به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، جنگ ترکیبی غرب علیه جمهوری اسلامی با هدف تغییر نظام و چندپارهسازی ایران گرچه با موج گستردهای از فضاسازی و به میدان آوردن تمام ابزارهای موجود در پاییز ۱۴۰۱ به اجرا در آمد، اما در نهایت با بیداری و بصیرت ملت و اقدامات و تدابیر نظام با شکست همراه شد.
این طراحی چنان ابعاد گستردهای داشت که به اذعان بسیاری از ناظران بینالمللی اگر غرب در خود کشورهای اروپایی و آمریکا این طرح را پیاده کرده بود قطعا به سقوط نظامها و جنگ داخلی و چندپاره شدن منجر میشد.
در ماههای اخیر اما؛ دشمن به عناوین مختلف با بهرهگیری از رسانههای فارسیزبانان معاند و لندننشینان وابسته به خاندان سلطنتی انگلیس به دنبال دادن تنفس مصنوعی با هدف حفظ خاکستر فتنه و آشوب، شکست انسجام ایرانیان و تضعیف نظام اسلامی بوده است.
یکی از ابزارهای این تنفش مصنوعی را ادعاهایی همچون همبستگی میان اپوزیسیون خارجنشین تشکیل میداد که با اسم رمز «منشور همبستگی» صورت میگرفت.
رسانههای فارسیزبان بیگانه در حالی این روزها با عبور از فاز «ضدیت با حجاب» به فاز «برهنگی» با واژگانی هیجانزا همچون «تکثیر شجاعت»، به دنبال کمرنگسازی ابعاد شکست ماموریتشان در ایران هستند که تغییر لحن این رسانهها در تغییر واژه انقلاب به اعتراضات و معرفی «نه به حجاب اجباری» به عنوان خواسته اصلی اعتراضات به جای واژه سرنگونی نظام، نشانهای آشکار از شکست پروژه آشوب و براندازی است.
در این میان نکته قابل توجه، اظهارات و رویکردهای چهرههای اپوزیسیون خارجنشین به عنوان مهره و ابزار دست غرب و رسانههایشان برای التهابآفرینی و نمایش اتحاد میان این جریانهاست.
رضا پهلوی که به عنوان یکی از ارکان سودای حاکمیت بر ایران و تحققبخش اهداف غرب مطرح بوده، در پیامی میگوید بر سر چهرههای پیشنهاد شده برای «منشور همبستگی» اجماع به دست نیامده، اما او خودش را به همکاری با یک گروه محدود نکرده و در نقش مشوق و پشتیبان، بیطرفیاش را نسبت به همه گروهها حفظ میکند!
این سخنان از سوی پهلوی به عنوان اصلیترین چهره توهمزدگان و دلبستگان به وعدههای غرب و همراهی رسانههایشان نشانگر ماهیت پوسیده و فروپاشیده این منشور ادعایی است که سقف پروازش همان استدیوهای شبکههای فارسیزبان معاند بوده است.
در آستانه ۲۲ بهمن و در طرحی مثلا ابتکاری برای کمرنگسازی راهپیمایی و حضور گسترده ملت ایران در جشن انقلاب اسلامی، نشست جرج تاون با پوشش رسانهای گسترده برگزار شد، اما این نمایش مصنوعی اتحاد در همان نقطه شروع با گسست همراه شد.
عمق این رسوایی چنان بود که رسانههای غربی بهویژه فارسیزبانان ماموریت یافتند نمایشی از وحدت میان این اپوزیسیون مفلوک را اجرا سازند.
حلقه تکمیلی این شخصیتسازیها را برگزاری کارناوالهای خیابانی با جمعیتسازیهای تبلیغاتی تشکیل میداد. این روند چنان بود که برای شخصیتسازی و بزرگنمایی جایگاه اپوزیسیون در عرصه جهانی، مقامات آلمانی و برگزارکنندگان نشست امنیتی مونیخ در اقدامی غیر حرفهای و غیر اصولی پنلهای حاشیهای این نشست را به تریبون این افراد تبدیل کردند.
دعوت از امثال علینژاد و اسماعیلیون به پارلمان ایتالیا، دعوت از پهلوی به دانشگاه آکسفورد و برخی اندیشکدههای انگلیس، دعوت از بنیادی و گلشیفته در جشنوارههای هنری و سینمایی و سخنرانی شیرین عبادی در پارلمان اروپا نیز در همین چارچوب بود.
کلیدواژههای تعریف شده برای رسانههای معاند مانند «اتحاد بیسابقه»، «اتحاد سراسری»، «اتحاد گسترده» و... تلاش داشت با ترکیبی از دروغ بزرگ و تکرار، مخاطب را در جنگ ادراکی به پذیرش حقیقی بودن اتحاد ادعایی مجاب نماید.
اختلافات میان اپوزیسیون، اما هر روز ابعاد گستردهتری میگیرد، چنانچه شکست پروژه براندازی و جنگ ترکیبی غرب علیه ایران، تغییر رویکرد بسیاری از کشورها به توسعه روابط با ایران، اظهارات برخی مقامات غربی نظیر مکرون در مخالفت با براندازی و نیز بازگشت اجباری آمریکا به مسیر دیپلماسی، توهمات این کاسبان آشوب را به نابودی نزدیکتر ساخته است.
به هر تقدیر آنچه از سوی پهلوی در باب منشور همبستگی ذکر شده است بیانگر ذوب شدن یخ وحدت دروغینی است که غرب با رسانهها و مهرههایش فریاد میزد تا از این رهگذر اجازه افول و مرگ پروژه آشوب را ندهد.
نکته مهم در این نقطه، پایان تاریخ مصرف اپوزیسیون مفلوک و وطنفروشی است که در توهم برخورداری از حمایت غرب، هر چه رذالت بلد بود علیه مردمش انجام داد و نتایجش را با شوق فراوان به درگاه کاخ سیاه و الیزه و باکینگهام پیشکش کرد، اما امروز جز «هیچ» چیز دیگری عایدش نشده است.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/ ۱۳۴