گروه بینالملل دفاعپرس: در حالی که درگیریهای داخلی در سودان موجبات اعلام نگرانی مجامع بین المللی و بسیاری از کشورهای جهان شده است که خواهان توقف جنگ شده اند، شاید کمتر کسی فکر میکرد که صهیونیستها نیز روزی از بحران در یک کشور مسلمان اعلام نگرانی و احساس نارضایتی داشته باشند. اما این روزها بنابه منافع و مصلحت صهیونیستها این مسئله محقق شده است. رژیم صهیونیستی که در سالهای اخیر روی پروژه عادی سازی روابط با اعراب متمرکز شده است، از کشورهایی که در این مسیر گام برمی دارند حمایت میکند و سودان هم یکی از طرفهایی است که صهیونیستها روی آن سرمایهگذاری کردهاند. به دلیل اینکه کابینه تندرو بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشرفت قابل توجهی در مجاب کردن رهبران نظامی سودان برای عادی سازی داشته است، لذا وقوع درگیریهای اخیر زنگ خطر را برای سران تلآویو به صدا درآورده است که ممکن است این درگیری تمام رشتههای بافته شده را پنبه کند.
الوقت نوشت: از روز شنبه که درگیری بین ارتش سودان به رهبری عبدالفتاح البرهان، و نیروهای واکنش سریع تحت فرمان محمد حمدان دقلو معروف به حمیدتی شروع شده است برای اولین بار صهیونیستها خواهان صلح و ثبات در یک کشور اسلامی شدهاند. در همین رابطه، دیپلماتهای صهیونیستی به سایت المانیتور گفتند که درگیری کنونی در سودان نهاییکردن عادیسازی بین این رژیم و سودان را به تأخیر میاندازد. این درحالی است که رهبران سودان در ماههای اخیر گفتهاند که عادیسازی تنها پس از ایجاد یک دولت انتقالی غیرنظامی به نتیجه میرسد.
کودتاچیان، پیاده نظام تلآویو در سودان
با توجه به اینکه عبدالفتاح البرهان توافق سازش را با رژیم صهیونیستی امضا کرده است، مقامات تلآویو از درگیریهای به وجودآمده میان نظامیان در سودان ابراز نگرانی کرده و مدعی شدند که برای آرام کردن اوضاع تلاش میکنند. سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل در توئیتر نوشت: «اسرائیل خواهان ثبات و امنیت برای سودان است و به دقت تحولات این کشور را دنبال میکند. اسرائیل از همه طرفها میخواهد که از خشونت خودداری کنند و با بازگشت به مسیر آشتی داخلی روند انتقال دولت را با یک اجماع بزرگ محقق کنند».
نزدیکی رژیم صهیونیستی به سودان چند ماه قبل از امضای توافقنامه «آبراهام» شروع شد و نتانیاهو با عبدالفتاح البرهان در فوریه ۲۰۲۰ ملاقات کرد و نتانیاهو در آن زمان گفت که در حال همکاری با برهان برای ایجاد مسیر دیپلماسی است. در ژانویه ۲۰۲۱، شورای حکومتی سودان بیانیهای را امضا کرد که راه را برای عادی سازی هموار میکرد و در آوریل همان سال، لایحهای را تصویب کرد که تحریم سال ۱۹۵۸ رژیم صهیونیستی را لغو میکرد.
البرهان و حمیدتی هر دو در تلاش برای عادی سازی روابط شرکت داشتهاند و افسران ارشد امنیتی و اطلاعاتی صهیونیستی با هر دو در تماس بودهاند. با این حال، در موارد متعدد، سیاستمداران سودانی از جمله عبدالله حمدوک، نخست وزیر دولت موقت مخالفت خود را با عادی سازی بر اساس تعهد خود به آرمان فلسطین ابراز کردهاند.
رونن لیوی، مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل به عنوان مرد در سایه، یکی از چهرههای کلیدی در برقراری تماس با همتایان سودانی، تلاش زیادی کرده تا رهبران خارطوم را به مسیر عادی سازی بکشاند؛ و در سایه تلاشهای لیوی بود که الی کوهن، وزیر خارجه این رژیم در ماه فوریه در سفر به سودان با البرهان دیدار و گفتگو کرد.
کوهن پس از دیدار با البرهان با بیان اینکه دو طرف برای دستیابی به توافقنامه صلح به توافق رسیدهاند، اظهار داشت: «خوشحالم که اعلام کنم در جریان این سفر، توافقنامه صلح میان سودان و اسرائیل را امضا کردهایم که پس از برقراری یک دولت غیرنظامی نهایی خواهد شد». مقامات اسرائیلی تلاش زیادی کردهاند تا بتوانند سودان را هر چه سریعتر به اردوگاه عادی سازی روابط وارد کنند، اما بروز درگیریها در سودان در روزهای اخیر که دورنمای تاریکی را برای این کشور رقم زده است، میتواند تلاش صهیونیستها برای عادی سازی را خنثی کند.
هر چند پیشبینی میشد که تا پایان ۲۰۲۳، عادی سازی خارطوم و تلآویو تکمیل شود، اما با توجه به تحولات داخلی سودان، دیپلماتهای صهیونیستی بر این باورند که مراحل نهایی عادی سازی حداقل تا زمانی که درگیری فعلی از بین برود، متوقف شده و رسیدن به عادی سازی کامل زمانبر خواهد بود.
دلیل اصلی حمایت رژیم صهیونیستی از رهبران کوتای در سودان به این خاطر است که سعی دارد تا زمانی که آنها در راس قدرت قرار دارند روند عادی سازی را به سرانجام برساند، زیرا صهیونیستها به این مسئله واقف هستند که با روی کار آمدن دولت غیرنظامی و مردمی در خارطوم، پروژه عادی سازی متوقف خواهد کرد. همانگونه که سودانیها بارها مخالفت خود را با هر گونه سازش با صهیونیستها اعلام کردهاند. به همین خاطر، تلآویو سعی دارد از کودتاچیان سودانی حمایت کند تا همچنان کرسی قدرت را در دست داشته باشند و این منطبق با منافع و خواست صهیونیستها است. برای ژنرالهای حاکم سودان هم پیشرفت با رژیم صهیونیستی میتواند در متقاعد کردن کشورهای خارجی از جمله ایالات متحده و امارات برای تزریق کمکهای مالی به اقتصاد نابسامان سودان کمک کند.
خارج کردن سودان از جمع حامیان فلسطین
اینکه چرا دولت نتانیاهو روی سودان متمرکز شده، به خاطر منافعی است که در صورت نهایی شدن عادی سازی گیر صهیونیستها خواهد آمد. گرچه سودان نفوذ یا ثروت کشورهای عربی خلیج فارس را ندارد، اما معامله با این کشور آفریقایی، حتی در شرایطی که در یک بحران عمیق سیاسی و اقتصادی فرو رفته است، برای رژیم صهیونیستی بسیار مهم خواهد بود.
برقراری روابط با سودان که از سال ۱۹۵۸، اسرائیل را دشمن خود میدانست، برای صهیونیستها به مفهوم کاهش یک دشمن و افزودن آن به جمع متحدان است که برای رژیم صهیونیستی در خروج از انزوا و حصار امنیتی کمک میکند. سودان پس از جنگ اعراب و اسرائیل در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ میزبان یک کنفرانس مهم اتحادیه عرب بود که در آن هشت کشور عربی "سه نه" را تصویب کردند: «نه به صلح با اسرائیل، نه به رسمیت شناختن اسرائیل و نه به مذاکره». سودان زمانی یکی از بزرگترین منتقدان اسرائیل در جهان عرب بود و در سال ۱۹۹۳، ایالات متحده آنرا به عنوان کشور حامی تروریسم معرفی کرد، اما دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۲۰ سودان را از این فهرست حذف کرد، اقدامی که با هدف کشاندن آن به معامله عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود.
همچنین، گفته میشود که سودان یکی از مسیرهای اصلی انتقال سلاح به نوار غزه به شمار میرفت و اگر این کشور به جمع دوستان اسرائیل اضافه شود، یکی از راههای کمکرسانی به غزه نیز بسته میشود و این برای تلآویو پیروزی بزرگی به حساب میآید تا با تثبیت جای پای خود در سودان، به هرگونه حضور یا فعالیت جنبش حماس که خارطوم ایستگاه مهمی برای آن بود، پایان دهد. از اینرو، تلآویو سعی دارد با کشاندن سودان به جبهه خود، قدرت حماس را در این کشور تضعیف کرده و یکی از کشورهای عرب حامی فلسطین را از سر راه خود بردارد.
از طرفی، سودان که از سال ۲۰۱۶ در همسویی با سیاستهای عربستان سعودی روابط خود را با ایران قطع کرد، تمرکز صهیونیستها روی این کشور بیشتر شد و از آنجا که نتانیاهو دشمن درجه اول جمهوری اسلامی در منطقه است، بنابراین در صورت اتحاد با سودان، میتواند جبهه ضد ایرانی خود را در شاخ آفریقا تقویت کند.
موقعیت ژئوپلتیکی سودان برای تلآویو
نکته مهم دیگری که سودان را برای اسرائیل جذاب کرده است، به موقعیت ژئوپلتیکی این کشور در آفریقا برمیگردد. از آنجا که سودان در مسیر دریای سرخ قرار گرفته است، در افزایش امنیت دریایی برای کشتیهای تجاری صهیونیستی میتواند کمک شایانی کند. باتوجه به اینکه رژیم صهیونیستی از سوی جنبش انصارالله یمن در دریای سرخ و تنگه بابالمندب احساس خطر میکند و حضور متحدان ایران در این پهنه آبی را برای امنیت دریانوردی خود تهدید جدی میداند، به کمک کشورهایی مثل سودان نیاز دارد تا وزن نظامی خود را در این منطقه بالا ببرد.
در توافقاتی که اخیرا بین مقامات سودانی و اسرائیلی انجام شده است، قرار است رژیم صهیونیستی در بخش حساس کشاورزی سودان سرمایهگذاری کرده و به دلیل نیاز شدید این کشور به مواد غذایی، تصویر مثبتی از خود در بین افکارعمومی سودان به نمایش بگذارد. کشاورزی در سودان در سالهای اخیر به فراموشی سپرده شده بود و مردم بیشتر به استخراج نفت و منابع زیرزمینی روی آورده بودند و رها کردن زمینهای حاصلخیز سبب بروز قحطی در این کشور شده است. لذا، به دست گرفتن نبض کشاورزی و اقتصادی سودان، منافع اقتصادی گستردهای را در اختیار صهیونیستها قرار میدهد که با مشکل زمینهای زراعتی کافی مواجه است.
از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی سالهاست که برای عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا تقلی میکند، ولی به دلیل مخالفت برخی کشورهای عضو از جمله الجزایر، تاکنون نتوانسته به این هدف دست پیدا کند. تلآویو قصد دارد با کمک سودان وزن خود را در برابر کشورهای مخالف تقویت کرده و به این اتحادیه وارد شود. عادی سازی روابط با مراکش و سودان و ازسرگیری روابط دیپلماتیک با کشورهای چاد و گینه با هدف پذیرش رژیم صهیونیستی در اتحادیه آفریقا انجام میشود.
رژیم صهیونیستی که پس از توافق ایران و عربستان سعودی از پیوستن شیخنشینهای خلیج فارس به پروژه عادی سازی روابط مأیوس شد، روی سودان حساب باز کرده بود تا در این آشفته بازار سیاسی، به کهنه کفشی در بیابان قناعت کند، اما از بد روزگار صهیونیستها، این کشور آفریقایی هم وارد جنگ جدیدی شد تا پروژه نتانیاهو در همان ایستگاه امارات و بحرین متوقف شده و دروازه ورود به آفریقا هم فعلا سد شود.
انتهای پیام/ ۱۳۴