت، رأى و نظر خود را با شما در میان نهادم و خلاصه آنچه را که در خزانه رأى داشتم، برایتان آشکار کردم «اى کاش از رأى قصیر پیروى مى‌کردند». ولى شما به خلاف من برخاستید، چونان مخالفان جفاپیشه و پیمان شکنان نافرمان. تا آنجا که اندرز دهنده نیکخواه در کار خود به تردید افتاد و آتش زنه در افروختن آتش بخل ورزید» (نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ ۳۵).

امام علی علیه‌السلام از زمانه‌ای سخن می‌گوید که غالباً حکمرانی حیله و نیرنگ را حسن تدبیر و سیاست خوب می‌پندارند. یعنی جاهلانی که باطل را حق می‌پندارند: «ما در زمانى زندگى مى‌کنیم که غالب اهلش خیانت و پیمان‌شکنى را کیاست و عقل مى‌شمارند، و جاهلان بى‌خبر این گونه افراد را مدیر و مدبّر مى‌شمارند! آن‌ها را چه مى‌شود؟ خداوند آنان را بکشد!» (نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی/ خ ۴۱).

اگر کوفیان باطل شناس بودند می‌توانستند باطل را ابطال می‌کردند، نه آنکه حق را ابطال کنند. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام این توجه را داده است که کثرت آگاهی‌های کاذب کوفیان به قدری است که با آن حق را بیشتر از باطل ابطال می‌کنند: «وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ کَإِبْطَالِکُمُ الْحَق». آنان معاویه حیله گر مکًار را مدیر و مدبر می‌خواندند، ولی حاکم خیرخواه خود را به دروغگویی متهم می‌کردند: «به خدا سوگند، که من به اختیار خود به نزد شما نیامدم، بلکه دست حوادث بود که مرا بدین سوى سوق داد. به من خبر رسیده که گفته‌اید: على دروغ مى‌بندد. خدایتان بکشد به چه کسى دروغ مى‌بندم؟ آیا به خدا دروغ مى‌بندم، در حالى که، من نخستین کسى هستم که به او ایمان آورده‌ام یا بر پیامبر او دروغ مى‌بندم، در حالى که، من نخستین کسى هستم که او را تصدیق کرده‌ام. به خدا سوگند، که نه چنین است بلکه آنچه مى‌گفتم معنى آن درنمى‌یافتید، زیرا شایسته دریافت آن نبودید» (نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ ۷۱).

دنیای مدرن شدة امروز بیش از گذشته گرفتار آگاهی کاذب گشته است. اگر در گذشته جماعتی خاص مبتلا به آگاهی کاذب می‌شدند، امروزه این ابتلا جهانی شده است. به اقتباس از فرموده امام علی علیه‌السلام باید گفت که آگاهی‌های کاذب مردم جهان از باطل بیش از آگاهی از حق است. آنقدر که از روی کذب، باطل را می‌شناسیم، حق را از روی حق نمی‌شناسیم. به همین خاطر، بیش از آنکه در صدد ابطال باطل باشیم، در صدد ابطال حق بر می‌آئیم. جهل مرکب آدمیان غالباً حق را ابطال می‌کند تا باطل را. امروزه ضرورت تبیین حق و باطل بیش از گذشته احساس می‌شود. به همین خاطر است که از این ضرورت شرعی و عقلی با عنوان «جهاد تبیین» یاد شده است.

باید مراجع و فضا‌های تولید آگاهی کاذب را شناخت و برای مردم آشکار کرد. مسلماً روشنفکرنمایان و روحانی‌نما‌هایی که روشنگری و دین را به مثابه متاع دنیوی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر مردم عرضه می‌کنند، از جمله مراجع اصلی تولید آگاهی کاذب هستند. تا وقتی این جماعت در شهر‌ها و بلاد اسلامی و غیراسلامی فعالند و اهل نظر درباره آن‌ها روشنگری و تبیین‌گری نکنند و «جهاد تبیین» را تکلیف شرعی و عقلی خود ندانند، مردم از آگاهی صادق محروم می‌مانند.

منبع:

پایان پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها