یادداشت/ رضا اسماعیلی

«براتی‌پور» تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما

دبیر هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر نوشت: بی‌هیچ اغراقی، شاعرانی چون «براتی‌پور» تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما بودند که متاسفانه و به هر دلیل ما از تکلم کرامات آنان غافل بودیم تا به دست اجل از شاخسار ادب چیده و برگزیده شدند.
کد خبر: ۵۸۵۷۸۱
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۷ - 29April 2023

بی‌هیچ اغراقی، شاعرانی چون «براتی‌پور» تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما بودندبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «رضا اسماعیلی» شاعر، دبیر علمی بیست و دومین دوره کنگره ملی شعر دفاع مقدس و دبیر هفدهمین جشنواره شعر فجر به بهانه هفتمین روز درگذشت استاد «عباس براتی‌پور» شاعر پیشکسوت و نام‌دار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد که می‌خوانید؛

به نام خدا
به انگیزه کوچ شاعر پیشکسوت انقلاب، استاد عباس براتی‌پور

ضرورت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب

فرصت شمار صحبت، کز این دو راهه منزل
چون بگذریم دیگر، نتوان به هم رسیدن
(حافظ)

استاد عباس براتی پور، از پیران و پیشکسوتان شعر انقلاب، همچون بسیاری از بزرگان ادبی که رفتن‌شان غافلگیرمان کرد، با فراخوان حضرت دوست شال و کلاه کرد، و به سبکباری نسیم بهاری از میان ما رفت.

بی‌هیچ اغراقی، شاعرانی چون براتی‌پور تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما بودند که متاسفانه و به هر دلیل ما از تکلم کرامات آنان غافل بودیم تا به دست اجل از شاخسار ادب چیده و برگزیده شدند.

و امروز ما دریغاگوی سفرکردگان بسیاری از قافله فکر و فرهنگیم که هر چند جایشان در قلب ما سبز است، ولی از توفیق درک حضورشان محرومیم و مغموم.

بیشتر بخوانید؛

استاد براتی‌پور چنان وارسته بود که چهره‌ی نظامی‌اش را نشان نمی‌داد

با کمال تاسف باید گفت اگر امروز برای شناخت زنده یاد براتی‌پور و معرفی او به نسل‌های آینده به دنبال منابعی مستند و موثق باشیم، در کمال ناباوری به این نتیجه می‌رسیم که در این خصوص دست‌مان خالی است و هیچ منبع قابل استنادی برای این منظور نداریم! حال آن که زنده یاد براتی‌پور از فردای پیروزی انقلاب تا آخرین روزهای حیات خویش، در عرصه ادبیات انقلاب حضوری فعال و تاثیرگذار داشت. مدیریت جلسات نقد شعر حوزه هنری به مدت ۱۹ سال و تربیت و هدایت نسلی از شاعران جوان، موید این تاثیرگذاری است  که انکار آن دور از انصاف است.

اگر فکر می‌کنید در این مورد اغراق کرده‌ام، کافی است خودتان کمی جست و جو کنید تا به درستی این ادعا پی ببرید.

کوچ استاد براتی‌پور و دیگر نام آوران عرصه شعر و ادب و کوتاهی ما در دیدن و شنیدن و برکشیدن آنها، بار دیگر ضرورت و فوریت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب اسلامی را به ما گوشزد می‌کند. دکتر محمدرضا سنگری چرایی این ضرورت را چنین بیان کرده است: «ادبیات انقلاب کشور ما نباید فرصت حضور آفرینندگان آثار انقلابی را از دست بدهد؛ چرا که اگر آن‌ها دیگر در بین ما نباشند، نمی‌توانیم آثار تولیدی آن‌ها را به‌خوبی بشناسیم. هنگامی که خودشان در دسترس باشند امکان گفت‌وگو با آن‌ها فراهم است و ما این‌گونه می‌توانیم درک بهتر و درستی از آثارشان داشته باشیم.»

استاد براتی‌پور رفت، بی آن که ردّپای روشنی از شخصیت و سلوک ادبی آن عزیز سفر کرده در قاب و قالب تاریخ شفاهی، یادنامه، جشن نامه، شناخت نامه، صدای شاعر، مستند تلویزیونی و... در دست داشته باشیم. این برای ادبیات ما خسران و نقصان بزرگی است.

صیانت از چیستی و هستی ادبیات انقلاب

برای مانایی و ماندگاری و انبساط و حیات شجره طیبه ادبیات انقلاب اسلامی، ضرورت امروز «مستندسازی» و تدوین «تاریخ شفاهی» این گونه ادبی است. اهتمام جد‌ی در پرداختن به شعر و ادبیات انقلاب، ارایه تعریفی دقیق و قابل استناد، تبیین مولفه‌های آن و کالبد‌شکافی و آسیب‌شناسی این‌گونه ادبی، یکی از ضرورت‌هایی است که بی‌ اعتنایی به آن می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای نسل امروز و فردای انقلاب به همراه داشته باشد. غفلت از این مهم، به معنای به مخاطره انداختن «چیستی و هستی» ادبیات انقلاب اسلامی است.

امروز اگر ما در صدد تعریف و تبیین ادبیات انقلاب و تکریم و تعظیم چهره‌های شاخص و ماندگار آن نباشیم، بدون شک بخش عمده‌ای از هوی‍ت مل‍ی و تاریخی خویش را به دست فراموشی سپرده‌ایم. بی‌توجهی به این مهم، و عدم صدور شناسنامه برای شعر انقلاب بعد از گذشت بیش از چهار دهه، باعث تاراج این سرمایه عظیم معنوی توسط  فرصت طلبانی خواهد شد که با این گونه ادبی هیچ نسبتی ندارند. این بی تعریفی در نهایت منجر به تحریف و استحاله این جریان شعری و مصادره به مطلوب کردن آن توسط دیگران خواهد شد.

بی‌هیچ تردیدی زمان آن رسیده است که شاعران، پژوهش گران و ادبای عصر انقلاب به ارائه تعریفی کاربردی و شفاف از شعر انقلاب بپردازند تا این مولود مبارک که امروز دوران میانسالی خود را پشت سر می‌گذارد، بتواند با مکاتب ادبی جهان به تعامل و گفتمان سازنده بپردازد. لازمه این کار معرفی شایسته و بایسته نسل شاعران انقلاب اسلامی به همراه تبیین مولفه‌های سبکی (ساختاری و مضمونی) این جریان و نظریه پردازی در باره آن است.

اگر به این اتفاق دست پیدا کنیم، بدون شک دیگر امکان دست‌اندازی دیگران بر این جریان نیست و می‌توان به تثبیت شعر انقلاب فکر کرد و حتی از بانیان دیگر مکاتب ادبی و طرفداران شان خواست تا به شکلی جدی به این پدیده توجه کنند. با برکشیدن و تکریم نام آوران شعر انقلاب، علاوه بر این که زمینه برای باروری و بالندگی بیش تر این گونه ادبی فراهم می‌شود، راه برای ترجمه و معرفی آثار ارجمند شاعران انقلاب به علاقه‌مندان شعر و ادبیات در ایران و سراسر جهان هموار خواهد شد.

ناگفته نماند که در سال‌های اخیر در حوزه تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب، وزارت ارشاد، حوزه هنری و شهرستان ادب - به صورت پراکنده - گام‌هایی برداشته‌اند. همچنین به همت حسین قرایی - نویسنده و پژوهشگر ادبی - به صورت ذوقی و خودجوش تلاش‌هایی در این حوزه صورت گرفته که حرکتی قابل ستایش، اما ناکافی است. بدیهی است اقداماتی از این دست نیازمند حمایت جدّی و پشتیبانی مادی و معنوی نهادهای مسئول و متولیان فرهنگی است که امید است با برنامه ریزی‌های روش‌مند و هدفمند در آینده تداوم یابد.

حرف آخر این که باید صادقانه و بی‌هیچ عذر و بهانه‌ای بپذیریم که ما در حوزه تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب کم کاری و کم فروشی کرده‌ایم و با وقوف به این دقیقه، همت کنیم که در آینده نزدیک این کوتاهی را جبران کنیم - اینچنین باد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها